فایل شاپ

فروش مقاله،تحقیقات و پروژه های دانشجویی،دانلود مقالات ترجمه شده،پاورپوینت

فایل شاپ

فروش مقاله،تحقیقات و پروژه های دانشجویی،دانلود مقالات ترجمه شده،پاورپوینت

مقاله بررسی خود شناسی (انسان شناسی)

مقاله بررسی خود شناسی (انسان شناسی) در 50 صفحه ورد قابل ویرایش
دسته بندی علوم انسانی
فرمت فایل doc
حجم فایل 39 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 50
مقاله بررسی خود شناسی (انسان شناسی)

فروشنده فایل

کد کاربری 6017

مقاله بررسی خود شناسی (انسان شناسی) در 50 صفحه ورد قابل ویرایش


فهرست

عنوان صفحه

چکیده .............................................................................................................................................

مقدمه ..............................................................................................................................................

واژه شناسی ...................................................................................................................................

خودشناسی و اصطلاحات آن ...................................................................................................

تفسیر از خود بیگانگی و انواع آن ............................................................................................

آشنا ساختن انسان با خویشتن ................................................................................................

اهمیت خودشناسی در قرآن کریم .........................................................................................

انسان و شناخت های کاذب و فریبنده ..................................................................................

انسان و خداشناسی .....................................................................................................................

ارزش و مقام انسان ......................................................................................................................

ویژگی‌های انسان کامل در قرآن ..............................................................................................

خداشناسی در کلام حضرت علی (ع).....................................................................................

نگاهی به سیمای انسان کامل و ویژگیهای او از دیدگاه نهج البلاغه .............................

انسان و دشمن شناسی ..............................................................................................................

دشمن داخلی ................................................................................................................................

ناکثین و شیوه حضرت علی (ع) در برخورد با آنان ............................................................

سیمای ناکثین ..............................................................................................................................

نتیجه گیری ...................................................................................................................................

پی نوشتها .......................................................................................................................................

فهرست منابع ................................................................................................................................





چکیده

در مقاله حاضر به بررسی خود شناسی و ویژگی های انسان کامل را بیان می کند.
یکی از وجوه شگفت آور نهج البلاغه معانی و معارف والای الفاظ و جملات انسان می‌باشد. بگونه‌ای که مضامین کلام امام پیوسته در حال آموزش جوامع بشری می‌باشد.
انسان در نهج البلاغه موجودی است دارای فطرت الهی ، خداشناس و خداپرست ، آفریده‌ای که گرایش به خوبی و فضیلت دارد ، خیرخواه و نوع دوست است و از سوی دیگر عجول و شتابگر ، طماع و حریص ، تن پرور و لذت جو است.
حقیقت آن است که انسان از سویی دارای گرایش‌های متعالی برتر است و از سوی دیگر تمایلات حیوانی و تب دارد.
در حقیقت انسان مجمع گرایش ‌های متفاوتی باشد. او دارای دو من است : من سفلی (فرودین) و من علوی (متعالی).
انسانیت انسان را همان من علوی و متعالی او تشکیل می‌دهد به گونه‌ای که انسان با از دست دادن آن خود را باخته است و کسی که من علوی و مقتضیات آن را به فراموشی سپارد خود واقعی و راستین خویش را فراموش کرده است از جمله فطریات انسان که شالحه خود واقعی را تشکیل می‌دهد و پیامبران اولیای الهی بر وجود آن تاکید دارند فطرت خداگرایی و خداپرستی است آتش سوزانی که با فراهم آمدن زمینه مناسب به تدریج شعله ور گشته و سراسر وجود آدمی را به تسخیر در می‌آورد و چنان میل و اشتیاقی در درون او برمی‌انگیزد که برای رسیدن به آن مطلوب حقیقی با چشم پوشی از همه لذات در شوق وصال محبوب از سر جان می‌گذرد تا از جرعه وصال سرمست گردد و در جوار دلدار بیارامد بنابراین عمده تلاش انبیای الهی رهایی انسانها از بندگی غیر خدا ، از جهالت و ضلالت و به طور کلی از اسارت من فرودین بوده است . حضرت علی (ع) درباره اهداف خود چنین فرموده است :
“با شما به نیکویی به سر بردم و به قدر طاقت از هر سو نگهبانی‌تان کردم و از بندهای خواری و یوغ زبونی آزادتان ساختم و از زنجیرهای ستم و بیداد رهایتان نمودم.”??
آن حضرت با توصیه به تقوی و ترس از خدا درهای وصول به تربیت حقیقی را به روی انسانها می‌گشاید. و با هرگونه نادانی و بیگانگی معرفتی مبارزه می‌فرماید. زیرا منشا عداوت با خویشتن و خصومت با مقام ربوبی است.
در تعلیمات نورانی آن حضرت ضرورت دشمن شناسی و نوع برخورد با آنان نیز مورد تاکید قرار گرفته است زیرا در طول تاریخ بشر و به ویژه در مبارزات پیامبران و اولیای الهی با جبهه‌های کفر و ظلم دشمنان فراوانی وجود داشته‌اند.
روش آن حضرت در شناخت دشمنان و باورهای آنان ، روشن ساختن سیاستهای شیطانی افرادی مانند معاویه و عمرو عاص توجه به روانشناسی ناکثین و شیوه‌های شیطانی سران قاسطین و مارقین و کشش توطئه آنها و سرانجام جنگ‌های متعدد ایشان نمایانگر هدف آن حضرت در جهت استقرار عدل و برانداختن انحراف ، آزادی مستضعفین و در هم کوبیدن شورشیان و منحرفین و اصلاح رفتار آنان می‌باشد.
واژه های کلیدی: خود شناسی، انسان ، نهج البلاغه، خداشناسی، دشمن شناسی



