فایل شاپ

فروش مقاله،تحقیقات و پروژه های دانشجویی،دانلود مقالات ترجمه شده،پاورپوینت

فایل شاپ

فروش مقاله،تحقیقات و پروژه های دانشجویی،دانلود مقالات ترجمه شده،پاورپوینت

تاثیر دوستی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر دبیرستان های ناحیه یک شهر قزوین (با توجه به وضعیت اقتصادی انها)

رشد اجتماعی و اجتماعی شدن یکی از تغییرات برجسته در دوران نوجوانی است که سبب ایجاد تمایز بین یک کودک با یک نوجوان می شود و هویت اجتماعی نوجوان را تشکیل می دهد اجتماعی شدن با ایجاد تغییرات آشکار در شیوه های ارتباطی با والدین و همسالان شروع می شود تغییرات آشکار زیستی و بلوغ در دوره نوجوانی سبب افزایش فاصله عاطفی بین نوجوان و والدینش می شود و به تدریج
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 1
فرمت فایل doc
حجم فایل 321 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 70
تاثیر  دوستی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر دبیرستان های ناحیه یک شهر قزوین  (با توجه به وضعیت اقتصادی انها)

فروشنده فایل

کد کاربری 8044
کاربر

فصل اول

طرح تحقیق

  • مقدمه
  • بیان مسئله
  • اهمیت و ضرورت تحقیق
  • هدفهای کلی تحقیق
  • فرضیه ها
  • متغییر های تحقیق
  • تعاریف عملیاتی متغییرها

مقدمه

رشد اجتماعی و اجتماعی شدن یکی از تغییرات برجسته در دوران نوجوانی است که سبب ایجاد تمایز بین یک کودک با یک نوجوان می شود و هویت اجتماعی نوجوان را تشکیل می دهد. اجتماعی شدن با ایجاد تغییرات آشکار در شیوه های ارتباطی با والدین و همسالان شروع می شود. تغییرات آشکار زیستی و بلوغ در دوره نوجوانی سبب افزایش فاصله عاطفی بین نوجوان و والدینش می شود و به تدریج استقلال بیشتری برای نوجوان به همراه می آورد. فرایند تحول در نوجوانان و در بین پسران و دختران نیز متفاوت است. فاصله گرفتن با والدین معمولاً با فاصله گرفتن از مادر شروع می شود و با صمیمیت و نزدیک شدن به دیگران گسترش می یابد.

برای یک نوجوان ارتباط با دیگران در آغاز نوجوانی به طور عمده بر گروه همسالان و دوستان متمرکز است. اولین قدم در جهت شکل گیری مناسبات اجتماعی، وابستگی به یک گروه از دوستان همجنس در آغاز بلوغ است. در بین این گروه است که نوجوان از جهات مختلفی مثل طرز صحبت کردن،‌ شیوه لباس پوشیدن،‌ اصلاح موی سر،‌ علایق هنری و فعالیت های فوق برنامه و دیگر کارها با نوجوانان همسن و سالش دنبال همانندی می گردد.

نوجوان دوستانی را انتخاب می کند که از نظر علایق، ارزش ها، باورها و نگرش ها همانند او باشند و از نظر رفتار و سرگرمی های اوقات فراغت و نگرش نسبت به مدرسه و پیشرفت تحصیلی با وی همانند باشند. معیار اصلی انتخاب دوست در دوره نوجوانی صمیمیت و وفاداری او است. بر پایه همین معیارهای صمیمیت و گفت و گوهای خصوصی با دوستان، نوجوان می تواند خود را بشناسد و هویت خود را کشف کند.

یادگیری مفاهیم مربوط به عضویت و ایفای نقش در فعالیت های گروهی (عضویت در تیم ورزشی و انجمن های مذهبی، فرهنگی، هنری و اجتماعی) از طریق برنامه های اوقات فراغت مستحکم می شود. رشد شخصیت و خلق و خوی نوجوانان عامل مهمی در چگونگی یادگیری اجتماعی و شرکت او در فعالیت های مختلف اجتماعی است. بعضی از نوجوانان به قدری جذب گروه دوستان خود می شوند که قادر نیستند به یک فردیت رشدیافته و مستقل دست یابند و نمی توانند مسایل خود را به تنهایی حل کنند و در همه مسایل ارزشی تنها به همان گروه دوستان خود تکیه می کنند.

بیان مسئله :

اگر بگوییم که حساس‏ترین و سرنوشت‏سازترین دوران عمر انسان، ایام نوجوانی و شروع جوانی است، کلامی به گزاف نگفته‏ایم. در حقیقت، هویت و شخصیت انسان در این دوران شکل می‏گیرد. لذا از اهمیت فوق‏العاده برخوردار است و به دقتِ ویژه نیازمند. به موازات بلوغ جنسی در این ایام، بلوغ فکری و روانی نیز شکل می‏گیرد و نیازهایی در جسم و روان ایجاد می‏گردد. از جمله نیازهای روانی، نیاز به محبت کردن و محبوب واقع شدن است که افرادِ هم سن و سال، با جمع شدن دور یکدیگر و ایجاد گروه‏های دوستی و رفاقت، در صدد رفع این نیازها هستند.

نقش و اهمیت گروه های همسالان در وضعیت روحی و روانی نوجوانان و جوانان بر هیچ کس پوشیده نیست ، دوستی در گروه همسالان و نقش و تاثیر آن بر وضعیت تحصیلی عاملی است که به لحاظ وضعیت روحی و روانی نقش تاثیر گزاری بر جوانان دارد ، عضویت در گروه دوستی همسالان همانگونه که می تواند تاثیرات مثبتی در وضعیت روحی و روانی به جا گذارد ، همانگونه نیز می تواند تاثیرات منفی و مشکلات عدیده ای را برای جوان ایجاد کند ، بررسی نقش و تاثیر این گونه دوستی ها و تاثیرات مثبت و منفی این وضعیت بر وضعیت روحی و روانی دانش آموز ان موضوعی است که در این پژوهش به آن خواهیم پرداخت .

