فایل شاپ

فروش مقاله،تحقیقات و پروژه های دانشجویی،دانلود مقالات ترجمه شده،پاورپوینت

فایل شاپ

فروش مقاله،تحقیقات و پروژه های دانشجویی،دانلود مقالات ترجمه شده،پاورپوینت

مقاله بررسی جامع پیامبران

مقاله بررسی جامع پیامبران در 38 صفحه ورد قابل ویرایش
دسته بندی معارف اسلامی
فرمت فایل doc
حجم فایل 25 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 38
مقاله بررسی جامع پیامبران

فروشنده فایل

کد کاربری 6017

مقاله بررسی جامع پیامبران در 38 صفحه ورد قابل ویرایش


«مقدمه»

اولین انسانی که پای برعرصه وجود نهاد وزندگی را درزمین آغازید، پیامبری از پیامبران خدا بوده است. این سخن را می توان از ویژگیهایی که قرآن کریم برای وی می شمرده دریافت: به یقین خداوند، آدم و نوح و خاندان ابراهیم و خاندان عمران را برمردم جهان برتری داده است[1]

و]خدا[ همه اسما را به آدم آموخت[2]

سپس آدم ازپروردگارش کلماتی را دریافت کرد[3]

هم چنین به استناد ادله ای که درباب ضرورت وجود وحی و رسالت درزندگی انسان، درگفتار پیشین گذشت، نیز می توان این ادعا را – که اولین انسان پیامبر بوده است، ثابت کرده؛ زیرا او نیز برای رستگاری خویش نیاز به امداد الهی داشته است. از آن روز تا کنون بشر همواره مورد لطف الهی بوده است و پیامبران الهی برای راهنمایی اوپیاپی آمده اند:

درتورات ، انجیل و قرآن کریم، تنها به نام برخی از این پیامبران و داستان زندگانی آنان اشاره شده است.

ما هم چنان که به نوح و پیامبران بعد از او وحی کردیم، به تو ]نیز[ وحی کردیم و به ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط و عیسی و ایوب و یونس و هارون و سلیمان ]نیز[ وحی نمودیم و به داود زبور بخشیدیم و پیامبرانی را ] فرستادیم[ که درحقیقت ]ماجرای[ آنان را پیش تر برتو حکایت نمودیم و پیامبرانی که ]سرگذشت[ ایشان را برتو بازگو نکرده ایم[4].

برخی از این فرستادگان، کسانی بوده اند که خداوند ایشان را برمی انگیخت تا قوم و قبیله ای را از انحراف عقیدتی یا اخلاقی و اجتماعی ویژه ای که بدان دچار شده بودند، برهانند. اینان طبیبانی برای آن بیماران بودند و بیش از این رسالتی نداشتند . رسالت این گروه از پیامبران به مکان و زمان خاصی محدود می شد و پیام جهان شمولی نداشتند.

از میان فرستادگان الهی، کسانی نیز بوند که تبلیغ و استقرار شریعت پیامبران بزرگی مانند حضرت نوح و موسی (ع) را برعهده داشتند. آنان می بایست چراغ هدایتی را که پیامبران صاحب شریعت روشن کرده بودند، فروزان نگاه دارند و آن پیام را در دیگر محدوده های جغرافیایی و زمانی بگسترانند.

ما تورات را که درآن رهنمود و روشنایی بود، نازل کردیم. پیامبرانی که تسلیم ]فرمان خدا[ بودند، به موجب آن برای یهود داوری می کردند. [5]

گروه سوم از فرستادگان الهی کسانی بودند که دراصل فقط برای یک قوم یا ملت خاصی پیام الهی را می آوردند و خود نیز دعوی جهان شمولی نداشتند. قرآن کریم درباره حضرت یونس (ع) می فرماید:

و او را به سوی یک صد هزار ]نفر از ساکنیان نینوا[ یا بیشتر روانه کردیم. پس ایمان آوردند و تا چندی برخوردار شان کردیم.[6]

افزون بر همه آنان، پیامبرانی نیز بودند که رسالتی عظیم تر داشتند و همگان مخاطب پیام الهی آنان بودند. قرآن کریم نیز پیامبر اسلام را فرستاده خدا بسوی همگان می‌داند:

بگو«ای مردم! من پیامبر خدا بسوی همه شما هستم»[7] اما پیامبر بزرگ اسلام(ص) ویژگی دیگری نیز دارد که او خاتم پیامبران و دین او آخرین برنامه سعادت انسان است.

