فایل شاپ

فروش مقاله،تحقیقات و پروژه های دانشجویی،دانلود مقالات ترجمه شده،پاورپوینت

فایل شاپ

فروش مقاله،تحقیقات و پروژه های دانشجویی،دانلود مقالات ترجمه شده،پاورپوینت

مقاله درس های مشروطیت و نهضت ملی شدن صنعت نفت و انقلاب اسلامی

مقاله درس های مشروطیت و نهضت ملی شدن صنعت نفت و انقلاب اسلامی در 17 صفحه ورد قابل ویرایش
دسته بندی علوم انسانی
فرمت فایل doc
حجم فایل 18 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 17
مقاله درس های مشروطیت و نهضت ملی شدن صنعت نفت و انقلاب اسلامی

فروشنده فایل

کد کاربری 6017

مقاله درس های مشروطیت و نهضت ملی شدن صنعت نفت و انقلاب اسلامی در 17 صفحه ورد قابل ویرایش

مقدمه:

انقلاب اسلامی ایران که در 22 بهمن ماه 1357 با پیروزی بر رژیم پهلوی و تلاشی حکومت شاهنشاهی و ارد مرحلة جدیدی از زندگی خود گردید، دارای یک سابقة 15 ساله و نزدیک یک به یکصد سال تجربه مبارزاتی می‌باشد با پایان یافتن سال 1340 و فوت مرحوم آیت‌ا… العظمی بروجردی و آیت ا… کاشانی و تلفیق زعامت «سیاسی و مذهبی» در نزد امام خمینی نطفة انقلاب اسلامی ایران منعقد شد. ولی بررسی انقلاب اسلامی ایران از تاریخ یاد شده نگاهی مقطعی به روندی است که در آخرین فراز خود. اسلام را بعنوان رهنمودی جامع و مانع در پیشبرد حرکتهای مختلف جامعه شاهد است. از اینرو کمترین تارخی که باید به عقب برگشت تا دستمایه‌های تجربی این مهم را در حد توان و حوصله مورد مداقه قرار داد چندین نزدیک به یکصد سال را در بر می‌گیرد.


الف) بررسی شرایط اجتماعی سیاسی ایران و جهان در دوران منتهی به مشروطیت:

در این دوره علائم آشکاری از سه جریان اصلی در تاریخ ایران و طبعاً مرتبط با یکدیگر بتدریج صفحات تاریخ را آکنده ساخته است. از نظر اهمیت اگر اولین جریان این دوره را رشد نیروهای مردمی برای دستبابی به پاره‌ای از حقوقی که آن زمان جزء تفکیک ناپذیر دستگاه سلطنت و شخص شاه به شمار می‌آمد، به حساب آوریم، چندن از طریق صواب به دور نیفتاده‌ایم. در این دورن در رابطه با تغیراتی که در شئونات مختلف اجتماعی بوجود می‌آمد حرکت بطنی اقشاری از ملت را داریم که نیروی «محرکه» آن بصورت عام به روحانیت اختصاص دارد.

دومین جریان، فساد و تلاشی داخلی نظرام سیاسی سنتی حاکم بر ایران بخصوص با تلقی رژیم قاجار را از حکمرانی و اعمال قوه از سوی این دودمان می‌باشد. حکومت قاجار همچون پلی گذشته ایران را به وضعیت امروزین متصل نموده بود. منظور از وضعیف نوین، ویژگیهای نوظهوری است که در سطور بعد به آنها اشاره خواهد شد. اگر چه قاجار بخصوص سر دودمان این خاندان، توانست بنا به سیاق سابق، قدرت را قبضه نماید، ولی با پیش آمدنه تحولاتی در داخل وخارج از مرزها که در مجموع غیر قابل اجتناب به شمار می‌آمدند و نیز بی لیاقتی و عدم کارآئی این خاندان، پایان دوران حکومت آنها با آغاز فرازی نو در تاریخ ایران عجین گردید.