اهمیت و ضرورت تحقیق :

انسان، موجودی است نیازمند (نیازهای جسمی از قبیل احتیاج به هوا، آب، غذا و... و نیازهای روحی و روانی مثل نیاز به بیان و ابراز وجود، نیاز به دانستن، نیاز به محبت و...) که رفع هر یک از این نیازها، خود، نیازمند وجود منابع طبیعی (از قبیل آب، هوا و...) و منابع انسانی است و البته منابع انسانی‏اند که بیشتر نیازهای روانی انسان را برآورده می‏سازند. بنابراین با توجه به اینکه انسان نه‏تنها نیازهای جسمانی دارد، بلکه نیازهای روانی - که کم‏اهمیت‏تر از نیازهای جسمانی نیستند - نیز دارد و از مهم‏ترین این نیازها نیاز به محبت کردن و مورد محبت واقع شدن است.

از طرفی، چون ایام نوجوانی و آغاز جوانی ایامی سرنوشت‏ساز و تعیین کننده در مسیر زندگی‏اند، شایسته است که زمینه‏ها و بسترهایی را که نوجوانان و جوانان در آنها قرار می‏گیرند و در پی رفع برخی نیازهای روانی خود برمی‏آیند با دقت بررسی کنیم که گروه همسالان (همگِنان، همالان)، یکی از مهم‏ترین این زمینه‏ها و بسترهاست.

شاید بتوان قاطعانه حکم کرد که محبت، سیمان و چسب گروههای همسال است و نقش کلیدی را در این گروه به عهده دارد.

هدف های کلی تحقیق :

هدف کلی در این پژوهش بدست آوردن بک رابطه درست میان نقش دوستی های گروههای همسالان و پیشرفت و یا افت تحصیلی در دانش آموز ان در یک دبیرستان خاص است ، جهت بدست آوردن این رابطه مطالعات گوناگونی بر روی وضعیت پیشرفت تحصیلی ، وضعیت گروه های همسالان و وضعیت سلامت روحی و روانی در دانش آموز ان مختلف انجام شد .

هدف های جزئی تحقیق :

1- رابطه میان دوستی و پیشرفت تحصیلی دانش اموزان دختر دبیرستانهای ناحیه یک شهر قزوین

2- رابطه میان دوستی و وضعیت اقتصادی دانش آموزان دختر دبیرستانهای ناحیه یک شهر قزوین

3- رابطه بین وضعیت اقتصادی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر دبیرستانهای ناحیه یک شهر قزوین

فرضیه های تحقیق

فرضیه اصلی بین دوستی و پیشرفت تحصیلی نوجوانان و وضعیت اقتصادی آنها در دبیرستانهای دخترانه ناحیه یک شهر قزوین رابطه وجود دارد .

فرضیه های فرعی

1- فرضیه اول : بین دوستی و پیشرفت تحصیلی نوجوانان دختر دبیرستانهای ناحیه یک شهر قزوین رابطه وجود دارد

2- فرضیه دوم : بین دوستی و وضعیت اقتصادی نوجوانان دختر دبیرستانهای ناحیه یک شهر قزوین رابطه وجود دارد .

3- فرضیه سوم : بین پیشرفت تحصیلی و وضعیت اقتصادی نوجوانان دختر دبیرستانهای ناحیه یک شهر قزوین رابطه وجود دارد .

فصل دوم

ادبیات و پیشینه تحقیق

  • ادبیات و پیشینه تحقیق

مقدمه :

به‌طور نسبی می‌توان گفت که در شش سال اول زندگی، خانواده، در شش‌ سال دوم، معلمان و در شش سال سوم زندگی، همسالان و دوستان بیشترین نقش را در تربیت و شکل‌گیری شخصیت هر فرد ایفا می‌کنند.

بدیهی است که برقراری رابطه با دوستان و هم قطاران در هر دوره‌ای از زندگی واجد اهمیت است. اما در دوره ی نوجوانی با توجه به ویژگی‌ها و رفتارهایی که توام با نوجوانی است، به ویژه اینکه آنها خواهان مستقل شدن از خانواده، اثبات وجود و کسب هویت‌‌اند، اهمیتی مضاعف پیدا می‌کند. در این سلسله مقالات به تشریح ابعاد مختلف این موضوع می‌پردازیم.

دوست ‌یابی در دوره نوجوانی:

نوجوانی سن رفاقت و دوران دوستی‌هاست. نوجوانان در این سن عاشق دوستی و رفاقت‌اند. گاهی دوستی‌های آتشینی در این دوران پدید می‌آید که باعث مشکلاتی می‌شود. دوستی در این سن، بیش‌تر سطحی و کم‌تر عمیق است. با این حال، گاهی شدت دوستی و وابستگی به حدی است که نوجوان خانواده خود را رها می‌کند و حتی حاضر است برای دوست خود جانش را فدا نماید.

هراس از گمنامی و تنهایی، نوجوان را بر می‌انگیزد تا خود را در ارتباط با گروه همسالان قرار دهد. رنج ناشناخته ماندن ، آنچنان او را تحت تاثیر قرار می‌دهد که برای احساس تعلق به گروه بیشترین فعالیت را از خود بروز می‌دهد. هم‌بستگی گروهی در این دوره قوی‌تر از سایر مراحل زندگی است و غالبا به عنوان یک شاخص موفقیت برای اکثر نوجوان‌ها محسوب می‌گردد.

نیاز به تعلق به گروه به مفهوم پذیرش و قبول گروه مورد نظر نوجوانان است. هر نوع رویدادی که بر این پذیرش اثر گذارد، نوجوان را دچار تزلزل، بی‌کفایتی و بی‌اعتمادی نسبت به خود خواهد کرد. در مواردی، نوجوان سرخورده از گروه به باندها و گروه‌های ناسالم اجتماعی می‌پیوندد تا بر تنهایی و عدم تعلق اجتماعی خویش فائق آید.

دوستی‌های دوران بلوغ، یعنی آغاز نوجوانی، اغلب میان دو نفر به وجود می‌آیند و گاه موجب مختل شدن رشد اجتماعی شده، پیوستن به گروه را دشوار می‌سازند. در میان نوجوانان 12 تا 15 ساله اغلب دیده شده است که به‌طور مرتب از جانب یک «بهترین دوست» به سوی دیگری می‌روند و رفیق عوض می‌کنند.