اعتقاد به این که ماجرای پیامبری و نبوت با آوردن حضرت محمد(ص) پایان می گیرد و سلسله ای که ازآدم شروع شده بود یا حضرت محمد(ص) به فرجام می رسد لذا با این مقدمه می خواهم به بخشی از وظایف پیامبران از حضرت آدم تا حضرت محمد(ص) در قرآن بپردازم.


بخش اول
فصل اول : تعاریف لغوی واصطلاحی نبی و رسول

نبوت از شوون بسیار مهم فرستادگان الهی است و دانشمندان اسلامی درمورد پیامبر اسلام نیز نبوت را نخستین و بارزترین شان او می دانند. نبی اگر از ماده «نبا» باشد به مفهوم صاحب خبر مهم و اگر از ماده «نبو» باشد به معنای دارای مقام والا و برجسته است؛

نبی از نبوت به معنای رفعت است ونبی رابه سبب جایگاه بلند او نسبت به سایر مردم بدین نام خوانده اند.[8]

«فراهیدی» قدیم ترین لغت شناس اسلامی می نویسد: نبی به معنای راهی است که انسان را به مقصد مطلوب خود می رساند[9]. و کسایی گفته است : النبی الطریق و الانبیاء طرق الهدی[10].

درباره رسول باید گفت معنای لغوی آن از رسل است که به گفته راغب به معنای برانگیختن با نرمش و ملایمت است[11] و دراصطلاح برنده سخن و حامل پیام و صاحب رسالت.

به هر حال، نبی و رسول، صرف نظر از مصادیقشان هر دوبرای بشارت و انذار و دیگر وظایف هدایتی مبعوث می شوند.

پیامبران بسیاری درطول تاریخ برای هدایت بشر مبعوث شده و هریک دارای رتبه ای خاص از قرب به درگاه الهی و منزلت آسمانی بوده اند وبنا به مشیت الهی درشرایط مکانی و زمانی خاص، برای هدایت مردم مبعوث شده اند. برخی از ایشان به عنوان نبی و برخی به عنوان رسول و برخی با هردو عنوان و برخی با لقب اولوالعزم شهرت یافته اند.
«بخش دوم»
فصل اول: پیامبران و فرستادگان خدا کیانند؟

پیامبران و فرستادگان کسانی هستند که خداوند آنان را ازمیان افراد بشر برگزیده است . آنان حاملان رسالت او برای بندگانش بوده و گروندگان به خدا و نیک کرداران را به پاداش نیکو دردنیا و آخرت مژده می دهند و کافران و بدکاران را ازکیفر و عذاب سخت برحذر می دارند. خداوند سبحان دراین زمینه فرموده است:

ومانرسل المرسلین الا مبشرین و منذرین فمن امن و اصلح فلاخوف علیهم و لا هم یحزنون ؛[12]

این پیامبران و فرستادگان، دانش خود را به وسیله عقل و حواس و به روشهای گوناگون، مانند الهام، شنیدن مستقیم ازفرشته ای به صورت انسان، رویای صادقانه و دیگر حالات روحی که غیر از پیامبر کسی آنها را درک نمی کند- دریافت می کنند. این شیوه آموختن که برخلاف روش های معمولی است، وحی خوانده می شود.
امکان وجود پیامبران

فلسفه های مادی، شبهات زیادی بر اصل نبوت وارد ساخته و وجود پیامبران را نفی و درنتیجه جهان ماوراءالطبیعه راانکار کرده اند، ولی پژوهشگری که حقیقت نبوت را بررسی کند، وقایع تاریخی ثابت و قانع کننده ای را دربرابر خود می بیند که جای هیچ گونه شک و تردیدی را برای او باقی نمی گذارد.

