فایل شاپ

فروش مقاله،تحقیقات و پروژه های دانشجویی،دانلود مقالات ترجمه شده،پاورپوینت

فایل شاپ

فروش مقاله،تحقیقات و پروژه های دانشجویی،دانلود مقالات ترجمه شده،پاورپوینت

مقاله بررسی تئوری یادگیری و انواع آن

مقاله بررسی تئوری یادگیری و انواع آن در 50 صفحه ورد قابل ویرایش
دسته بندی علوم انسانی
فرمت فایل doc
حجم فایل 36 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 50
مقاله بررسی تئوری یادگیری و انواع آن

فروشنده فایل

کد کاربری 6017

مقاله بررسی تئوری یادگیری و انواع آن در 50 صفحه ورد قابل ویرایش

فهرست مطالب

مقدمه ?
?-یادگیری سازمانی ?
?-?- انواع مختلف تئوریهای یادگیری ?
?-?-?- تئوری یادگیری فردی ?
?-?-?- تئوری یادگیری تیمی ?
?-?-?- تئوری یادگیری سازمانی ?
?-?- یاتدگیری درون سازمانی و یادگیری سازمانی ??
?-?-?- یادگیری سازمانی ??
توسعه ی یک بیک ??
?-?-?- یادگیری درون سازمانی ??
?-?- سه سطح یادگیری سازمانی ??
?-?-?- یادگیری تک حلقه ای و یادگیری تنظیمی ??
?-?-?- یادگیری‌ دو حلقه‌ای‌ یا یادگیری‌ متغییر ??
?-?-?- یادگیری‌ ثانوی‌ یا یادگیری‌ یادگیری‌ (Deutero – Learning) 25
2-4- فاکتورهای‌ اولیه‌ی‌ یادگیرزی‌ سازمانی‌ ??
?-?-?- فرصتها بعنوان‌ فاکتورهای‌ اولیه‌ برای‌ یادگیری‌ سازمانی‌ ??
?-?-?- تهدیدیها بعنوان‌ فاکتورهای‌ اولیه‌ برای‌ یادگیری‌ سازمانی‌ ??
?-?-?- اشخاص‌ بعنوان‌ فاکتورهای‌ اولیه‌ یادگیری‌ سازمانی‌ ??
?-?- فاکتورهای‌ بازدارنده و تحریک‌ کننده‌ یادگیری‌ سازمانی‌. ??
?-?-?- فاکتورهای‌ تقویت‌ کننده‌ یادگیری‌ سازمانی‌ ??
(?) تنوع‌ در تفکرات‌ (Thinking in alternatives) 30
(3) ترویج‌ و گسترش‌ آزمایش‌ (Promoting of experimentation) 31
2-5-2- فاکتورهای‌ مانع‌ یادگیری‌ سازمانی‌ ??
?-?- حافظه‌ سازمانی‌ (Organizational Memory) 34
2-6-1- دیدگاههایی‌ در مورد حافظه‌ سازمانی‌ ??
?-?-?- تعریف‌ حافظه‌ سازمانی‌ ??
?-?-?- چرخه‌های‌ اولیه‌ی‌ یادگیری‌ سازمانی‌ ??
?-?-?- چرخه‌های‌ پیشرفته‌ یادگیری‌ سازمانی‌ ??
?-?-?- چرخه های یادگیری پیشرفته با حافظه ??
?-?-?- بحث و انتخاب فلسفه تحقیق ??
?-?-?- بحث و انتخاب روش تحقیق ??
?-?- روش تحقیق تجربی ??
?-?-?- رویه تحقیق اولیه ??
?-?-?- مصاحبه های اکتشافی با تامین کنندگان قطعات خودرو ??
?-?-?- بررسی پرسشنامه ??
?-?-?-?- تشریح فرضیه ی اول ??
?-?-?-?- تشریح فرضیه دوم ??
?-?-?-?- عملیاتی کردن موارد و طراحی پرسشنامه ??
?-?-?- مصاحبه های ژرف نگر با تامین کننده های منتخب ??





]مقدمه[

این متن بر دو نظریه اصلی تمرکز دارد. نظریه اول (H1) مربوط می شود به یادگیری درون سازمانی (intra - organizational learning) که بر اثرات شاخصهای سازمان یادگیرنده در تأمین کنندگان بریتانیایی بر یادگیری سازمانی حاصله شان تاکید دارد.