واژه شناسی

درباره واژه نفس آمده است.

نفس (بر وزن فلس) در اصل به معنی ذات است. طبرسی ذیل “و ما یخدعون الا انفسهم” بقره : 9 فرموده : نفس سه معنی دارد یکی بمعنی روح ، دیگری به معنی تاکید مثل “جائنی زید نفسه” سوم بمعنی ذات و اصل همان است.

نفس در قرآن مجید نیز به چند معنی به کار رفته است .

1) روح مثل “الله یتوفی النفس الا نفس حین موتها” خدا ارواج را در حین موت از ابدان می‌گیرد و روحی را که بدنش نمرده در وقت خواب قبض می‌کند ، آنگاه روحی را که در خواب گرفته نگاه می‌دارد. اگر مرگ را بر صاحب آن نوشته باشند و دیگری را تا وقتی معین به بدن می‌فرستد.

2) ذات و شخص . مثل “واتقو یوما لا تجزی نفس عن نفس شیئا” بقره : 48 بترسید از روزیکه کسی از کسی کفایت نمیکند.

3) در آیاتی نظیر “و ما ابری نفسی ان النفس لاماره بالسوء الا ما رحم ربی” یوسف : 53 . “و نفس و ما سواها . فالهمها فجورها و تقویها” شمس: 7و8 . میشود منظور تمایلات نفسانی و خواهشهای وجود انسان و غرائز او باشد که با اختیاری که داده شده میتواند آنها را در مسیر حق یا باطل قرار دهد.

4) قلوب و باطن . در آیاتی نظیر “واذکر ربک فی نفسک تضرعا وخیفه” اعراف : 205. و تخفی فی نفسک مالله مبدیه احزاب : 37 . مراد از نفس و نفوس در این آیات باید قلوب و باطن انسانها باشد.