هر چند این جدایی در ابتدا دردناک است، با یافتن جانشین درمان می‌پذیرد. نوجوانان، به ویژه نوجوانان دختر، نیاز به دوست داشتن و مورد علاقه بودن را در رویا و تخیل ارضاء می‌کنند، زیرا در رویا می‌توانند بدون هیچ‌گونه واهمه خود را به دست غلیان احساس بسپارند و با نسبت دادن کلیه خوبی‌ها و زیبایی‌ها به خود، کمبودهای واقعی را جبران کنند.

جذب گروهی و پذیرفته شدن در جمع دوستان برای نوجوانان اهمیت فراوان دارد و لذا باید هر گونه انزوا و کناره‌گیری را در دوره نوجوانی به دقت مورد بررسی قرار داد و علت آن را جویا شد. شاید علت انزوا، نداشتن مهارت اجتماعی باشد یا احساس خطاکاری و اشتباه و احساس بی‌ارزشی آن را ایجاد کند که در این صورت آموزش مهارت‌های ارتباطی می‌تواند به نوجوان کمک کند تا در جمع پذیرفته شود و خود را ابراز دارد.

رشد اجتماعی در دورهء نوجوانی:

بلوغ قبل از هر چیز سبب افزایش فاصله عاطفی بین نوجوان والدین می شود وبه تدریج استقلال بیشتری را برای او به بار می آورد . فاصله گرفتن از والدین و کم توجهی نوجوان به خواست والدین و بزرگسالان نشانه ای از خود مرکز بینی او هست که دلایل زیادی دارد که اولین آنها بروز توانایی های جدید مغزی وخودآگاهی نوجوان است ودیگری اشتغالات ذهنی نوجوان به تغییرات نا گهانی جسمی خود است ،اما این خود مرکز بینی به تدریج کم می شود و نوجوان به تجدید مناسبات اجتماعی خود می پردازد وبه رشد اجتماعی می رسد .

تغییر رفتار اجتماعی در نوجوانی :

رفتار اجتماعی پسران نوجوان در برخی قسمت ها با دختران تفاوت دارد بنابراین به ذکر تفاوتهای جنسی در رشد اجتماعی می پردازیم :

الف)دگرگونی رفتار اجتماعی در پسران :

1- مرحله تقلید : این دوره از 12 سالگی شروع و تقریباً در 15 سالگی پایان می یابد .

2- مرحله افتخار به شخصیت : این مرحله بعد از 15 سالگی شروع می شودو مشخصات آن این است که نوجوان می کوشد در بازیها ورقابت ها پیروز شود و در این کار زیاده روی می کند .

3- مرحله تعادل اجتماعی : از اواخر نوجوانی آغاز می شود ،نوجوان از سرکشی وتهور خود می کاهد وآن رفتار ها را نشانه عجز وبچگی تلقی می کند .

ب)دگرگونی رفتار در دختران نوجوان :

1- مرحله اطاعت :این دوره پیش از نوجوانی آغاز و تا اوایل آن ادامه می یابد مشخصات اصلی آن تابع نظرات بزرگان خانواده وخویشاوندان بودن وتظاهر به خجالتی و کمرو بودن می کنند .

2- مرحله اضطراب و تشویش : از اوایل نوجوانی تا 15 سالگی ادامه می یابد ، با اضطراب واختلال تعادل مشخص می شود مثل زیاده روی در واکنش به انگیزه های ساده وپرداختن به خود وظاهر آرایی افراطی .

3 - مرحله تقلید از پسران :این دوره از 15 سالگی آغاز وگاهی تا 16-17 سالگی ادامه می یابد . در این دوره دختران از حیث رفتار وروش گفتگو از پسران تقلید می کنند .

4- مرحله تعادل اجتماعی : که دراواخر نوجوانی واوایل جوانی ظاهر می شود ، به این صورت که دختران نوجوان رفتار صحیح زنانه پیدا می کنند و در گفتار و کردار خود حالت زنانه دارند.

عوامل مؤثر در رشد تکامل اجتماعی نوجوان :

الف)اثر خانواده در رشد اجتماعی نوجوان

1- ارتباط کودک با والدین واثر آن در نوجوانی: حمایت بیش از حد وعدم توجه به کودک در نوجوانی در رفتار اجتماعی او از جمله از جمله اعتماد به نفس واستقلال او تأثیر می گذارد .

2- فضای روحی موجود در خانواده: شخصیت سالم ،جز در محیطی که اطمینان ،وفاداری ،محبت والفت در آن معمول وحکمفرماهستند ایجاد نمی شود .تشویش واضطراب مانع رشد صحیح نوجوان می شود .

3-از شیر گرفتن روانشناختی: وظیفه اصلی خانواده در دوره نوجوانی فرزندشان این است که سعی کنند به آزادی واستقلال او کمک کنند و در رعایت وحمایت از او زیاده روی نکنند واجازه دهند که احتیاجات شخصی خود را به تنهایی انجام دهندوحتی گاهی آنها رادر حل بعضی مسایل خانوادگی شرکت دهند وعقاید آنان رامحترم شمارند .

4- وضع و مؤقعیت اجتماعی و اقتصادی خانواده: محیط خانواده در تعیین فعالیتهای افراد آن بسیار مؤثر است . رفتار فرد با اختلاف در خانواده مختلف می شود و هر طبقه از طبفات اجتماعی ،روش خاص ومعینی در زندگی دارد.

ب)اثر مدرسه در رشد اجتماعی نوجوان: وظیفه مدرسه است که با ایجاد وتشکیل فعالیتهای اجتماعی گوناگون نوجوان را در رشد و کمال و نضج کمک کند. به همکاری و فعالیت وکارهای دسته جمعی کمک کند ،و بدین ترتیب راه ورسم رقابت های مطلوب را بشناسد ویاد بگیرد .نوجوان در رشد وتکامل اجتماعی خود از چگونگی ارتباط وعلاقه اش نسبت به معلمان ومیزان نفرت یا محبت خود به آنها متأثر می شود .

ج)اثر همسالان در رشد اجتماعی نوجوان: گروه همسالان در نوجوانی از افرادی تشکیل می شود که از حیث زمانی و عقلی به هم نزدیک هستند و میان خود یک وحدت ناگسستنی ایجاد می کنند . گاهی اثر این گروه دراین دوره از زندگی بیش از اثر خانه ومدرسه می شود . به تدریج که نوجوان به رشد وکمال نزدیک می شود از گروه خود کمتر پیروی می کند واز شدت انتصابش بدان کاهش می یابد .

