فایل شاپ

فروش مقاله،تحقیقات و پروژه های دانشجویی،دانلود مقالات ترجمه شده،پاورپوینت

فایل شاپ

فروش مقاله،تحقیقات و پروژه های دانشجویی،دانلود مقالات ترجمه شده،پاورپوینت

بررسی رابطه بین هوش هیجانی و رضایتمندی زناشویی

پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین هوش هیجانی رضایت زناشویی می پردازدجامعه آماری این پژوهش از کلیه معلمان زن متاهل مقطع راهنمایی شهرستان کرج در سال 8685 می باشدنمونه این پژوهش به صورت خوشه ای مرحله ای انتخاب شده که شامل 240 نفر می باشدابزارهای مورد استفاده در این پژوهش دو پرسشنامه می باشد
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 1
فرمت فایل doc
حجم فایل 504 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 43
بررسی رابطه بین هوش هیجانی و رضایتمندی زناشویی

فروشنده فایل

کد کاربری 8044
کاربر

فهرست صفحه

فصل اول: کلیات پژوهش 2

1-1 مقدمه 3

1-2 بیان مسئله 7

1-3 اهمیت پژوهش 9

1-4 اهداف پژوهش 10

1-5 فرضیه های پژوهش 11

1-6 تعریف مفاهیم و اصطلاحات 11

فصل دوم: ادبیات پژوهش 12

2-1 تاریخچه هوش هیجانی 13

2-2 تئوری هوش هیجانی سالووی و مایر 16

2-3 مفاهیم اساسی هوش هیجانی 17

2-4 مولفه های گلمن 18

2-5 آموزش و یادگیری هوش هیجانی 24

2-6 رضایت زناشویی 27

2-7 مدل پنج مرحله ای برچلر 35

2-8 رضایت زناشویی و هوش هیجانی 38

2-9 مروری بر تحقیقات انجام شده در زمینه هوش هیجانی و رضایت زناشویی 42

فصل سوم:روش اجرای پژوهش 49

3-1 طرح کلی پژوهش 50

3-2 جامعه آماری 50

3-3 نمونه آماری 51

3-4 متغیر های پژوهش 51

3-5 ابزارهای پژوهش 52

3-6 روش اجرای پژوهش 57

3-7 روش آماری 58

فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده ها 59

4-1 اطلاعات جمعیت شناختی 60

4-2 نتایج به دست آمده از پژوهش 65

4-3 اطلاعات بیشتر پژوهش 75

فصل پنجم: نتیجه گیری 79

5-1 خلاصه و نتیجه گیری 80

5-2 بحث در زمینه ی یافته ها 81

5-3 محدودیت های پژوهش 86

5-4 پیشنهادات نظری 87

منابع 88

پیوست 91

چکیده:

پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین هوش هیجانی رضایت زناشویی می پردازد.جامعه آماری این پژوهش از کلیه معلمان زن متاهل مقطع راهنمایی شهرستان کرج در سال 86-85 می باشد.نمونه این پژوهش به صورت خوشه ای مرحله ای انتخاب شده که شامل 240 نفر می باشد.ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش دو پرسشنامه می باشد.

1- پرسشنامه هوش هیجانی سریاشیرینگ که توسط منصوری در یاران ترجمه و هنجار یابی شده است.

2- پرسشنامه رضایت زناشویی هادسون.

بعد از جمع آوری اطلاعات و داده ها آن ها از طریق روش های آماری (توصیفی و استنباطی) همچون ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس و ضریب تعیین رگرسیون و .. مورد تحلیل و تجزیه قرار گرفت. که نتایج حاکی از آن است که بین هوش هیجانی و رضایت زناشویی در معلمان زن متاهل مقطع راهنمایی نواحی 4 گانه ی کرج رابطه وجود دارد.همچنین در خلال این پژوهش رابطه بین هوش هیجانی و موفقیت شغلی هم بررسی شده است که نتایج نشانگر وجود رابطه بین آن ها می باشد.

فصل اول

کلیات پژوهش

مقدمه:

طرفداران اصلی روان شناسی انسان گرایانه در این دهه گورن آلبورت، آبراهام مازلو و کارل راجرز عقیده دارند که یکی از احتیاجات ضروری و مبرم انسان این است که نسبت به خودش احساسا خوبی داشته باشد هیجان های خود را مستقیما تجربه نماید و از نظر هیجانی رشد کند.

در حیطه روانشناسی اندیشمندان بزرگ از طرفی به علت شناسی دردهای روانی انسان و از طرف دیگر به طرح روش هایی برای بهره مندی انسان از ظرفیت کامل خود در جهت سلامت عمومی پرداخته اند که همه در جای مقبول و هر یک تکامل بخش و یا حداقل مپوش نظریه های خود بوده است.فروید به عنوان چهره ی معروف، روان شناسی نیروی اول معتقد است هسته مرکزی روان نژدی یا نورتیک اضطراب است. اضطراب یک ترس دورنی شده است ترس از این که مبادا تجارب درد آور گذشته یادآوری شوند.(شفیع آبادی و ناصری، 1383)