5) نفس به معنی بشر اولی در آیاتی مانند “یا ایها الناس اتقوا ربکم الذی خلقکم من نفس واحده و خلق منها زوجها و بث منهما رجالا کثیرا و نساء” سوره نساء : آیه 98 : انعام – 189 : اعراف


واژه الله

الله : ] ال لا[ (اخ) خدای سزای پرستش (مهذب الاسماء) (ترجمان علامه تهذیب عادل) . علم است برای ذات واجب الوجود. (متن الفه) نام خداوندی تبارک و تعالی ، اصل این کلمه الاه (= اله) بود. علم است که به معبود حق دلالت دارد. چنانچه جامع معانی همه اسماء الحسنی می‌باشد ، نامی ازنام‌های خدا . لفظ جلاله. 1

باید دانست که در این کلمه صفت بخصوص از صفات حق تعالی منظور نیست و آن فقط علم ذات باری تعالی است ، ولی التزاما بجمیع صفات خدا دلالت می‌کند و شاید از این جهت گفته‌اند : الله نام ذات واجب الوجودی که جامع تمام صفات کمال است و این لفظ مبارک مجموعا دو هزار و هفتصد و دو بار در قرآن مجید آمده است و پنج بار “اللهم ” و بقیه “الله” (المعجم المفرس) وجود حق تعالی و توحید قرآن تعریف نکرده است و نشان نداده است. 2


واژه عدّو

عدو : دشمن که در قلب به انسان عداوت دارد و در ظاهر مطابق آن رفتار می‌کند “ان الکافرین کانوا لکم عدوا مبینا” نساء : 101 .

ان الشیطان للانسان عدو مبین) یوسف : 5

به قول راغب دشمن 2 جور است یکی آنکه بشخص عداوت دارد و بقصد دشمنی است مثل : “فان کان من قوم عدو لکم” نساء : 92

دیگری آن که به قصد عداوت نیست بلکه وی حالتی دارد که شخص از آن متاذی می‌شود چنانکه از کار دشمن ، مثل “فانهم عدو لی الا رب العالمین”

بعضی موارد از عداوت دشمنی ظاهر و از بعضا عداوت و کینه قلبی است گرچه عداوت بمعنی تجاوز قلبی است در اقرب موارد گفته : عداوت به معنی خصومت و دوری است بقولی آن اخص از بغضاء است که هر عدو مبغض است و گاهی آنکه دشمن نیست مبغض است.3

در آیه “و لا تعاونوا علی الاثم والعدوان” مائده 20 : عدوان چنانچه از راغب نقل شده است و در المنار ذیل آیه فوق گفته عدم رعایت عدالت در رفتار و معامله با دیگران لذا بهتر است آن را ظلم معنی کرد یعنی در گناه ظلم همدیگر را یاری نکنید.


خودشناسی و اصطلاحات آن

اصطلاحاتی که برای شناخت خود باید مورد توجه قرار گیرد عبارتند از:

1-حیات : عالی ترین محصولی که کارگاه طبیعت تولید می‌کند ، این پدیده با قطع نظر از ماهیت شگفت انگیزی که دارد ، دارای مختصات عمومی و روشنی است که آن را از سایر اجزاء عالم طبیعت مشخص می‌نماید. مانند احساس ، لذت و الم ، آماده نمودن محیط برای زیست تولید نسل ، مقاومت در مقابل عوامل مزاحم و .. همه جانداران در این پدیده مشترک می‌باشند.

2-جان : مانند خمیر مایه حیات برای جانداران است ، یا حیات در چهره احساس ملایم و ناملایم جان نامیده می‌شود.

3-خود : عامل مدیریت حیات است که تنظیم روابط حیات را با محیط طبیعی و با سایر موجودات پیرامون خود بعهده می‌گیرد.

4-من : از آنهنگام که خود مورد آگاهی قرار می‌گیرد و می‌تواند از “جز خود” تفکیک شود. من و خود باعتبار ابعاد و کیفیات مختلف ، با توصیفات گوناگونی متنوع میگردد ، مانند من اجتماعی ، من برتر ، من طبیعی ، من ایده آل، من مجازی و من حقیقی …

5-روان : اصطلاحی است برای آن حقیقت واحد درونی که دارای فعالیت‌ها و خواص و نمودهای مخصوص می‌باشد که در علوم گوناگون روانی مورد بحث و تحقیق قرار می‌گیرند.