امروزه دربشتر نقاط جهان ادیانی وجود دارد که پیامبران بی شماری مردم را به آن ادیان دعوت کرده اند و میلیون ها نفر درزندگی مادی و معنوی خویش احکام آنها را به کار می بندند.

این ادیان درجزئیات احکام خود با یکدیگر اختلاف دارند، ولی دراصل دعوت و اعتقادات از قبیل اعتقاد به یگانگی خدا و جهان پس از مرگ که هر انسانی پاداش کار نیک دنیایی خویش را می بیند-با یکدیگر سازگارند.

این شمول و عمومیت به طور قطع و یقین بر این امر دلالت دارد که نبوت، نیاز روحی تمام بشریت است، به وپژه آن که درگذشته به جهت فاصله زیاد و غیر قابل پیمودن بین کشورها، مردم با یکدیگر آشنایی نداشتند و چون وسایل ارتباط جمعی مانند رادیو و تلویزیون ، مجلات، روزنامه ها ، پست مراسلات و دیگر وسایل آن گونه که امروزه هست وجود نداشت، از این رو ارتباطی نیز میان ملت ها برقرار نبود.

ادیانی که تاکنون وجود داشته و صدها میلیون نفر پیرو آنها هستند، خود گواهی بر وجود نبودند؛ زیرا تمام این ادیان از نبوت سرچشمه گرفته اند و دین بدون پیامبر وجود ندارد.

الهام یا شعور حیوانات

نبوت، امری دور از عقل و خرد نیست؛ زیرا درجهان امروز، برخی از موجودات دارای شناختی غیر از راه حواس و جدای از عقل هستند که آن عبارت است از : الهام حیوانات.

جانور شناسان به وجود شعور خاصی دربرخی از حیوانات ریز اعتراف کرده اند، از جمله: جستجوی غذا، یا ساختن خانه ها و نگهداری تخم های خود، که از تصور انسان خارج است.

بنابراین زمانی که این واقعیت های علمی مورد قبول دانشمندان است، از خرد به دور نیست که خداوند عده ای از انسان ها را ]برای ابلاغ دین[ به وحی خود اختصاصی دهد و آنچه را بخواهد- بدون شیوه آموزش محصول میان بشر- بدان ها بیاموزد.
روان شناسی کنونی

دانش امروزی به جهانی ماوراء الطبیعه و مستقل از ماده اعتراف دارد و این امر، جواز اعتبار نبوت و وحی را برای ما صادر می سازد. دکترمسمر، دانشمندآلمانی، درسال 1770 م. خواب مغناطیسی (هیپنوتیزم) را کشف و به تجربه ثابت کرد که انسان، تنها ابزاری مادی نیست، ولی دربردارنده روحی است که به هیچ وجه با ماده سنخیت ندارد و تا زمانی که عمل طبیعی بدن از کار نیفتاده است، برانسان تسلط دارد و این عقل باطنی و روح انسان است که بالاتر از عقل ظاهری است و به جهان فرا طبیعی ارتباط دارد.