هدف از روان درمانی در این دیدگاه ایجاد سلامت عمومی است.سلامت عمومی دو جنبه دارد یکی هدف از آن سازگاری با محیط بیرونی دیگری سازش با محیط درونی، محیط مجموعه عوامل و امکاناتی است مواجهه می تواند از آن میان برای توسعه ی توانایی های خود به منزله ی یک انسان آزاده دست به انتخاب بزند (با باترسون، 1996، به نقل از شفیع آبادی، 1384)

در سراسر جریان روانکاوی در درجه ی اول بر روش سازش احساسات و عواطف تاکید می کند این احساسات شامل، اضطراب، خصومت و عشق و رنجش و .... و امثال این ها می شود به مرور که احساسات روشن تر می شوند دفاع های که آن ها را از نظر به دور می دارند نیز واضح تر می شوند و به مرور که مراجع پذیرش بیشتری را از جانب درمانگر احساس می کند.عشق و علاقه او به خودش افزایش می یابد، می تواند احساسات خود را تحمل کند و از دست زدن به دفاع هایی که دیگر برای کنترل احساسات لزومی ندارد، بپرهیزد (شفیع آبادی، 1379)

به عقیده مازلو (1970)بزرگترین کشف فروید این است که علت عمده بیماری های روانی به ترس از دانش درباه خویشتن، درباره هیجان ها، تکانش ها، خاطرات، استعدادها و ... به طور کلی این نوع ترس دفاعی است به این مفهوم که نوعی حمایت از عزت نفس ما و از عشق و احترام به خودمان به شمار می رود ما گرایش داریم که از هر نوع دانشی که بتواند باعث شود که خودمان بدمان بیاید یا احساس حقارت کنیم.(مازسو، ترجمه رضوانی، 1384)

ازدواج فرآیندی است که از کنش متقابل بین زن و مرد که برخی شرایط قانونی را تحقق بخشیده اند و مراسمی برای برگزاری زناشویی خود برپا داشته اند و به طور کلی عمل آن ها مورد پذیرش قانون قرار گرفته است و این فرایند ازدواج نام دارد.هم چنین ازدواج ارتباط را می سازد که در مقایسه با دیگر ارتباطات انسانی دارای تمامیتی است بی نظیر به عبارت دیگر ارتباطات انسانی دیگر یک بعد از ابعاد حیات را می پوشانند در حالی که زوجیت دارای ابعاد زیستی، اقتصادی، عاطفی و نیز روانی است به عبارت دیگر همزیستی زوجین در درون خانواده آنان را چنان در گردونه ارتباطات مختلف ازدواج قرار می دهد که به هیچ وجه قابل مقایسه با هیچ یک از ارتباطات انسانی نیست.

نه تحصیلات نه تجربه و نه معلومات و نه هوش، هیچ یک نمی توانند تعیین کند که چرا یک نفر موفق نمی شود.چیز دیگری وجود دارد که ظاهرا جامعه برای آن هیچ توضیحی ندارد.مانند این موضوع را هر روز در محیط کار، خانه، کلیسا، مدرسه و در محله خود می بینیم. ما مردم با هوش و تحصیل کرده را می بینیم که موفق نیستند در حالی که عده کمی بدون مهارت ها یا خصوصیات بارز بسیار موفق هستند.ما از خودمان می پرسیم چرا؟ (اسپرینگ استیون ترجمه ساحل آرام 1384) پاسخ این سؤال تقریبا همیشه به مفهومی به نام هوش هیجانی بر می گردد یا این که شناسایی و اندازه گیری هوش هیجانی از هوش شناختی یا تجربه فرد بسیار دشوارتر است و نیز نمی توان آن را در سابقه کاری قید کرد، نمی توان قدرت آن را انکار کرد.مدت هاست که دیگر هوش هیجانی یک راز نیست.مدت هاست مردم درباه هوش هیجانی حرف می زنند اما قادر نبوده اند آن را کنترل و از آن استفاده کنند.ما بیشترین قسمت از انرژی خود برای خود – بهبودی را به کسب معلومات، تجربه، هوش شناختی، و تحصیلات اختصاص می دهیم.این کار زمانی عالی می شود که بتوانیم هیجان های خود، هیجان های دیگران و تاثیر عمقی را که بر زندگی روزمره ما دارند به طور کامل درک کنیم.(اسپرینگ استیون ترجمه ی ساحل آرام 1384)

فاصله زیادی بین محبوبیت هوش هیجانی به عنوان یک مفهوم و کاربرد آن در جامعه دو علت دارد.

علت اول: این است که مردم آن را متوجه نمی شوند و نمی فهمند.آن ها هوش هیجانی را اغلب با اجتماعی بودن اشتباه می گیرند. دومین علت: این است که آن ها فکر می کنند انسان ها هوش هیجانی را یا به طور کامل دارند یا اصلا ندارند.با درک هوش هیجانی و پی بردن به این که چگونه می توانیم آن را در زندگی به کار بگیریم خواهیم توانست از تمام هوش، تحصیلات و تجربه هایی که در طول سالیان اندوخته ایم استفاده کامل ببریم. (اسپرینگ استیون ترجمه ی ساحل آرام 1384).