نظریه (فرضیه) دوم (H2) در مورد یادگیری (بین سازمانی) است inter-organization learning که بر این مضوع تاکید دارد که شاخص های سازمان یادگیرنده بصورت برجسته ای از برخی اشکال ارتباط میان خودروسازان و تامین کنندگان حاصل می شود.

شاخص های سازمان یادگیرنده: کار سیستمی و یادگیری سیستمی – جریان آزاد افقی و عمودی اطلاعات

تعلیم و ترذبیت تمام نیروهای کاری – تفکر سیستماتیک و مدلهای ذهنی – سیستم پاداش یادگیری برای کارکنان بهبود مستمر کار – لابراتوارهای یادیگیری و آزمایش های ثابت – مدیریت مشارکتی و مدریت سلسله مراتبی نامتمرکز انعطاف پذیری شرکت – استراتژی و کارکنان – فرهنگ یادیگری

]2[-پادگیری سازمانی

سه نوع اصلی تئوری یادگیری: یادگیری فردی، تیم و سازمانی


2-1- انواع مختلف تئوریهای یادگیری

دیکشنری آکسفورد واژه «یادگیری» را چنی تعریف می کند: «بدست آوردن دانش یا مهارت بوسیله ترمین، مطالعه یا تفکر» ولی یادگیری یک فرد و یادگیری یک سازمان یکسان نیستند. بنابراین در ادامه به تشریح تئوری های یادگیری شخصی، یادگیری گروهی و یادگیری سازمانی می پردازیم:

2-1-1- تئوری یادگیری فردی:

تعریف ذکر شده در مورد یادگیری معمولاً در مورد یادگیری فردی بکار می رود. شناخته شده ترین و پرکاربردترین تعریف در مورد یادگیری فردی تعریفی است که هیلیگارد و باور (Hiligard & Bower) بیان می کند:

«ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ»

برای درک بهتر یادگیری فردی، سه رویه کلی تئوریهای یادگیری فردی ارائه می شوند:

(1) تئوری یادگیری کلاسیک

(2) تئوری یادگیری رفتاری (behaviounstic)

(3) تئوری یادگیری معرفتی (Cegnitive)

(1) تئوری یادگیری کلاسیک. در قرن 19 مطرح شد. آن برروی دانش دریافتنی انسان از راه شنیدن متمرکز می شد و به فرآیند دریافت و کسب دانش می پرداخت.

گرچه تئوری یادگیری کلاسیک تنها بر درک گفتاری تمرکز داشت، تئوریهای جدیدی نیز توسعه پیدا کردند که آنها برروی تغییرات رفتارهای قابل مشاهده مطالعه می کردند.

(2) تئوری یادگیری رفتاری. در دهه های 1930 و 1950 نقش اصلی را بر عهده داشت. و آن زمان تمرکز تحقیقات روی تغییر رفتارهای مشاهده شده متمرکز بود. ولی در ارگانیسم یادگیری بعنوان یک جعبه سیاه عمل می کرد.

در یک مدل محرک – پاسخ، محققان در جستجوی قوانینی هستند که از تحریکات و پاسخهای مشاهده شده در ارگانیسم ناشی شده باشند.

سؤال اینست که آیا واکنش های معمول با انگیزه های مثبت قابل تغییر هستند.

رفتارشناسان درگذشته مورد انتقاد قرار گرفته بودند بدلیل غفلت از فرآیند درونی یادگیری.

رفتارشناسان جدید که سعی بر آن داشتند که این فرایند درونی و غیرقابل روئیت را با ساختار نظری شرح دهند تنها بصورت جزئی موفق به آدرس دهی این بخشها شدند.

(3) به کمک تئوری های ادراکی که مهمترین نمونه های آن «پیاگت» بود، دیدگاه جهبه سیاه در یادگیری موضوعات کنار گذاشته شو.

درنتیجه، آگاهی و فرآیند های درک درونی اشخاص، مورد تأکید و تقویت قرار گرفت.

توانایی عمل (کنش) بعنوان ساختار ادراک (توانایی های تفکر و حل مسئله) در فرد، مورد جستجو قرار گرفت. تئوری ادراکی پش زمینه ی علمی فوردی را شکل می دهد.