فصل چهارم: معجزات پیامبران
معجزات پیامبران

هرشخص با ایمان باید اذعان داشته باشد که خداوند پیامبرانش را درجهت اثبات درستی دعوتشان برای مردم با تاییدات خاص خویش مورد توجه قرار داده است، تاییداتی که ازحیطه عقل و اندیشه بشری خارج و گواهی بر این امر است که آنان فرستادگان خدایند. بر این گونه تاییدات گاهی لفظ «معجزات» یا «نشانه ها» یا «بینات» اطلاق می شود؛ زیرا کارهایی برتر از قدرت بشر و خارج از حد توانایی و ماورای دانش و فهم انسان ها و مخالف سنت های مادی و قوانین متعارف طبیعی است. دراین زمینه لفظ «معجزات» بیشتر به کار برده می شد و از این رو «معجزه» نامیده شده که بشر، از انجام اموری مانند آن عاجز و ناتوان است. دانشمندان معجزه را اموری فوق العاده دانسته اند که خداوند به دست پیامبران به اجرا درمی آورد تا ایشان به وسیله آن، بر صدق نبوت خویش اقامه دلیل کنند. این معجزات، ذاتاً محال نبوده و عقل و واقعیت، موید آنها هستند. چه بسا مردانی که در طول تاریخ به پاخاسته، مدعی پیامبری شدند و با کارهای خارق العاده خویش، مردم را به مبارزه می طلبیدند. مردم نیز آن کارها را آشکارا دیدند و عده زیادی بدان ها گرویده، ایمان آوردند.

بنابراین، پیامبر فرمان خداوند را به مردم ابلاغ می‌کند. کسانی که داری فطرتی سالمند، نور حقیقی راکه پرتو افکن شده، دریافت می‌کنند ولی آنان که فطرتی تباه شده دارند، ازسرعناد و تبختر این نور هدایت را نادیده می گیرند. به همین دلیل حکمت الهی اقتضا می‌کند که پیامبران با دلیل و برهان حمایت شوند تا زبان ستیزه جویان و بدخواهان کوتاه، عذر آنها رد و حجت برآنها تمام شود.

معجزه، فرمول علمی ندارد و نمی توان آن را با ابزار انجام داد، ولی سحر و جادو دارای ابزار و قوانین است و امکان دارد شخص آن را بیاموزد و جادوگری کند و کارهایی همانند امور خارق العاده انجام دهد، درصورتی که آن کار از امور خارق العاده نیست.
انواع معجزات

پیامبران چند نوع معجزه داشته اند. ازجمله معجزات طبیعی، مانند بیرون جستن آب از سنگ دراین رابطه گفتنی است زمانی که پیروان موسی (ع) از او درخواست آب کردند، آن حضرت عصای خویش را به سنگی زد و آب از سنگ بیرون جهید. ازدیگر معجزات طبیعی، سایه افکندن ابر بر بنی اسرائیل دربیابان تیه است. همچنین شکافته شدن رود نیل و کنار رفتن آب برای عبور حضرت موسی(ع) و بنی اسرائیل و فرار از فرعون ازدیگر معجزات طبیعی است.

ازدیگر انواع معجزات، اخبار غیبی است؛ حضرت عیسی(ع) قوم خود را ازآنچه که می خوردند و آنچه ذخیره می کردند آگاه کرد. برخی از معجزات، اموری و مخالف قوانین طبیعت بوده؛ ماند آتشی که کافران برای سوزاندن حضرت ابراهیم (ع) افروختند و خداوند آتش را بر آن حضرت سرد و سالم قرار داد. هم چنین معجزاتی که به طور اتفاقی و به اندازه نیاز به وجود می آمد.

حکمت الهی چنین اقتضا کرد که معجزه هرپیامبری مطابق با اموری باشد که رایج میان مردم زمان خودش بوده ، تا برای تایید فرستاده اش و اثبات رسالت وی، رساتر باشد؛ مانند معجزه حضرت عیسی (ع) که مردگان را ] به اذن خدا[ زنده می کرد، زیرا یهود، مذکر وجود روح بودند و نیز معجزه حضرت موسی (ع) که عصای او به صورت اژدهایی درآمده و تمام ساز و برگ جادوگران را بلعید، چراکه مصریان درآن دوران، درجادوگری سرآمد بودند. به طور کلی معجزاتی را که پیامبران قبل از حضرت ختمی مرتبت (ص) آوردند، از همین قبیل بوده است، چون انسان های آن روز چندان رشد فکری نکرده بودند که دلایل عقلی، آنها را قانع سازد و راهی جز پذیرش امور خارق العاده نداشتند که با بروز آن، اندیشه آنها را خیره و مبهوت سازد و انگیزه ای باشد که آنان را به صدق نبوت پیامبران وا دارد.