بیان مسئله:

شواهد فراوانی گواهی آن است که زوج ها در جامعه امروزی برای برقراری فقط روابط صمیمی و درک و احساسات از جانب همراهانشان به مشکلات متعدد و فراگیری دچارند.بدیهی است که کمبودهای موجود در کفایت های عاطفی و هیجانی در کنار عوامل متعدد دیگر از قبیل عوامل اقتصاد و فرهنگی اجتماعی اثرات نامطلوبی بر زندگی می گذارد، که می توان به کمبودهایی در توانایی، خودآگاهی خویشتن داری، همدلی، توانایی تسکین دادن یکدیگر اشاره کرد.در حقیقت این معضل سبب پریشانی روابط زناشویی آن ها شده و احساس رضایت[1] و خشنودی از زندگی آن ها را کاهش می دهد. به طور منطقی هر چه نارضایتی از زندگی مشترک بیشتر شود احتمال ناسازگاری[2] و جدایی بیشتر می شود که همین مساله یکی از دلائل مراجعه فراوان درمان جویان، به مراکز مشاوره بهداشت روانی می باشد.(میر خشتی، 1375).

به دلیل اهمیت رضایت زناشوی از یک سو بدون هوش هیجانی باید نحوه ی عملکرد هوش هیجانی از دیدگاه گلمن (1995) اشاره کرد:

1- شیوه عقلانی

2- شیوه هیجانی

زندگی انسان ناشی از تعامل کارکرد این دو عامل است.به جای نادیده گرفتن هیجانات شخصی باید به طور هوشمندانه با آن ها مواجهه شد و خود را برای پایداری در مقابله با ناکامی برانگیخت و حالان روحی و خلقی خود را تنظیم کرد و ارضای نیاز را به تعویق انداخت و از غرق شدن تفکر در مسائل ناراحت کننده اجتناب کرد و با دیگران همدردی کرد.(گلمن. ترجمه پارسا 1382). پژوهش های متعددی در مورد رضایت مندی زناشویی براساس موارد شغلی و تحصیلی، اجتماعی، فرزند پروری صورت گرفته است.

عوامل متعددی نیز می توانند در رضایت زناشویی دخالت کرده و آن را تشدید نمایند:

1- سازگاری با شریک زندگی: افرادی که دوره کودکی خود را با محبوبیت سپری کرده اند توانایی سازگاری بیشتری با دیگران و بینش اجتماعی لازم را دارا می باشند.

2- سازگاری جنسی: برآورده کردن نیازهای جنسی یکدیگر.

3- سازگاری با شرایط اقتصادی: ازدواج در سنین پایین که همراه با مشکلات اقتصادی می باشد و یکی از علل طلاق است.

4- سازگاری با بستگان همسر: باید یاد بگیرند به پدر و مادر و خواهر و برادران یکدیگر احترام بگذارند (احمدوند 1384).

و آیا هیجانات نقشی در حفظ روابط زناشویی دارند و آیا همسرانی که از هوش هیجانی پایینی برخوردارند احساس رضایتمندی و خشنودی از زندگی زناشویی خود دارند.

اهمیت پژوهش:

در زندگی مشترک غالبا هنگام مواجهه با مشکلات، احساس ناکامی، تحقیر و .. احساسات هیجانات به جای عقل و منطق به همسران غالب می کند لذا شناخت و هدایت هیجانات برای حفظ روابط زناشویی بسیار مهم است که عوامل متعددی نیز می تواند در رضایت زناشویی دخالت کرده و آن را تشدید نماید وقتی یک زوج در چرخه ی فراینده ی انتقاد قرار گرفتن در موضع دفاعی، خاموشی گزیدن افکار منفی و پذیرش مکرر درماندگی هیجانی اسیر می شوند این چرخه به خودی خود منعکس کننده این واقعیت است که در توانایی خودآگاهی، خویشتن داری، همدلی و تسکین دادن به خود و به یکیدگر اختلالی وجود دارد.بدین ترتیب اهمیت پرورش مهارت ها و توانایی های هیجانی با مراجعه به آمار رو به رشد طلاق و اختلافات ناشویی بیشتر آشکار می گردد.(برنشتاین، ترجمه ی عابدی نائینی 1380) اگر چه تاکید بر تاثیر هوش هیجانی در احساس رضایت زناشویی به معنای نادیده انگاشتن عوامل دیگری هم چون مسائل بیوتکنولوژی، اثرات اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی نیست اما برای سلامت ارتباطات عاطفی و هیجانی زوجین و سلامت روانی خانواده و مقابله بسیاری از مشکلات اساسی خانواده و کاستن آمار طلاق در جامعه توجه به راهبردهای اکتسابی در جهت پرورش قابلیت های هیجانی ضروری می نماید.

اهداف پژوهش:

اهداف کلی: سنجش رابطه هوش هیجانی و رضایت زناشویی

اهداف اختصاصی پژوهش:

1- بررسی رابطه میزان خودآگاهی و رضایت زناشویی

2- بررسی رابطه میزان کنترل و رضایت زناشویی

3- بین خود کنترلی و رضایت زناشویی رابطه وجود دارد.

4- بین همدلی و رضایت زناشویی رابطه وجود دارد.

5- بین مهارت های اجتماعی و رضایت زناشویی رابطه وجود دارد.