ارزش و مقام انسان

از نظر قرآن کریم انسان موجودی با ارزش و والامقام است. قرآن تا آنجا برای انسان ارزش قایل است که او را جانشین خود بر روی زمین می‌داند. او را موجودی می‌داند که فرشتگان او را سجده کرده‌اند ، همه آسمانها و زمین مسخر اویند و موجودات جهان آفرینش سر تمکین در برابر او فرود آورده‌اند. قرآن انسان را چونان مکاتب مادی مطرح نمی‌سازد. او را موجودی در عرض سایر موجودات به شمار نمی‌آورد. برای انسان ارزشی بالاتر از همه موجودات جهان آفرینش قایل است. وی را موجودی می‌داند که حیات او تا ابدیت ادامه دارد. قرآن انسان را موجودی می‌داند که توانسته بار امانت الهی را که آسمان‌ها و زمین و کوه‌ها از پذیرش آن سر باز زده‌اند به دوش گیرد. قرآن انسان را موجودی می‌داند که خدا او را گرامی داشته و او را بر بسیاری از مخلوقات خود برتری داده است.

از دیدگاه قرآن ، انسان موجودی است که خداوند او را گرامی داشته و به او استعدادهایی داده است تا به واسطه آن بر بسیاری از مخلوقات برتری پیدا کند.

و لقد کرمنا بنی آدم و حملناهم فی البر و البحر و رزقناهم من الطیبات و فضلناهم علی کثیر ممن خلقنا تفضیلا

“ما فرزندان آدم را گرامی داشتیم. او را در خشکی و دریا به حرکت درآوردیم و به آنها از روزی‌های پاکیزه بخشیدیم و بر بسیاری از مخلوقات خود او را برتری دادیم (اسری 70)

آیه فوق می‌گوید که خداوند بر نوع بشر منت نهاده و به او دو چیز اعطا کرده است : یکی کرامت و دیگری برتری بر بسیاری از مخلوقات. منظور از تکریم انسان اعطای نیروی عقل است که در دیگر موجودات نیست و مراد از تفضیل و برتری نیز اعطای خصوصیاتی به انسان است که انسان با آن در دیگر موجودات شریک است ولی انسان به نحوه اکمل از آن برخوردار است.

انسان از دیدگاه قرآن از آن چنان ارزش و مقامی برخوردار است که به فرمان خداوند همه موجودات جهان آفرینش مسخر او هستند و خدا نیز انسان را به گونه‌ای آفریده است که بتواند همه نیروهای طبیعت را تسخیر کند و از آنها به نفع خود استفاده کند. انسان به مدد نیروهای خدادادیش می‌تواند نهرها را به تسخیر درآورد ، ماه و خورشید را به تسخیر خود درآورد. زمین و آسمان را مسخر خود ساخته و از آنها استفاده کند.

الله الذی خلق السموات و الارض و انزل من السماء ماء فاخرج به من الثمرات رزقا لکم و سخر لکم الفلک لتجری فی البحر بامره و سخر لکم الانهار.

“خداوند است که آسمانها و زمین را آفرید و از آسمان باران فرو فرستاد تا به وسیله آن میوه‌ها برای روزی شما به ثمر برسد و کشتی‌ها را به امر خود بر روی دریاها جاری ساخت و نهرها را مسخر شما گردانید. (ابراهیم 32)

آری انسان در جهان بینی اسلامی دارای آن چنان ارزشی است که خداوند همه موجودات جهان آفرینش را مسخر او قرار داده است و در جهت نفع رساندن به انسان آنها را خلق کرده است. خورشید برای انسان نورافشانی می‌کند، میکروبها را می‌کشد و از پرتو نور خود گیاهان را رشد و نمو می‌دهد. نهرها در خدمت انسان هستند و مزرعه‌ها را برای وی آبیاری می‌سازند تا از محصولات آن انسان استفاده کند.