در حالی که رشداجتماعی دوره نوجوانی اساساً متمرکز بر صمیمیت با دوستان و تجدید ارتباط اجتماعی با خانواده و بزرگسالان است . مسایل رشد اجتماعی در دوره جوانی به اموری بسیار فراتر از ملاحظات شخصی در ارتباط با دیگران گسترش می یابد . اندیشه ها واستدلالهای مربوط به امور اجتماعی ومدنی در میان جوانان برسه موضوع اساسی ،ایده آلهای اجتماعی ،ادراک انتزاعی از مسایل اجتماعی و مدنی و واقعیتهای زندگی اجتماعی و مدنی متمرکز است .

این برنامه درباره تاثیر گروه همسالان بر نوجوانان دختر و پسر است . کارشناس این برنامه دکتر حسین اعرابی روانشناس هستند. بشنوید ...

دوستان و همسالان، یکی از مهم‌ترین عوامل موثر در رشد و تکامل شخصیت آدمی در دوران نوجوانی به شمار می‌آیند. به عقیده موریس دبس، دوستی‌های این دوران باعث کسب تجاربی می‌شود که در توسعه شخصیت نوجوان نقش دارد. این تجارب باعث ایجاد دوستی‌های عاقلانه‌تری در دوران بزرگسالی می‌شود؛ دوستی‌هایی که بر اساس علاقه و اعتماد متقابل استوار است و اولین احساس نوع‌دوستی را در نوجوان برمی‌انگیزد. دوستی‌های دوران نوجوانی براساس یک نیاز اجتماعی و برای ایجاد روابطی سالم و سازنده است...

در دوران نوجوانی، شخصیت اجتماعی نوجوان در حال شکل گرفتن است و بر این اساس، رفاقت نقش عمده‌ای در اجتماعی شدن او ایفا می‌کند. دوستان و همسالان، نوجوان را در «ابراز خود» یاری می‌دهند؛ چرا که یکی از نیازهای مهم این دوره، نیاز به ابراز خود است؛ رفتاری که فرد به وسیله آن توانایی‌ها، اندیشه‌ها، اعتقادات، عواطف و احساساتش را به سایرین ابراز می‌کند. دوستان و همسالان زمینه ممکن را برای فرد فراهم می‌نمایند زیرا آنها در معاشرت با یکدیگر در مورد افکار و عقاید خود آزادانه گفتگو می‌کنند و توانایی‌ها و قابلیت‌های خود را ظاهر می‌کنند. فقدان چنین مهارت‌هایی در نوجوان موجب می‌شود که او در ارتباطات اجتماعی‌اش با مشکلات جدی روبه‌رو ‌شود؛ به طور مثال بسیاری از این نوجوانان تمایلی به بحث و گفتگو در جمع ندارند که ناشی از ترس از ابراز خود و واکنش‌های دوستان و همسالان در دوران کودکی و نوجوانی است.

کمک به تصمیم‌گیری

دوستان و همسالان بر تصمیم‌گیری نوجوان تاثیر می‌گذارند. به‌طور کلی، دوره نوجوانی، دوره آزمایش و خطاست؛ دوره‌‌ای که نوجوان تصمیمات خود را در زمینه‌های مختلف تغییر می‌دهد. ممکن است یک نوجوان ماه‌ها برای انتخاب یک سبک مطلوب آرایش موی سر، شیوه‌های متفاوتی را آزمایش کند و نظر دوستانش را با حساسیت ویژه‌ای مورد توجه قرار دهد.

نوجوان به نگرش‌ها و نظریات دیگران و به خصوص دوستانش درباره خود اهمیت زیادی می‌دهد. او با دریافت مستقیم و غیرمستقیم نظریات دوستان درباره خودش و همچنین در جریان مقایسه ویژگی‌های خود با آنها، به شناخت‌های جدیدی از ابعاد وجودی خویش می‌رسد. این شناخت‌ها موجب پیدایی تصویر جدیدی از خود می‌شود.

همین دوستان و همسالان نیاز به محبت کردن و محبت دیدن نوجوان را به طور مکفی تامین می‌کنند.

به غیر از همه مواردی که گفته شد، گروه دوستان و همسالان انجام بعضی از فعالیت‌ها را برای نوجوان آسان کرده، جرأت و شهامت وی را تحریک می‌کنند و احساس نوع‌دوستی نوجوان را تقویت کرده و او را در رسیدن به استقلال عاطفی عقلانی یاری می‌دهند.

پایه دوستی‌های عاقلانه

مطالعات نشانگر این است که گروه همسالان و دوستان، بسیاری از نیازهای نوجوان را تامین می‌کنند که یکی از مهم‌ترین آنها نیاز به محبت کردن و محبت دیدن است و موارد دیگری از قبیل تقویت نوع‌دوستی و رسیدن به استقلال را نیز می‌توان متذکر شد.

این تاثیرات مثبت در صورتی قابل دریافت است که اولا اهداف گروه‌های دوستی سازنده بوده و جنبه بزهکارانه نداشته باشند، ثانیا والدین نقش خود را در مقابل نوجوان و دوستانش به خوبی ایفا کنند و به جای قرار گرفتن در مقابل آنها در کنار آنها حرکت کنند.

درس‌خواندن گروهی

تاثیر گروه همسالان تنها به دوستی ختم نمی‌شود و می‌تواند در درس خواندن یا نخواندن، لذت بردن از درس یا احساس بدی از درس خواندن داشتن تاثیرگذار باشد البته به شرط اینکه با یک برنامه‌ریزی واحد (به صورت گروهی) درس بخوانند، سعی کنند مطالب درسی را برای همدیگر تشریح کنند و مطالب درسی را به نوبت به همدیگر درس بدهند.

در حالی که امتحان به اکثر بچه‌ها و به میزان مختلف استرس وارد می‌کند، برای گروهی درس خواندن در تقویت روحیه آنها می‌تواند نقش به سزایی داشته باشد‌. دانش‌آموزان می‌توانند نگرانی‌ها و ضعف‌های‌ درسی‌شان را با همدیگر در میان بگذارند و از فشار روانی و اضطراب‌شان کم کنند. آنها وقتی در صحبت با دوستان‌شان متوجه می‌شوند که مثل همدیگرنگرانی‌ها و ضعف‌های درسی مشترک دارند، احساس آرامش بیشتر و اعتماد به نفس بیشتری می‌کنند.اگر بخواهیم درباره تنها نقص این روش هم بگوییم صحبت کردن با همدیگر و خاطره‌گویی است که با نظارت غیرمستقیم یک بزرگ‌تر قابل حل است.