تعریف مفاهیم و اصطلاحات:

تعریف نظری:

1- هوش هیجانی[3]:EQ: عبارت است از توانایی شناخت درک و تنظیم احساسات و هیجانات خود و دیگران، تمیز دادن میان احساسات و استفاده از آن در جهت هدایت افکار و اعمال خود (سالودی و مایر 1989).

2- رضایت زناشویی: احساس عینی از خشنودی و رضایت و لذت تجربه شده توسط زن یا شوهر (هاوکینز 1968).

تعریف عملیاتی:

1- هوش هیجانی: منظور از هوش هیجانی نمره ای است که آزمودنی از کل آزمون هوش هیجانی سیبریا شرینگ کسب می کند.

2- رضایت زناشویی: منظور از رضایت زناشویی نمره ای است که آزمودنی از آزمون رضایت زناشویی هادسون کسب می کند.


مقایسه رضایت زناشویی در بین زنان مطلقه و زنان متأهل شهر بوئین زهرا

هدف از تحقیق حاضرمقایسه ضات زناشویی دربین زنان مطلقه و زنان متاهل شهربویین زهرا است که جامعه آماری زنان بویین زهرا است که کل آمار بدست آماده از زنان 3530 1350 نفر است که 130 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده است ابزار پژوهش پرسش نامه رضایت زناشویی می باشد که اقتباس از پرسش نامه دلاور است که نتایج بدست آمده نشان می دهد که بین زنان مطلقه و خا
دسته بندی خبرنگاری
بازدید ها 1
فرمت فایل doc
حجم فایل 93 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 107
مقایسه رضایت زناشویی در بین زنان مطلقه و زنان متأهل شهر بوئین زهرا

فروشنده فایل

کد کاربری 8044
کاربر

چکیده

هدف از تحقیق حاضرمقایسه ضات زناشویی دربین زنان مطلقه و زنان متاهل شهربویین زهرا است که جامعه آماری زنان بویین زهرا است که کل آمار بدست آماده از زنان 35-30 1350 نفر است که 130 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده است . ابزار پژوهش پرسش نامه رضایت زناشویی می باشد که اقتباس از پرسش نامه دلاور است . که نتایج بدست آمده نشان می دهد که بین زنان مطلقه و خانواده کم درآمد و همن طور و همکین طور زوجین فامیلی از لحاظ رضایت مندی زناشویی با زنان متاهل و خانواده بادرآمد بالا زوجین غریبه تفاوت معنی داری وجود دارد و سطح معنی داری آن برابر 05/0 ≤ P است .

فصل اول

کلیات تحقیق

بیان مساله

ازدواج یک نهاد جهانی است که روابط جنسی انسان را تامین می کند و شناخت اجتماعی به فرزندان می دهد که از آن ناشی شده اند . نهاد ازدواج نیازهای روحی ،زیست شناختی و روان شناسی زوجین را رضامی کند .اکثرادیان ازدواج را به مثابه ی یک واقعه ی مقدس بین زن و مرد به منظور روابط زناشویی سالم و اشاعه اندیشه های دینی ، تلقی می کنند که همین موضوع باعث ایجاد رضایت زناشویی در بین زنان و مردان خواهد بود که ممکن است با هر تلنقری از بین برود که باید از این معزل تا حد امکان جلوگیری به عمل آید . در سال اول ازدواج سالهای دشوار سازگاری زوجین با یکدیگر ، اعضای خانواده و دوستان به شمار می رود که می تواند سالهای طولانی باشد و اغلب هم چنین است . به نظر روانشناسان در ایجاد رضایت از زندگی زناشویی عواملی مانند سازگاری با شریک زندگی ، سازگاری جنسی ، و سازگاری اقتصادی جزء عوامل اصلی زندگی است که شرح آنها هم بوده است . و عدم توجه به این مسائل باعث جدایی و طلاق در بین زوجین خواهد شد که روابط بین فردی همانگونه که در شغل و دوستی نقش مهمی را بازی می کند در ازدواج و رضایت زناشویی نیز بسیار شایان توجه می باشد کار مشکلتر جلوه می کند ( کرباسی – 1379 ) .

همچنین تعاملهای اجتماعی گذشته همسران و همکاری و شریک مساعی آنان با یکدیگر نقش بسزایی در این زمینه دارا می باشد به علاوه افرادی که دوره کودکی ونوجوانی را با محبوبیت سپری می کنند توانایی سازگاری بیشتر با دیگران و بینش اجتماعی لازم را دارا بوده و این امر به آنها کمک می کند که در ازدواج خود نیز موفق تر باشند ( کرباسی 1379 ).