ویژگی‌های انسان کامل :

انسانی را که قرآن کریم به عنوان یک انسان نمونه و کامل معرفی می‌کند دارای ویژگی‌های فراوانی است که به برخی از آنها اشاره می‌گردد .

“ایمان به خدا” : اولین نشانه و ویژگی انسان نمونه قرآن ایمان به خداست ، یعنی اعتقاد به این موضوع که جهان را خالقی باشد خدا نام. انسان مومن نه تنها به خدا ایمان دارد ، بلکه به جز او هیچکس و هیچ چیز را قابل ستایش و پرستش نمی‌داند. تنها سر به آستان او فرود آورده و از او مدد می‌گیرد. چنین انسانی هیچگاه از رحمت بی‌پایان الهی ناامید نشده و همواره چشم امید به دریای بیکران فیض او دارد.

و لا تیاسوا من روح الله انه لا ییاس من روح الله الا القوم الکافرون

از رحمت خدا ناامید نشوید ، زیرا جز کافران کسی از رحمت الهی مایوس نمی‌‌شود. (یوسف 87)

انسان مومن تنها به خدا توکل داشته و با اتکا به او دست به انتخاب و عمل می‌زند.

قل حسبی الله علیه یتوکل المتوکلون

بگو خدا بس است و تمام متوکلان فقط بر او توکل می‌کنند. (زمر 38)

انسان مومن همواره به یاد خدا بوده و هیچ گاه او را فراموش نمی‌کند، چرا که ذکر خدا موجب می‌شود تا آدمی نظارت او را بر خود همواره بیاد آورده و مرتکب عملی که مانع رشد و کمال او می‌شود نگردد.

واذکر ربک فی نفسک تضرعا و خیفه و دون الجهر من القول بالغدو والاصال و لاتکن من الغافلین

و پروردگارت را در دل خود از روی تضرع و خوف و آهسته و آرام ، صبحگاهان و شامگاهان یاد کن و از غافلان مباش. (اعراف 205)

“ایمان به انبیا” : دومین ویژگی انسان نمونه قرآن ایمان و اعتقاد به انبیاست. و در واقع در پرتو چنین اعتقادی است که انسان هدف آفرینش خویش را یافته و به سوی آن گام برمی‌دارد. این تنها وظیفه و رسالت پیامبران است که به انسان بگویند از کجا آمده ؟ برای چه آمده ؟ به کجا می‌رود ؟ و چه باید بکند؟

ربنا و ابعث فیهم رسولا منهم یتلوا علیم آیاتک و یعلمهم الکتاب و الحکمه ویزکیهم

ای پروردگار ما در میان آنان رسولی از خود آنان بفرست تا آیات الهی تو را برای آنان بخوانند و کتاب و حکمت به آنان تعلیم نمایند و آنان را تزکیه و پاکیزه گردانند . (بقره 129)

“ایمان به رستاخیز” : ایمان به جهان غیب و عالم پس از مرگ از دیگر ویژگی‌های انسان نمونه قرآنی است. در آغاز سوره بقره به هنگام یادآوری نشانه‌های افراد متقی چنین می‌خوانیم :

والذین یومنون بما انزل الیک و ما انزل من قبلک و بالاخره هم یوقنون

و آنان کسانی هستند که به آنچه بر تو (پیامبر) نازل شده و آنچه بر (پیامبران) قبل از تو نازل شده است ایمان می‌آورند و به روز رستاخیز هم یقین دارند. (بقره 4)

“تسلط بر نفس” : انسان نمونه قرآن تسلط بر نفس دارد ، زیرا یکی از بزرگترین وجه امتیازات انسان بر حیوان کنترل نفس اماره است : نفسی که آدمی را به سوی بدیها و زشتی‌ها سوق می‌دهد.