آسیب شناسی :

این نکته را همه ی ما می دانیم که تمام خوشبختی ها و سعادتها در امکانات مادی و دنیوی خلاصه نشده اند؛ بلکه یک سعادت هست که از خیلی چیزها بهتر و مطلوب تر است، اما هر کسی دارای آن نیست و آن، همنشین و رفیق خوب است.

جوان از روحیه ای پاک وسرشار از زیبایی ومهربانی برخوردار است و این روحیه ی حساس او در رسیدن وی به اهداف خویش بسیار با ارزش است و نباید این روحیه، دچار آسیب یا خطر شود. یکی از این خطراتی که جوان را تهدید می کند، همنشین و رفیق بد است. جامعه پذیری، فرایندی است که در جریان آن، انسانها طی چندین سال و در سنین مختلف، الگوهایی را از یکدیگر یاد می گیرند. بسیاری از الگوهای پذیرفته شده و مورد قبول جوانان، پیشنهادی از ناحیه ی دوستانشان است؛ زیرا جوان بیشتر به گروه همالان وهمسالان خود بها می دهد تا به دیگران. لذا دوست و همنشین انسان می تواند آثار و کارکردهای مثبت ویا منفی برشخص بگذارد و ما در این نوشتار به گوشه ای از کارکردهای منفی و ویژگیهای دوست بد خواهیم پرداخت.

رویکرد اسلام به دوستی

دوستی، از واژه هایی است که همه ی ما با آن مأنوس بوده ایم و کم و زیاد با آن آشنا هستیم. هر کسی برای دوستی تعریفی دارد؛ اما برای بهتر شناختن واژه ی دوست، بهتر است به سراغ کلام زیبای حضرت علی (ع) برویم. حضرت می فرماید: «دوست، کسی است که تو را ظلم ودشمنی دور و در نزدیکی و احسان، کمک کند»

با این سخن معلوم می شود که هرکسی نمی تواند دوست ما باشد بلکه باید دو شاخصه ی مهم داشته باشد. یکی اینکه ما را در نیکی کردن به دیگران یاری برساند (نه اینکه مانع بشود ) و دوم اینکه ما را از دشمنی و کینه و ستم، دور نگه دارد.

نباید با هرکسی رابطه ی صمیمی و عاطفی برقرار کرد؛ زیرا دوست به طور ناخودآگاه در ما اثر می گذارد. پس اگر دوستانمان از صفات برجسته (مثل خوش اخلاقی و ادب) برخوردار بودند ما هم یاد می گیریم که خوش اخلاق و با ادب باشیم. و اگر برعکس، دوستانمان بد زبان و بد اخلاق باشند در وجود ما هم این رفتارهای زشت، نفوذ می کند.

انسانها بدون اقوام وخویشان می توانند به زندگی خود ادامه دهند ولی بدون دوست و همنشین، قادر به ادامه ی زندگی نیستند. دوست در زندگی هر یک از انسانها نقشهای بسیار متنوعی بازی می کند، چنان که جامعه شناسان همه بر این مطلب، اتفاق دارند که میزان تأثیرگذاری گروه همسالان بر افراد، بیشتر از دیگر گروههاست. به این ترتیب، لزوم دقت در انتخاب دوست برای ما روشن می گردد. پیامبراکرم (ص) چهارده قرن پیش فرموده است: « دین هر شخص، متناسب با دوست اوست».

شناخت، عاملی مهم در دوستیابی

آنچه عقل به ما حکم می کند این است که در هر کاری اول باید شناخت وآگاهی نسبت به آن پیدا کرد و بعد اقدام به آن کار کرد. در دوستیابی هم همین طور است. در ابتدا شخص باید دوست خود را بشناسد و از او آگاهی کامل داشته باشد و بداند که آن دوست، چه خصوصیات و روحیاتی دارد. آیا آن روحیات واقعا مورد پسند است؟ خیلیها به خاطر جذابیتهای ظاهری و عوامل بیرونی، جذب شخص می شوند و پیوند دوستی می بندند بدون شناخت و آگاهی از روحیات یکدیگر، چنین دوستیهایی دوام و استمرار و فایده ی مطلوبی ندارد و به دنبال آن، پشیمانی است. پس شناخت، عامل مهمی در دوستیابی است، چنان که حضرت علی (ع) می فرماید: «با کسی که او را نشناخته ای اقدام به دوستی مکن».

ویژگیهای دوست بد

1)نادان: انسانهایی که از نظر فکری دچار ضعف هستند، چون معیارهای ثابت وصحیحی در زندگی خود ندارند، همواره دچار اشتباه می شوند. چنین افرادی هرگز صلاحیت لازم را برای دوستی ندارند؛ چون از روی نادانی به انسان ضربه های سختی می زنندکه هرگز جبران شدنی نیست و یا جبران آن بسیار مشکل است. مولای متقیان علی(ع) می فرماید: «سزاوار است که مسلمان از برادری کردن با سه گروه اجتناب نماید: بی حیا، نادان و دروغگو».

2) شرور: بعضی افراد را در جامعه می بینیم که اینها اصلا فکر نمی کنند برای چه هدفی زندگی می کنند و در فکر زیبا زندگی کردن و سالم زیستن نیستند وهمواره درصدد اذیت و آزار دیگران اند. چنین انسانهایی هرگز ویژگی دوست خوب را ندارند. در حدیثی از حضرت علی (ع) آمده که: «مصاحبت وهمنشینی با اشرار، موجب پیدایش شر می گردد».

پس معلوم شدکه کارکرد دوستی با اشرار، ایجاد شر است. و این نکته هم نباید مورد غفلت قرار گیردکه افراد شرور، غالبا با ظاهری آرام و جذاب با انسان برخورد می کنند و مدعی مرام و معرفت و... نیز هستند. لذا باید مراقب دوستی با چنین افرادی بود.