اهمیت و ضرورت تحقیق

نخستین وظیفه ی هنجارهای اخلاقی یک جامعه تنظیم روابط دو جنس زن و مرد بر پایه های مناسب است انسانی ترین عمل تنظیم این روابط همان ازدواج است که می توان آن را به عنوان اتحاد زن و مرد برای بهبود و پیشرفت در آینده و همین طور رضایت از زندگی تعریف کرد . ازدواج و پایبند بودن به اصول آن می تواند توافقی و پیوندی باشد در بین زن و مرد که زیر بنای آن یک نیاز زیستی است و پیدای خانواده به آن مربوط است و اگر این اصول و توافق بشکند باعث ز بین رفتن تداوم خانواده خواهد بود آشنایی بیشترطرفین زندگی یکی از اصولی ترین توافقات زندگی است که رضایت از زندگی و تفاهم را در آن بیشتر و بیشتر می کند و باعث رسیدن به اوج می شود که امید است با پژوهشهای انجام شده بتوان عواملی که رضایت از زندگی زناشویی در بین زوجین را افزایش می دهد بشناسیم و در گسترش و ترویج آن تلاش کنیم .

اهداف تحقیق

هدف از تحقیق حاضر بررسی رضایت زناشویی در بین زنان مطلقه و متاهل می باشد به این صورت که زنان مطلقه بعد از جدایی از زندگی خود رضایت خاطر دارند یا زنان متاهل با وجود مشکلات اعم از اقتصادی و یا تفاهم از زندگی زناشویی احساس رضایت دارند یا خیر ؟

سوال پژوهش

1- آیا بین زنان مطلقه و زنان متاهل از لحاظ رضایت مندی زناشویی تفاوت معنی داری وجوددارد ؟

2- آیا رضایت زناشویی در بین خانواده های کم درآمد با خانواده درآمد بالا تفاوت معنی داری وجود دارد ؟

3-آیا رضایت زناشویی در بین زوجین فامیلی بیشتر از زوجین غریبه است ؟

فرضیه های تحقیق

بین زنان مطلقه و متاهل ازلحاظ رضایت مندی زناشویی تفاوت معنی داری وجود دارد .

بین زنان خانواده های کم درآمد و زنان درآمد بالا از لحاظ رضایت زناشویی تفاوت معنی داری وجود دارد .

ین زنان زوجین فامیلی و زوجین غریبه از لحاظ رضایت زناشویی تفاوت معنی داری وجود دارد .

متغیرهای تحقیق

رضایت زناشویی متغیر وابسته

وضعیت تاهل ( متاهل بودن و مطلقه ) متغیر مستقل

- جنس متغیر کنترل

- میزان درآمد متغیر تعدیل کننده

تعاریف عملیاتی واژه ها و مفاهیم

رضایت زناشویی عبارت است از کنش متقابل بین دو نفر ، یک مرد و یک زن که برخی شرایط قانونی را تحقق بخشیده اند و مراسمی برای برپایی زناشویی خود راه انداخته اند و بطور کلی عمل آنان مورد پذیرش قانون قرار گرفته که سازگاری در بین ارتباط جسمانی سازگاری تفاهم با اقوام همسر – سازگاری با مسائل اقتصادی و اجتماعی در ایجاد رایت زناشویی می تواند نقش داشته باشد ( کهوری نژاد – 1378 )

در این پژوهش رضایت زناشویی عبارت است از نمره ای که آزمودنی از آزمون رضایت مندی بدست آورده اند .

زنان متاهل : زنانی که با مردی در یک سقف زندگی می کنند و به پرسش نامه رضایت مندی پاسخ می دهند .

زنان مطلقه : شامل زنانی است که بعد از ازدواج بر اساس مشکلاتی از همسر خود جدا شده اند .

فصل دوم

پیشینه و ادبیات تحقیق

تعریف ازدواج

ساروخانی به نقل از گارلسون در تعریف ازدواج چنین اظهار می کند که ازدواج فرایندی است از کنش متقابل بین دوفرد یک زن و مرد که شرایط قانونی را تحقق بخشیده اند و مراسمی برای برپایی زناشویی خود راه انداخته اند و به طور کلی عمل آنان مورد پذیرش قانونی قرار گرفته و بدان ازدواج اطلاق شده است . به اعتقاد او چهار خصلت : 1- ارتباط جسمانی 2- تخالف جنسی 3- پایایی 4- قرارداد اجتماعی ازدواج دلالت بر ارتباطی دارد که در بین سایر ارتباطات انسانی دارای امنیت بی نظیر است .

دیگر ارتباطات انسانی هر یک به بعدی از ابعاد حیات توجه دارد در حالی که ازدواج دارای ابعاد زیستی ، اقتصادی ، عاطفی و همچنین روانی اجتماعی است .

ازدواج تعهدی مقدس است و برخی همین تقدس را مهمترین وجه تمایز آن از سایر روابط بین انسانها می داندد به نوشته ساروخانی مسیحیان کاتولیک چنان بر این بعد تاکید دارند که از آن شکست ناپذیر بودن ازدواج را استنباط می نمایند پیامبر گرامی اسلام ( ص ) نیز می فرمایند که « زن بگیرید و طلاق ندهید زیرا عرش از وقوع طلاق می لرزد . » ( نهج البلاغه صص230 ) . همین طور حضرت امام جعفر صادق ( ع ) فرموده اند:« هیچ چیز در میان حلالها منفورتر از طلاق در نزد خداوند نیست ». ( حقانی زنجانی 1366 ) .