2-1-2- تئوری یادگیری تیمی:

طبق آنچه پاولوفسکی می گوید، یادگیری تیمی نقش حیاتی در انتقال دانش دارد. که با آن دانش یاگیری فردی به دانش سازمانی تبدیل یم شود و پس از آن نی تواند میان دیگر اعضای سازمان نیز به اشتراک گذاشته شود. سنگ (Senge) از این هم فراتر می رود و می گوید:

«اگر تیم ها نتوانند یاد بگیرند، سازمان نخواهد توانست یاد بگیرد»

این ادعا در این جای بحث دارد که تنها با یادگیری تیمی یادگیری سازمانی میسر می شود، که این نگاهی یکطرفه است. و این حقیقت را که فرد می تواند مستقیماً به کل سازمان یاد بدهد و می تواند دانشی را که از کانالهای مختلف ارتباطی بدست آورده توزیع کند، نفی می کند.

اگرچه این مورد ممکن است از دیدگاه دیگر بعنوان بهترین نوع انتقال دانش در شخص معرفی شود. دانش فردی و توانائی های فردی برای یادگیری با یادگیری تیمی درآمیخته که آن کوچکترین واحد سازمانی را در یادگیری سازمانی شکل می دهد.

کارایی به شاخصهای یادگیری فردی وابسته است.

یادگیری تیمی، نقش اصلی را در تبدیل و انتقال یادگیری فردی به یادگیری سازمانی ایفا می کند.

2-1-3- تئوری یادگیری سازمانی:

یکی از نخستین تعاریف یادگیری سازمانی توسط آرگریس (Argyris) ارائه شده که او تنها برروی فرآیند متمرکز شده:

«یادگیری سازمانی یک فرآیند کشف و تصحیح خطاست»

یکسال بعد آرگریس و شاون (Schon & Argyris) تعریف ذیل را ارائه کردند که در آن یادگیری فردی و دانش سازمانی لحاظ شده است:

«یادگیری سازمانی زمانی تحقق پیدا می کند که اعضای سازمان بعنوان عوامل یادگیری در سازمان عمل کنند به تغییرات داخلی و خارجی محیط سازمان پاسخ دهند، خطاها را کشف و تصحیح کنند و نتایج پیشگیری هاشان را در غالب تصاویر شخصی درآورده و در سازمان به اشتراک بگذارند.»

دانکن و ویز (DunCan و Weiss) یک تعریف فشرده تر را ارائه کرده اند که این تعریف هم روی فرآیند تمرکز دارد، هرچند صراحتاً شامل اشخاص نمی شود ولی به دانش سازمانی اشاره می کند:

«یادگیری سازمانی در اینجا بعنوان فرایندی در داخل سازمان تعریف می شود با دانش در باره ارتباط بین عمل نتیجه و تاثیر محیط برروی این روابط»

فیول و لایلس (Lyles & Fiol) تعریف زیر را پیشنهاد می کنند:

«یادگیری سازمانی عبارتست از فرآیند بهبود فعالیت بوسیله دانش و درک بهتر» این تعریف دانش سازمانی را دربر می گیرد ولی در آن افراد بعنوان یادگیری مطرح نمی شوند. این تعریف محدودیتی را برای یادگیری سازمالنی ایجاد می کند که مطابق آن یادگیری سازمانی تنها زماین روی می دهد که فعالیتها و کارها بهبود یافته باشند و نه زمانی که دانش سازمان دچار تغییر شده باشد.

استیتا (Stata) تعریف دیگری دارد که تاکیدش روی دانش سازمانی است:

«ابتدا» یادگیری بوسیله به اشتراک گذاشتن بینش ها، دانش و مدلهای ذهنی اتفاق میفتد در دوم، یادگیری برروی دانش و تجربیات گذشته بنا می شود.»

استیل (Staehle) تعریفی بر مبنای دانش و شامل سیستم های یادگیری ارائه می دهد:

«یادگیری سازمانی یک توسعه (بیشتر) بر مبنای دانش است که آن با تمامی اعضای سازمان به اشتراک گذارده شده. یک تفاوت بنیادی میان سازمان و افراد اینست که سازمانها کم و بیش بعنوان سیستمهای یادگیری مستقل از فرد توسعه می یابند.

این موضوع ممکن است براحتی مورد سوء تفاهم قرار بگیرد که یادگیری سازمانی می تواند بدون تاثیر متقابل میان سازمان و شخص اتفاق بیافتد.