3) حسود: از دوستی با افراد حسود باید اجتناب کرد؛ زیرا انسانهای حسود به دنبال این هستندکه افراد و دوستان خود را از پیشرفت باز دارند وچنین افرادی هرگز خیر و خوبی را برای دوستان خود نمی خواهند بلکه به دنبال از بین بردن خوبیها و یا جلوگیری از پیشرفت دوستان خود هستند.

راه و روشی که دوست حسود برای اجرای هدف شومش دنبال می کند این است که با دوستان خود چنان برخورد صمیمی و عاطفی برقرار می کند که من و شما هرگز تصور نمی کنیم که این شخص، مخالف ماست، بلکه برعکس، تصور می کنیم که خیرخواه ماست، در حالی که او دست اندر کار نفاق و دورویی است، تا بتواند مانع پیشرفت دوستش بشود.

حضرت علی (ع) می فرماید: «حسود، دوستی اش را در سخنانش ظاهر می کند و کینه اش در اعمالش مخفی می سازد. پس او به نام، دوست و به صفت، دشمن است».

از این کلام زیبا فهمیده می شود که دوست واقعی، بین گفتار و کردار و نیتش هیچ تناقضی مشاهده نمی شود؛ بلکه کردارش با گفتار وی موافق است و هرگز اهل نفاق نیست و هیچ گاه در خیرخواهی برای دیگران، تردیدی به خود راه نمی دهد.

7) افراد پست و کم اعتبار در جامعه

امام صادق(ع) یکی از ویژگیهای دوست بد را اینچنین متذکر می شود: «از همراهی با فرد پست و فرومایه برحذر باش؛ چرا که همراهی با او، تو را به راه خیر نمی کشاند».(8)

افراد فرومایه و پست پایبند به مسائل اخلاقی و انسانی نیستند و به هر کاری – حتی اگر گوهر انسانی شان را خوار سازد- تن می دهند. در نتیجه کسانی که با آنها همنشین باشند، هرگز به خوبیها گرایش پیدا نمی کنند؛ چون خود شخص فرومایه به دنبال نیکیها نیست و تنها به گذراندن زندگی و خوشیهای گذرا ومنافع آنی فکر می کند. چنین افرادی، نه تنها اعتباری در جامعه ندارند، بلکه از نظر شخصیت فردی نیز خودکم بین و فاقد اعتماد به نفس هستند که از منظر اسلام از همنشینی با آنها باید پرهیز شود.

8) بازدارنده از خوبیها و سوق دهنده به زشتی ها

دوستان بد همواره در مسیری قرار دارند که مانع خوبیها و نیکیها می شوند و سعی و تلاش آنها در جهت انجام دادن کارهای زشت و نابهنجار و یا دست کم بیهوده و بد فرجام است.

این، قسمتی از صفات دوستان بد است. لذا می توان صفات مقابل آن را از جمله صفاتخوب ومعیارهای دوست خوب دانست.

اما نکته ای که باید متذکر آن بشویم این است که در حدیثی از پیامبر اکرم (ص) آمده است که: «تنهایی، بهتر از همنشین بد است».(9) دوست بد آن قدر بر کالبد و شخصیت و روح انسان، تأثیر می گذارد که پیامبر فرمودند: تنها باش؛ ولی دوست بد نداشته باش!

انسان به دنبال تعامل و ارتباط برقرار کردن با دیگران است و همین خصلت است که او را از دیگر موجودات، متمایز می سازد؛ اما باید توجه کرد که به چنگال دوست بد و ناشایست گرفتار شدن، مخرب است و عامل سقوط انسان از جایگاه والای انسانی اش می شود. بدین ترتیب، اگر انسان تنها باشد، بهتر از آن است که در معرض سقوط و انحراف قرار بگیرد. پس چه خوب است که جوانان، بیشتر تلاش و همتشان را در انتخاب دوست خوب، صرف کنند.

علت بقای دوستی ها

از آنجا که هدف از دوستی ها، استمرار و دوام روابط اجتماعی و عاطفی است، بعد از دقت کافی در انتخاب دوست باید مراقبت کنیم تا دوستی هایمان به بن بست و یا جدایی منجر نشوند. لذا باید چند نکته ی مهم را در دوستی ها مراعات کنیم.

1) پرهیز از شوخی زیاد

شوخی زیاد و خارج از چارچوب ادب و اخلاق، هم از هیبت شخص می کاهد و هم ممکن است منجر به رنجیدگی یا دشمنی شود. برای جلوگیری از این مطلب باید با دوستان خود به اندازه مزاح و شوخی کنیم و نه بیشتر، چنانکه حضرت علی (ع) می فرماید: «شوخی زیاد، ارج و احترام را می برد و موجب دشمنی می شود».

2) دخالت و تجسس نکردن در امور خصوصی دوستان

حالا که دوست یکدیگر شدیم، بدین معنا نیست که به هر طریقی حتما باید از امور خصوصی و شخصی یکدیگر باخبر شویم؛ چون تجسس کردن در حریم خصوصی افراد، کار ناپسندی است. حضرت علی (ع) می فرماید: «کسی که نسبت به دوستش تجسس و موشکافی نماید، دوستی اش از بین می رود».

3)پرخاش نکردن

یکی از چیزهایی که باعث تداوم دوستی ها می شود، محبت کردن است و در مقابل، یکی از عواملی که باعث سردی دوستیها می شود، پرخاشگری با دوست است. اگر کسی به دوستش عصبانیت نشان داد و تندی کرد، در حقیقت، بین خودش و دوستش جدایی انداخته است.

امام علی(ع) به این سه نکته اشاره دارد و می فرماید: «آن گاه که کسی به برادرش دشنام دهد و او را به خشم آورد، همانا او را ترک کرده است».

پس یکی از عواملی که باعث کمرنگ شدن دوستی ها می شود، پرخاشگری ودشنامگویی است که باید در میان دو دوست، وجود نداشته باشد.

5-4)احترام و تواضع

عامل دیگری که باعث کمرنگ شدن دوستی ها می شود، رعایت نکردن جایگاه اجتماعی و منزلت فردی دوست در روابط و گفتگوهاست. چه بسا یک برخورد ناشایست و یا یک بی احترامی در جمع، باعث دلسردی می شود و تا ابد، دوستی کسی را از دست می دهیم. عامل دیگری که باعث بقای دوستی ها می شود، ارج نهادن به دوست و با او با تواضع برخورد کردن است.