اهمیت ازدواج

شرح مقدس اسلام تاکید ویژه ای بر ازدواج دارد به نوشته مظاهری ( 1371 )

رسول خدا ( ص ) می فرماید : «هیچ چیز در نزد خداوند محبوبتر از ازدواج نیست» . حضرت علی ( ع ) نیز در این باره فرموده اند : « ازدواج کنید که همانا ازدواج کردن سنت رسول خدا ( ص ) است » .

در باب کراهت مجرد بودن روایتهای زیادی وجود دارد . پیامبر گرامی اسلام ( ص ) رموده اند : « اکثر اهل جهنم عزبها هستند » و یا « پست ترین مرگها ، مرگ عزبهاست » . همچنین فرموده اند : که هرکس زن بگیرد نیمه ایمان خویش را کامل کرده و از خداوند درباره نیم دیگر بترسد »

به نوشته هامبورگ ( 1989 )مطلعات انجام شدهاخیر نشان می دهد که میزان بزهکار پس از ازدواج کاهش می یابد . همچنین تشکیل خانواده شبکه حمایت اجتماعی فرد را وسیعتر می گرداند و این امر خود می تواند دلیلی برای مقاومت در برابر استرسها و بحرانهای زندگیباشد . به علاوه برخی از روان شناسان شیوع بعضی از انواع یماریهای روانی را در خانه های تک نفری تشخیص داده اند به اعتقاد مهدوی 0 1367 ) جامعه شناسان نیز برای خانواده اهمیت خاصی قائل اند . شلسکی جامعه شناس آلمانی برای نهاد خانواده کارکرد یگانه و بسیار مهمی را قایل استکه آن را کارکرد سبکبار کردن می نامد . به نظر او کارکرد سبکبار کردن به این دلیل به خانواده مربوط می شود که این نهاد قادر است نیازهای زیستی و اساسی انسان رابرطرف سازد و هم نیازهای ثانویه و غیر حیاتی وی را ارضاء کند . به بادردی جامعه شناسی ، تقویت مناسبات خصوصی انسانها و به عبارت بهتر بازسازی و قوام بخشیدن به خانواده است .

به نوشته الیاسی ( 1369 ) برخ از صاحبنظران معتقدند که ابعاد خانواده در عصر حاضر تحلیل رفته و به زنو شوهر و فرزندان منحصر گردیده است . همچنین خانواده به جای واحد تولیدی به واحد مصرفی تبدیل شده و خدماتی را که قبلاً جزو وظایف خود می دانست ، مثل مراقبت از بیماران جسمانی یا روانی به سایر نهادها واگذار گردیده و حتی بسیاری از کارکردهایی را هم که هنوز بازی می کند با دیگر نهادها تقسیم نموده است. به علاوه با سایر واحدهای خانوادگی تعاملش کم و روابطش سست ترشده است . از سوی دیگر نگرش متفاوتی نسبت به نظام خانواده وجود دارد که آن را به گونه ای چشمگیر به تصویر می کشد و آن این است که خانواده پناهگاه و کانون ویژه ای برای آوردن نیازهای عاطفی افراد بوده و در این رهگذر ابتدا همسران و س÷س فرزندان قرار می گیرد که تمامی آن احساساتی را که از خویشاوندان وهمسایگان و دوستان در گذشته دریافت می کردند امروزه به صورت متراکم باشد سستی بیشتر از یکدیگر دریافت می کنند ( الهی نژاد – 1379 ) .

مشکلات ازدواج

اسلام برای تسهیل امر ازدواج موانع این امر مهم را از سر برداشته است . از نظر اسلام حتی فقر نمی تواند مانع ازدواج شود و هر چه مهریه و جهیزیه کمتر باشد مطلوبتر و بهتر است . پیامبر گرامی اسلام ( ص ) فرموده اند : « وقتی کسی که خلق و دین وی مایه رضایت است به خواستگاری می آید به وی زن بدهید و اگر چنین نکنید فتنه و فساد در روی زمین فراوان خواهد شد » به نوشته ساروخانی (1370)متاسفانه گاه فرهنگ در انتخاب همسر مشکلات چندی را در سر راه جوانان قرار می دهد و سبب می شود که از میزان ازدواج کاسته گردد . در چنین شرایطی جوانان باید دوره ای طولانی از خویشتن را برای جنسی بگذارند و ممکن است این امر آنان را در مسیرهای انحرافی قرار دهد . البته وجود مراسم ساده و بدون هزینه سنگین در هنگام برگزاری امر ازدواج به این دلیل که سبب معارفه اقوام و خویشان طرفین به یکدیگر شده و اسباب قوام و وفاق اجتماعی را فراهم می آورد و همچنین نوعی تضمین ضمنی برای خانواده نو ایجاد می کند و سبب به یاد ماندن آن در اذهان می شود ، مفید می باشد . اما قرار دادن مهریه سنگین ، جهیزیه اصطلاحاً آبرومند و مراسم پر هزینه در هتلها و تالارها موانع مهمی در امرازدواج به حساب آمده و موجب می گردند که افراد مجرد احساس تنهایی ناخرسندی ، بی تفاوتی نسبت به خواستهای طبیعی جنسی خود و عدم تعلق خاطر نموده و فاقد وجهه اجتماعی لازم گردند که این امر به خصوص برای زنان بسیار مهم است . زیرا آنان در بسیاری از موارد منتظر اشتغال نشده و خانه داری و مادر شدن را که به حق وظیفه اصلی زن است بر انجام فعالیتهای اجتماعی ترجیح می دهند . دختر خانه مانده وجهه اجتماعی مطلوبی ندارد و با گذشت زمان نیز شانس خود را بیشتر از دست می دهد البته باید اضافه کرد که علاوه بر عاملهای فوق ، دلیل های دیگری نیز برای تجرد وجود دارد . شخصی که بار مسئولیت خانواده خود را به دوش می کشد، فردی که سخت درگیر شغل و حرفه خود می باشد ،کسی که تجربه ازدواج می باشد به ناچار باید دوره تجرد بیشتری را تحمل کند . در هر حال هر قدر تمایل به ازدواج بیشتر باشد فرد از تجرد احساس ناخشنودی بیشتری خواهد داشت ( الهی نژاد – 1379 )