سومین جریان، به تحولات و رویدادهای سطح جهان اشاره دارد. اولین بار در تاریخ بشر، زمین برای زندگی کوچک و کوچکتر و زمینة فعالیتها و ارتباطات «تنگاتنگ» بیش و بشتر گردید. با پایان یافتن نبرد میان نیروهای کهنة حاکم بر غرب با قوای جدید، جریان به زیر سلطه رفتن شرق و تمامی جهان وارد مرحله تازه‌ای شد. بهتر آن است کهشرح بیشتر سه جریان فوق را از همین جریان سوم آغاز کنیم تا به اختصار دریابیم که یکصد سال پیش در کدامین جای جهان ایستاده بودیم. درسمان ایامی که آن محمدخان قاجار با سرکوی مدعیان، کشوری با وسعت بیش از 3 میلیون کیلومتر مربع را برای برادرزادة خود فتح علیشاه با توصیه به «فقر و جهل» مردم به ارث نهاد، فرانسه باانقلاب. 1789 خود اروپا را در تلاطم میدید. دوران سلطنت فتح علیشاه مصادف با رهبری ناپلئون بر فرانسه و بخش وسیعی ار اروپا بود. سلطنت قاجار در حالی در ایران رشته کار با به دست گرفت که در اروپا انقلاب فرانسه یعنی یکی از چند انقلاب تاریخی و جهانی قرون اخیر میرفت که جلوه‌ای جدید به حال و آیندة اروپا و غرب بدهد. پایان سلطنت قاجار نیز مصادف با انقلاب جهان شمولی دیگر ولی این بار در همسایگی اش می‌باشد. انقلاب 1917 روسیه توری با اعلام ورود تاریخ بشر به عصر سوسیالیسم به مثابة‌پیش درآمد کمونیسم و با ادعای ضربت با دنیای بورژوازی که انقلاب فرانسه به بخش وسیعی از جهان آن را توسعه داده بود. هر دو انقلاب 1789 فرانسه و 1917 روسیة شوروی دست کم از جهت نظری مدعی خصوصیات ویژه‌ای بوده‌اند که اهمیت فوق‌العاده تارخی برای دنیای جدید یافته‌اند. انقلاب فرانسه با سر منشاء قرار دادن «آزادی» طرحی جدید و یا دست کم تعبیری نوین برای جهان رو به انجام پیچیدگی قرن 18 فرانسه افکند و انقلاب روسیه شوری «عدالت اجتماعی» را سرلوحةخواسته‌های خود بر شمرد و همانند انقلاب فرانسه جهان شمولی و پیروزی نهایی خود را در قبضه کردن یکسره قدرت در سطح جهان داشت.
ب- بررسی نقش اقشار مختلف در جریان منتهی به مشروطیت.

هر چند که مردم بصورت ملموس و عینی‌تر درد و رنج را حس کرده و روزمره با مسائل و مشکلات روبرو می‌باشند، ولی این نخبگان یک جامعه هستند که قضایا را ریشه‌یابی کرده و بر اساس مرام و مسلک خود تحلیل می‌نمایند، با پوسیدگی روزافزون دول قاجار که ر مقابله با بیگانگان مشکلات داخلیش نیز رنگو بوئی آشکارتر بخود گرفت، موج نارضاتی و انتقاد د رمیان نخبگان آغاز به جوانه‌زدن کرد. لازم به توضیح است که در اینجا منظور از نخبگن کسانی هستند که بنوعی از امکانات بیشتری برای تفحص در امور و شناخت و اظهار نظر برخورد دارند. گاه این امکانات فرصتهی سیاسی است و گاه توانائیهای عالی و عموماً تلفیقی از هر دو.
1- روشنفکران:

تأثیرات برخورد دنیای باز خارج با محیط بسته قاجار را اگر بر افکار و اعمال اصلاح طلبانة معدود کسانی که در هرم حاکمیت جای می‌گرفتند اضافه نمائیم بطور طبیعی متوجه گروهی می‌شویم که نزدیکتر و مرتبط‌تر برای اوضاع قرار دارند/. اصلاحات میرزاتقی خان امیرکبیر و سرکوبی و بوسیلة حکومت، نقطة عطفی در پیدایش جریانات روشنفکری و نخبه گرائی است. برخی از رسانه‌هائی که از این دوره بر جای مانده است آشکارا متأثر بودن خود را از ظهور و سقوط امیرکبیر عرضه می‌دارند. در کناز این دسته، گروهی بصورت تجربی و در مقایسه توانائیها و شایستگی‌های خود با متصدیان امور پی‌گیر شناخت مسائل او ارائه طریق برای درمان آنها هستند. چهبسا که در نظر هر دو گروه کسنی یافت می‌شوند که به نوعی در تغییرات بافت قدرت متضرر شدهباشند و در صورت حفظ جایگاه خود احتمالاً به صف معترضان که عموماً در خفا و نهانی دست به قلم برده و یا کلمی برای گفتن داشته‌اند، نمی‌پیوستند: این ظن باعث آن نمی‌گردد که جوهرة کلام و نوشتار آنها را نادیده انگاریم، بلکه به هنگام دقت نظر در اوضاع و احوال هر یک از آنان می‌توان این انگیزه‌ها را دخالتا داد. در کنار این دو دسته از معترضان نخبه که بیشتر با میاة سیاسی قضایا را می‌نگریستند باید از گروهی نام برد که وضع معیشتی آنها اجزه سیر و سفر طبعاً فراگیری و آموزش را به آنها ارزانی می‌داشت. تجار و بازرگانان عمده‌ترین قشر این گروه می‌باشند. کارمندان دولت مستقر درخارج، جزئی دیگر از این گروه بوده و بالاخره کسانی که به امید یافت کار مدتی در ممالکت دیگر اسکان داشته‌‌اند که شامل تعدادزیادی از کارگران شاغل در باکو و استانبول و … می‌باشند.
ب) دلایل ناکافی نهضت مشروطیت:

با پایان یافتن بررسی فشرده پیرامون مشروطه و جریانات منتج به آن لازم است که به احتضار دلایل ناکفی این حرکت را نیز اشارتی داشته باشیم:

ا- نهضت فاقد رهبری بود. درست است کهعمدة با تهییج و هدایت مردم بر عهده روحانیون و عملا بوده و در این راه دو قشر دیگر اینها را یاری می‌دادند ولی بایدتوجه داشته که این هدایت از انسجام و وحدت برخوردار نبود. علمای نجف از نزدیک در جریان قضایا نبودند و بیشتر به صدور احکام نهائی و توجیه شرعی حرکت انتقال داشتند. تعدد آنان در خارج از کشور سرعت و قاطعیت تصمیم‌گیری را مخدوش مینمود. در داخل کشور نیز رهبری بیشتر پیرامون طباطبائی بهبهانی و فضل‌الله نوری در آغاز مشروطه، جریان داشت. هیچ یک از اینان مرجع بزرگ محسوب نمی‌شدند، هر چند که مجتهد بودند. بهبنهنی خخلوط و صداقت طباطبائی را نداشت و بیش از اینکه انقلابی باشد به ظائف دسته‌بندیهای قدرتی اشتغال داشت.

کناره‌‌گیرهای شیخ نوری و پس قتل وی در جریان فتح تهران، شکافی جدید در امر رهبری روحانیون بود. به این ترتیب مقدمات حذف روحانیت از صحنه به اجرا درآمد.