این نکته در اینجا قابل ذکر است که سیستم های با قاعده (formal) لازمه ی یادگیری سازمانی نیستند و یادگیری سازمانی می تواند در روشهای (informal) نیز بوقوع بپیوندد.

پاولوفسکی (Pawlowsky) تلاش کرد که یک تعریف مرکب بی قاعده از تعارف متفاوت موجود ارائه دهد:
-3-2- یادگیری‌ دو حلقه‌ای‌ یا یادگیری‌ متغییر

آرگریس‌ وشون‌ دومین‌ سطح‌ یادگیری‌ سازمانی‌ را یادگیری‌ دوحلقه‌ای‌ (double-loop learning)می‌نامند که‌ می‌تواند یادگیری‌ (change learning) نیز گفته‌ می‌شود.

یادگیری‌ دوحلقه‌ای‌ زمانی‌ رخ‌ می‌دهد که‌ مقادیر حاکم‌ پرسیده‌ شده‌ و تغییر کند، زیرا تنظیمات‌ فرآیندیادگیری‌ با فرآیند تک‌ حلقه‌ای‌ هیچگاه‌ مافی‌ نبوده‌ اسنت‌. بنابراین‌، مقادیر حاکم‌، معیارهای‌ اساسی‌سیاستها و اهداف‌ سازمان‌ اصلاح‌ می‌شوند، که‌ آنها فعالیتها را بسوی‌ یک‌ صورت‌ ممکن‌ متفاوت‌ هدایت‌می‌کنند. (شکل‌ 3-2)

این‌ مسئله‌ که‌ کدام‌ تئوری‌ جدید پذیرفته‌ شده‌، اغلب‌ بستگی‌ به‌ این‌ دارد که‌ در یک‌ سازمان‌ چه‌ ایده‌رقابتی‌ وجود دارد. در همه‌ موارد، توانایی‌ حل‌ مسئله‌ یک‌ سازمان‌ مانند افزایش‌ مداوم‌ یادگیری‌دوحلقه‌ای‌ است‌ که‌ رخ‌ می‌دهد. از این‌ رو، یادگیری‌ دوحلقه‌ای‌ را یک‌ حلقه‌ای‌ اصلاح‌ کننده‌ (تعدیل‌کننده‌) نیز می‌توانیم‌ بگوییم‌.

طبق‌ نظر استل‌ (Staehle) حل‌ مسئله‌ متناوب‌ بشرطی‌ شانس‌ پذیرفته‌ شدن‌ دارد که‌ اعضای‌ سازمان‌ باورکنند که‌ بوسیله‌ آن‌ می‌توانند بسیار آسانتر به‌ اهدافشان‌ برسند.

شانس‌ برای‌ تغییر در نمونه‌ به‌ اندازه‌ی‌ اختلاف‌ میان‌ نتایج‌ خواسته‌ شده‌ و نتایج‌ واقعی‌، افزایش‌ پیدامی‌کند. این‌ بدان‌ معنی‌ است‌ که‌ اگر یادگیری‌ تک‌ حلقه‌ای‌ به‌ اندازه‌ کافی‌ برای‌ رسیدن‌ به‌ اهداف‌ یاحداقل‌ اهداف‌ طولانمی‌ نبود، مقادیر حاکم‌ در قالب‌ یادگیری‌ دوحلقه‌ای‌ تغییرز می‌کنند.

هر دو نوع‌ یادگیری‌ سازمانی‌ می‌تواند بوسیله‌ی‌ یادگیری‌ ثانوی‌ تحلیل‌ شود.

2-3-3- یادگیری‌ ثانوی‌ یا یادگیری‌ یادگیری‌ (Deutero - Learning)

]زیرنویس‌: کلمه‌ "Deutero" از کلمه‌ یونانی‌ "Seutepos" آمده‌ بمعنی‌ «دومین‌» است‌[

]زیرنویس‌: هدبرگ‌ (Hedberg) و اولریخ‌ (Ulrich) در کارهایشان‌ یادگیری‌ دوحلقه‌ای‌ و یادگیری‌ ثانوی‌را یکسان‌ درنظر گرفته‌اند که‌ صحیح‌ نیست‌[

سویمن‌ و بالاترین‌ سطح‌ یادگیری‌ سازمانی‌ در مدل‌ یادگیری‌ سازمانی‌ آرگریس‌ و شون‌ یادگیری‌ ثانوی‌است‌ که‌ می‌تواند یادگیری‌ یادگیری‌ نیز گفته‌ شود.