مبانی نظری و پیشینه تحقیق با موضوع رضایت زناشویی

مبانی نظری و پیشینه تحقیق با موضوع رضایت زناشویی
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 11
فرمت فایل doc
حجم فایل 36 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 13
مبانی نظری و پیشینه تحقیق با موضوع رضایت زناشویی

فروشنده فایل

کد کاربری 4558
کاربر

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

2-2 -رضایت زناشویی[1]

سنگ بنای خانواده، ازدواج است. ازدواج، نیازمند همکاری، همدلی، وحدت، علاقه، مهرربانی بردباری و مسئولیت پذیری است. با شروع ازدواج و ایجاد رابطه زناشویی، رضایت زناشویی به متغییری مهم در رابطه با کیفیت ازدواج بدل می‌شود. رضایت زناشویی احساس عینی از خشنودی رضایت و لذت تجربه شده ی زن و مرد با توجه به تمام جنبه های رابطه ی زناشویی است. رضایت زناشویی به عنوان یکی از مهمترین مؤلفه‌های ثبات عاطفی زوجین به حساب می‌آید(فیشر و مکنالتی[2]، 2008).

12

پشتیبانى از خانواده در برابر ازهم‏گسیختگى و حفظ آن به عنوان معیارى براى پیشرفت، تمدن و تعالى مادى و معنوى انسان ضرورى است؛ زیرا خانواده سنگ‏بناى جامعه بزرگ انسانى است و در استحکام روابط اجتماعى و رشد و تعالى یکایک اعضاى جامعه نقش بنیادین دارد. خانواده، کانون اصلى حفظ هنجارها، سنت‏ها و ارزش‏هاى اجتماعى و شالوده استوار پیوندهاى اجتماعى و روابط خویشاوندى است. همچنین کانونى براى شکوفایى عواطف انسانى به‏شمار مى‏آید. با وجود این، بروز کشمکش‏ها در زندگى زناشویى امرى عادى است. هنگامى که تعارض به میزان زیادى رخ دهد و زن و شوهر نتوانند به‏خوبى با آن کنار بیایند، پى‏آمدهاى منفى فراوانى براى سلامت روانى و جسمى همسران و فرزندان آنها به بار خواهد آورد. افزون بر آن، بر بسیارى از کارکردهاى مفید خانواده همچون تربیت فرزند، روابط میان والدین ـ فرزندان و حتى کارآمدى اجتماعى و اقتصادى همسران نیز تأثیر خواهد گذاشت. (رسولى، 1380).

اولین و مهم‏ترین هسته خانواده را مجموعه زن و شوهرى تشکیل مى‏دهد و پژوهش‏ها نشان داده‏اند که نوع رابطه میان دو همسر، اصلى‏ترین پیش‏بینى کننده رضایت زناشویى است. تأثیر کیفیت ازدواج در روابط دو نفره (همسران) در خانواده، بر سلامت جسمانی و ورانی موفقیت و سازگاری روانی – اجتماعی آنان در ابعاد گوناگون زندگی فردی و اجتماعی همواره مورد تأیید واقع شده است (دام و همکاران ، 2001).

عواملی چون اطلاعات فردی و نوعی (تفاوت بین زن و مرد ) بلوغ، انگیزه، شرایط انتخاب همسر و ویژگی های شخصیتی از عوامل مؤثر در کیفیت ازدواج است. پایداری، بیانگر حفظ رابطه ی همسری در گذر زمان است. ازدواج، حتی اگر با عالیترین کیفیت هم شکل گیرد، نمی تواند تضمین کننده‌ی حفظ پایداری و سازگاری آن در گذر زمان باشد.

هر چند عده‌ای رضایت مندی زناشویی را نتیجه‌ی رضایت عمومی از زندگی مشترک، رضایت از روابط جنسی و رضایتمندی عاطفی و هیجانی به حساب می آورند (شاکلفورد[3] ، 2001) اما به طور کلی اعتقاد بر این است که عوامل درون فردی و برون فردی در رضایت زناشویی مؤثر است (پرلمن، 1987) . بسیاری از پژوهش ها نشان می‌دهد که ویژگی‌های شخصیتی زوجین در احساس رضایت افراد، نقش کلیدی ایفا می‌کند (گاتیس و همکاران[4]، 2004؛ لو و کلونن ، 2005).