کارکردهای منفی دوستان ناباب

1) از نظر فکری و عقیدتی: دوستانی که دارای افکار نامعقول و فرصت طلبانه وسطحی و یا عقاید ناصحیح و رشد نیافته ای هستند، دوستی با آنها، فکر و عقیده ی جوان را دچار تشویش و بی ثباتی می کند و در او گرایشهای فکری ویرانگری به وجود می آورد.

2) از نظر اخلاقی:وجود غرایز در جوان و نشاط و توان زیاد وی از یک طرف و عدم ارضای به موقع و صحیح آن غرایز از سویی، سبب می شود که یک عده دوستان ناباب به میدان بیایند تا جوان را از نظر اخلاقی به سمت وسوی مطلوب خود برند. لذا اولین راه برای حفظ خود، این است که از دوستی با چنین افرادی پرهیز کنیم و پیوسته به چارچوبهای قانونی – اخلاقی و علمی – عقلانی در ارضای غرایز، توجه و پایبندی داشته باشیم. تقویت اراده و ایمان، مشارکت در فعالیتهای اجتماعی و عبادتهای جمعی، کار، ورزش، هنر، و ازدواج، جوان را از افتادن به ورطه ی چنان دوستی هایی برکنار نگه می دارد.

3) بی هویتی و خود باختگی: یکی از آسیبهای عمده ای که جوانان را مورد تهدید قرار می دهد، خودباختگی یا احساس بی هویتی است. جوانان خود باخته، دیگر به فرهنگ و تمدن اصیل خود توجهی ندارند و همه چیز در فرهنگهای وارداتی می بینند. سرمایه داری جهانی، برای رسیدن به این هدف و جذب نخبگان و تصرف بازارهای جهان سوم، دائما این فکر را تزریق می کند که جوانان برای پیشرفت خود باید به مظاهر غربی رو بیاورند. جوان آزاد اندیش، برای حفظ باور و هویت خود، باید به توانایی خود ایمان داشته باشد و بداند که در سایه ی تلاش و کوشش خود و با بهره گیری از سرمایه های علمی – فرهنگی جامعه ی خویش با الگوگیری از پیشوایان خویش، خیلی بهتر می تواند در جهان پرآشوب کنونی، به ساحل آرامش، پیشرفت و خوشبختی دست یابد.

علل ناتوانی از خارج شدن یا فاصله گرفتن از گروه همسالان

مقدمات عضویت در دار و دسته های ضداخلاقی، باندهای دزدی، خرابکاری و منحرفان در اوایل نوجوانی و در دوره فاصله گرفتن از خانواده فراهم می شود. این باندها به خصوص در شهرهای بزرگ و در میان گروه های اجتماعی-فرهنگی محروم تر جامعه بیشتر دیده می شوند. ویژگی های اصلی این دارو دسته ها، همانندسازی بی قید و شرط آنان با گروه خود و به فراموشی سپردن الگوهای مناسبات خانوادگی است. برای بعضی از نوجوانان باندها حکم خانواده نوجوان را پیدا می کنند. در نتیجه نوجوانان با کمک گرفتن از خانواده باید سبک زندگیشان را تغییر دهند و جایگاهی در یک گروه سالم از همسالان مدرسه یا ... به دست آورند.

در مورد افرادی که وابستگی شدیدی به گروه دوستان دارند،‌ هم خود نوجوانان و هم خانواده هایشان به درمان نیاز دارند. نوجوان باید وابستگی به گروه را پشت سر بگذارد. به دلیل ناراحتی ها و صدماتی که از جانب گروه برای وی ایجاد می شود

فشار گروه همسالان

همه ما در مورد اثرات منفی فشار گروه همسالان شنیده ایم، ولی این مساله تا چه حد درست است؟ و فشار گروه همسالان چه جنبه های مثبتی برای زندگی نوجوانتان به همراه دارد؟

فشار گروه همسالان چیست؟

برای افراد کم سن و سال، هیچ چیز بدتر از متفاوت بودن از دوستانشان نیست. برای نوجوان کاملاً طبیعی است که رفتارهای دوستانش را تقلید نماید – از پوشیدن لباسهایی خاص گرفته تا گوش دادن به نوعی به خصوص از موسیقی.

کنار آمدن با این مساله برای والدین که نفوذ مهمی بر زندگی کودک خود داشته اند دشوار می باشد، ولی برای نوجوان طبیعی است که بر اساس عقاید خود رفتار نماید.


بررسی نقش مشاوره در پیشرفت تحصیلی دانش اموزان ریاضی،علوم تجربی و انسانی

پس از انقلاب اسلامی و استقرار نظام جمهوری اسلامی، برای اصلاح یا تغییر بنیادی نظام آموزش و پرورش فعالیتهای پراکنده و متعددی به همت مسئولان فرهنگی کشور و افراد صاحب نظر به صورت خودجوش آغاز شد و بالاخره در پایان سال 1364، شورای عالی انقلاب فرهنگی در مصوبه پنجاه و نهمین جلسه خود، به پیشنهاد آموزش و پرورش، شورای تغییر بنیادی نظام اموزش و پرورش را مامور
دسته بندی ریاضی
بازدید ها 1
فرمت فایل doc
حجم فایل 55 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 74
بررسی نقش مشاوره در پیشرفت تحصیلی دانش اموزان ریاضی،علوم تجربی و انسانی