یادگیری‌ ثانوی‌، بعنوان‌ فرت‌آیندی‌ تعریف‌ می‌شود که‌ در آن‌ یادگیری‌ تک‌ حلقه‌ای‌ و یادگیری‌ دوحلقه‌ای‌مورد توجه‌ قرار گرفته‌ (زیر نظر بوده‌) و بوسیله‌ حداقل‌ یک‌ مشاهده‌ کننده‌ منعکس‌ می‌شود.

یادگیری‌ ثانوی‌ یادگیری‌ و بهبود فرآیند یادیگیری‌ سازمانی‌ را در سطح‌ تک‌ حلقه‌ای‌ و (یا) دوحلقه‌ای‌ممکن‌ می‌سازد.

انعکاس‌ کامل‌ زمینه‌ی‌ یادگیری‌، رفع‌ موانع‌ یادگیری‌ و افزایش‌ مکانیسم‌های‌ پشتیبان‌ یادگیری‌ برای‌یادگیری‌ سازمانی‌ موفق‌ ضروری‌ است‌.

آگریس‌ و شون‌ اعتراف‌ می‌کنند که‌ یادگیری‌ سازمانی‌ معمولاً به‌ یادگیری‌ تک‌ حلقه‌ای‌ محدود شده‌ و بایادگیری‌ دوحلقه‌ای‌ درگیر نمی‌شود. آنها همچنین‌ می‌گویند یادگیری‌ ثانوی‌ غالباً برای‌ بازتاب‌ در موردیادگیری‌ تک‌ حلقه‌ای‌ مورد استفاده‌ قرار می‌گیرد و نه‌ دو حلقه‌ای‌.

یک‌ کاربرد عملی‌ سه‌ سطح‌ متفاوت‌ یادگیری‌ می‌تواند سازمانهای‌ اروپایی‌ باشند که‌ خرابی‌ها و ضایعات‌زیادی‌ در محصولاتشان‌ یافت‌ می‌شود.
2-7-3- چرخه های یادگیری پیشرفته با حافظه

سومین گروع چرخه های یادگیری پیشرفته با حافظه گفته می شوند، زیرا هم عمل و یادگیری سازمانی و هم فردی را دربر می گیرند، این گروه همچنین شامل دانش سازمانی نیز می شوند.

مولر – استرونس (Muller-Strevens) و Pautzke مدلی ارائه کرده اند که شامل گامهای کسب دانش است. فرآیند یادگیری با یک «عمل» که بسو.ی یادگیری فردی هدایت می کند انجام می گیرد که بر مبنای «تجربه»‌ فردی یا احساس تفاوت در محیط است.

در طول فرآیند «یادگیری جمعی» دانش فردی تبدیل به دانش سازمانی میشود.

این مدل یک ضعف آکار دارد و آن اینست که همانطور که تجربه در تیم نمی تواند بدست آید یادگیری هم بطور فردی اتفاق نمی افتد.

مدلی که بوسیله ی نوناکا و تاکوچی ارائه شده «مدل فرآیند خلق دانش سازمانی پنج فازی» گفته می شود. مدل بر پایه ی مارپیچ خلق دانش سازمانی بنا شده است.

که از دو بعد استفاده می کند: معرفت شناسی epistemological و وجودشناسی ontological

جنبه ی معرفت شناسی، تفاوت میان دانش تلویحی و دانش آشکار را بعنوان مشخصه ی کلیدی دارد. و شامل حرکت میان روشها و سبکهای متفاوت تبدیل دانش است.

این با مد (1) اجتماعی سازی (Socialization)شروع می شود (پی سازی) امتداد می یابد با (2) برونی سازی (Externalization) (گفتگو یا بازتاب جمعی) سپس (3) ترکیب (Combination) (مرتبط کردن دانش آشکار) و پایان می یابد با (4) میانی سازی (internalization) (یادگیری با عمل) و در اینجا هرچه می تواند از سر گرفته شود.

جنبه ی وجودشناسی بمعنی سطح مختلفی است که خلق دانش در آن بوقوع می پیوندد، از فرد به گروه و به سامان، و حتی درون سازمانی. (که می توانند بعنوان یک سطح فردی جدید دیده شود)