واقعیت آن است که هر یک از همسران، تجارب و انتظاراتی را به رابطه ی کنونی می‌آورند که ممکن است بازمانده‌ی تجارب قبلی باشد (هازان و شیور، 1987). بدیهی است که این تجارب بر الگوهای رفتاری روزمره، شناخت، کیفیت مواجهه با مشکلات و تعارض ها و نوع جهت گیری‌های عاطفی، اثر می گذارد.

13

خشنودی، رضایت و خوشبختی زندگی نیاز به تلاش زوجین دارد (پارکر و همکاران، 1995). دیده شده است که زوجین شرکت کننده در برنامه اینریچ افزایش میزان سازگاری را گزارش دادند (السن و همکاران، 1986)، رضایتمندی از روابط مهر آمیز نشأت می گیرد (ماسودا، 2003)، روابط رضایت بخش در بین زوجین نیز از طریق علاقه متقابل، میزان مراقبت از همدیگر، اعتماد به نفس که هر دو یکدیگر را پذیرفته اند و تفاهم با یکدیگر قابل سنجش است (سین ها و ماکرجک[5]، 1990).

بررسی موریسون[6] (2000)، نشان می دهد ارتباط میان فردی همراه با سطح توجه و علاقه بالا با کیفیت روابط زناشویی ارتباط مثبت دارد. کوب و همکاران (2008)، نیز در پژوهشی نشان دادند که چگونه ادراکات مثبت درباره ی علاقمندی به همسر باعث به وجود آمدن امنیت عاطفی و رفتارهای حمایتی و رضایت زناشویی می شود. آن ها میزان رضایت زناشویی را در 6 ماه اول ازدواج و یک سال بعد اندازه گیری کردند. نتایج نشان داد هنگامی که در روابط همسران احساس امنیت عاطفی و اعتماد به نفس وجود دارد، عملکرد ارتباطی آنان تقویت شده و رضایت زناشویی آنان افزایش می یابد.

رضایت زناشویی بر میزان سلامت روانی، جسمانی، رضایت از زندگی، موفقیت در شغل و ارتباطات اجتماعی مؤثر بوده و یکی از مهمترین شاخص های رضایت از زندگی است. یکی از عوامل مهم که در سال های اخیر به آن توجه شده است و بر وروی رضایت زناشویی تأثیر دارد، تجارب اولیه‌ی فرد با والدین و یا نوع رابطه‌ی هیجانی فرد با والدین خود در دوران کودکی است. برخی از پژوهش‌ها تلاش کرده‌اند به این سؤال پاسخ دهند که چگونه تجارب اولیه ‌ی فرد در دوران کودکی می‌تواند وی را در بزرگسالی تحت تأثیر قرار دهد (عیدی و همکاران، 2006).

رضایت زناشویی یک ارزیابی کلی از وضعیت رابطه زناشویی یا رابطه عاشقانه کنونی فرد است. رضایت زناشویی می‌تواند انعکاسی از میزان شادی افراد از روابط زناشویی و یا ترکیبی از خشنود بودن به واسطه بسیاری از عوامل مختص رابطه زناشویی باشد. می‌توان رضایت زناشویی را به عنوان یم موقعیت روان شناختی در نظر گرفت که خود به خود به وجود نمی‌آید، بلکه مستلزم تلاضش هر دو زوج است. به ویژه در سال های اولیه، رضایت زناشویی بسیار بی ثبات است و روابط در معرض بیشترین خطر قرار دارند. (احمدی، نبی پور، کیمیایی و افضلی ، 2010).

رضایت زناشویی به شادی و لذت از روابط میان زوج‌ها مرتبط است. رضایت زناشویی به معنای داشتن احساس مطلوب از ازدواج است. کاپلان و مادوکس[7] (2002)، بیان می‌کنند که رضایت زناشویی یک تجربه‌ی شخصی در ازدواج است که تنها توسط خود فرد در پاسخ به میزان لذت رابطه زناشویی قابل ارزیابی است آنها باور دارند که رضایت زناشویی به انتظارات افراد بستگی دارد.

با توجه به اهمیت کارکرد متعادل خانواده و جلوگیری از متلاشی شدن آن، شناخت عوامل مرتبط با رضایت زناشویی که پایه‌ی استحکام بخش زندگی خانوادگی است، ضروری به نظر می‌رسد. بنابراین در صورت توجه به عوامل مؤثر بر رضایت زناشویی می‌توان انتظار داشت که با افزایش سطح رضایت مندی زناشویی بسیاری از مشکلات روانی، عاطفی و اجتماعی خانواده‌ ها و در کل جامعه کاهش یابد. همچنین با ارتقاء سطح رضامندی زناشویی و رضایت از زندگی ، افراد جامعه با آرامش خاطر بیشتر به رشد و تعالی و خدمات اجتماعی فرهنگی و اقتصادی خواهند پرداخت و خانواده‌ةای نیز از این پیشرفت سود خواهند برد (ثنایی، علاقبند و هومن ، 1379).



[1]- Marital satisfaction

[2]- Fisher and Mcnalty

[3]- Shakelford

[4]- Gatice et al.

[5]- Sinha and Macerjec

[6]- Morisson

[7]- Kaplan and Madox