2- عدم دخالتا عامه مردم: فقدان یک دستگاه اداری منسجم و کارآ برای ادارة‌امور، وجود ظفم و ستم حکام همواره از موضوعاتی بودند که مردم را به صورت عام به قیامهای لحظه‌ای و امید داشت. با نزول مقبولیت حکومت به پائینترین حدخود، اعتراضات مذکور دامنه و شدت دیگری بخود می‌گرفت. در تاریخ این دوره نمونه‌ها قائم چندان کم از این وقایع ثبت و ضبط شده است. مشکلات اجتماعی، اقضادی توام با ایمان و علائق مذهبی مردم که توسط روحانیت هدایت می‌شد، مردم را به صورت نه چندان گسترده به صحنه می‌آورد. ولی باید توجه داشت که حضور مردم در صحنة نقشی تعیین کننده نیافت. دلایل امر به اخطار از این قرار است. بافت ایلی و خالخانی قسمتهائی از ایران، مردم را تابعی از رؤسایشان نگه می داشت و جهت گیری خان و رئیس جهت‌گیری مردم شناخته می‌شد. نمونة بارز آن را در نزد تفنگچیان می‌‌یابیم که به همراهی سردار اسد بختیاری و سپهدار را می رفتیم تهران شونده خواسته‌های مشروطه‌چیان در مرحله‌ی اول سیاسی، حقوقی بود و آن مقدار هم که رنگ و بوی اقتصادی داشت بیشتر مربوط به تجار و بازرگانان و کسبه میشد، لاجرم انگیزة‌ قوه معیشتی در نزد عامه مردم که رعیت بودند یافت نمیشد. شکاف در رهبری و فقدان تجربة سیاسی از دیگر مشکلات حضور مردم در جریانات بوده . در مجموع باید اذعان داشت. 1- در زمان قاجار به کمترین بهائی به افکار عامه داده نمی‌شد، بعنوان نمونه می‌توان به پاسخ شاه به ابراز رضایت مردم در باب تغییر «والی» اشاره اشت که شاه برآشفته از اظهار نظر مردم بیانی به ایهن مضمون فرمود: به مردم چه مربوط است به اسناد منتشر نشده دوران قاجار آزاد میت، ناطق رجوع شود. که مردم حضوری گسترده و کم و بیش آگاه در صحنه نداشتند و این خود به دیگر دلایل ناکامف مشروطه یاری رسانید.

3- اختلاف ایدئولوژی نهضت- گفتخه شده که وضعیت دخغالت روحانیون در ماجرا چگونه بود و از ضعف حضور مردم هم سخن گفته شدهژ. این 2 عامل ما را اگر بر حال و هوای جریان روشنفکری ایام مورد بحث اضافه کنیم آنگاه بروشنی نتیجه‌ می‌گیریم که اختلاط حساسیتهای نظنر و مذهبی این اجازه را که سیری روشن از جهت عقیدتی در روند توسعه نهضت بخصوص بعد از فتح تهران جستجو نمائیم، نیمدهد.

4-تغییرات اندک در قدرت سیاسی- سه عامل یاد شدة‌ بالا به موضوع دیگر در توقف نهضت مشروطه همراهی نمود و آنهم تغییرات اندک در سطوح قدرتی بخصوص از بابت سیاسی است. عین الدوله مستبد، نخست وزیر مشروطه طلب هم از کار در‌میآید، عدد بودن تعداد عناصر کار در جریان نهضت و هم چنین در نزد مستبدین که از خصوصیات یک جامعه استبداد زده است باعث شده بود که جابجائی قدرت سیاسی با گرایش صوری به جریانات مشتبه شود و مستبدین، متظاهدین به آزادی و مشروطه خواهی با ادعای تعبیر موضع در صف جناح مقابل جای گیرند.

5- دخالت بیگانگان - بیگانگان از 2 طریق می توانستند در مشروطه اعمال نفوذ کنند، یکی از راه شبه گروهی از سرمداران فکری و عملی مشروطه یعنی روشنفکران به آنان و دوم از مسیر جای دادن و پروراندن عناصر و ابسته به خود در صفوف معترضین. در جمله باید گفت که مشروطه پیروز شد، بدون آ“که استبداد و استعمار شکست خودردهباشند.