فروشنده فایل

کد کاربری 8044
کاربر

چکیده

پژوهش حاضر به دنبال بررسی نقش مشاور در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان ریاضی، علوم تجربی و انسانی است که از بین آنها دو گروه به صورت تصادفی انتخاب شد.گروهی که نحت راهنمایی مشاور قرار داشته گروه دیگر از راهنمایی مشاوره بهره نداشته است.روش نمونه برداری این پژوهش بر پایه نمونه برداری چند مرحله انجام گرفته است.بدین صورت که از بین تعداد کل دبیرستانهای شهرستان ابهر 5 دبیرستان به صورت تصادفی انتخاب و سپس از بین دبیرستانهای انتخابی از هر دبیرستان یک کلاس تجربی، یک کلاس ریاضی و یک کلاس انسانی به صورت تصادفی انتخاب گردید و از هر کلاس 10 نفر به صورت انتخابی تعیین گردید که 5 نفر متعلق به گروه A و 5 نفر متعلق به گروه B می باشند.در مجموع تعداد کل دانش آموزان فارغ التحصیل مورد پژوهش 150 نفر می باشند.نمرات دروسی اختصاصی دو گروه مورد مطالعه با استفاده از روش آزمون واریانس دو عاملی بدست آمده است.ابزار اندازه گیری این پژوهش عبارتست از پرونده های تحصیلی دانش آموزانی که توسط مشاوران تنظیم شده است.با مراجعه به پرونده تحصیلی گروه نمونه نمرات دروس اختصاصی استخراج شده و با استفاده از روش آزمون (T) گروههای مستقل دو گروه یعنی گروهی که با کمک مشاوره انتخاب رشته کرده اند و گروهی که شخصاً انتخاب رشته کرده اند با یکدیگر مقایسه شده اند.نتایج بدست آمده حاکی از آن است که بین دانش آموزان در رشته تحصیلی علوم انسانی و علوم تجربی و ریاضی از لحاظ انتخاب رشته با کمک مشاور بیشترصورت میگیرد و در این سه رشته دانش آموزان رشته های ریاضی بیشتر از رشته های انسانی و تجربی با مشورت مشاور انتخاب رشته می کنند.

فصل اول

مقدمه

پس از انقلاب اسلامی و استقرار نظام جمهوری اسلامی، برای اصلاح یا تغییر بنیادی نظام آموزش و پرورش فعالیتهای پراکنده و متعددی به همت مسئولان فرهنگی کشور و افراد صاحب نظر به صورت خودجوش آغاز شد و بالاخره در پایان سال 1364، شورای عالی انقلاب فرهنگی در مصوبه پنجاه و نهمین جلسه خود، به پیشنهاد آموزش و پرورش، شورای تغییر بنیادی نظام اموزش و پرورش را مامور انجام بررسی های لازم و ارائه طرح بنیادی نظام آموزش و پرورش ایراد کرد(کلیات نظام جدید1373).

حاصل بررسی های به عمل آمده و نظرخواهی ها و بازدید ها و بحث و تبادل نظر با کارشناسان و متخصصان به صورت طرح کلیات نظام آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران در خرداد 1376 به تصویب شورای مزبور رسید و در تیرماه 1368 شورای عالی انقلاب فرهنگی پس از چند جلسه بحث و تبادل نظر، کلیات طرح مزبور را مورد تایید قرار داد.

در سال 1371 اولین گام اجرایی برداشته شد و این طرح به صورت آزمایش و محدود کار خود را آغاز کزد و تا به امروز تمام دانش آموزان سال اول آموزش متوسطه را تحت پوشش حود قرار داده است.از مشخصه های بارز تغییر ساختار نظام آموزش کشور، حضور مشاوران در مدارس آموزش متوسطه، به منظور مشاورة تربیتی ، تحصیلی و شغلی است جایگاهی که بخش مهمی از سیاستهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی نظام جمهوری اسلامی از این طریق به اجرا در می آید.در این طرح ارزشیابی، هدایت تحصیلی و مشاوره به عنوان اجزاء و عناصر یک فرایند مستمر و پیوسته با تبعیت از شیوه های تحصیلی عملی صورت می پذیرد.

هر مدرسه از خدمات مشاوره تحصیلی برخوردار می شود، که مهم ترین وظیفه او آن است که به یاری مدیر دروس برنامه درسی منسجمی برای هر دانش آموز با انتخاب صحیح و دقیق دروس اختیاری که حداکثر رضایت خاطر و انگیزه را دردانش آموز به وجودآورد و او را برای طی کردن سیر آینده در جهت ادامة تحصیل یا آماده شدن برای اشتغال هدایت کند تنظیم نماید.

دانش آموزان سال اول متوسطه مجازند علاوه بر دروس عمومی یک عنوان درسی از دروس پرورشی یک عنوان درسی از دروس مهارتی و یک عنوان درسی از دروس تکمیلی یا جبرانی به ارسال جاری فقط ریاضی می باشد انتخاب نمایند.در سال دوم، شاخه گروه و رشته تحصیلی هر دانش آموز بر اساس عملکرد اموزشی او در همه دروس تعیین می شود، علاوه بر نتیجة عملکرد آموزشی او در سال اول هدایت تحصیلی دانش اموزان بر اساس ملاکهای زیر توسط مشاوره انجام می شود.

علاوه بر احراز شرایط درس، دانش آموز در پایان شهریور سال اول تحصیلی خود از نظر هدایت تحصیلی به یکی از شاخه رشته ها هدایت خواهد شد.

الف – معدل هر رشته 50 امتیاز

ب- بررسیهای مشاوره اساسی که شامل:

1- نظرسنجی از دبیران 10 امتیاز

2- نظر سنجی از داش آموز 5 امتیاز

3 – نظرسنجی از ولی دانش آموز 5 امتیاز

4- آزمون استمرار از 10 امتیاز

5- نظر مشاور 10 امتیاز

6- رغبت سنج 10 امتیاز

جمعاً در خصوص هدایت تحصیلی دانش آموز می تواند حداکثر 100 امتیاز کسب نماید.

در نهایت مشاور مدرسه با جمع بندی امتیازات فوق، امتیاز مربوط به هر یک از شاخه ها و رشته های نظام جدید آموزش متوسطه را تعیین می کند و بالاترین امتیاز را به عنوان اولویت اول به دانش آموز توصیه می نماید و اولویتهای بعدی نیز بر اساس امتیاز بالاترین امتیاز تا کمترین امتیاز مرتب می شوند.(حداکثر5 اولویت)

اولویتهایی که توسط مشاور تعیین می شوند، جنبة پیشنهادی دارد و هر دانش آموز برای انتخاب رشته و شاخه خود، به شرط کسب حد نصاب نمرات، مخیر است.به همین دلیل عده ای از دانش آموزان بر پایه هدایت تحصیلی مشاوران اولویت اول را انتخاب می کنند و ارائه تحصیل می دهند و عده ای دیگر رشته تحصیلی خود را شخصاً از بین اولویتهای زیر برمی گزینند.

هدف تحقیق

طبق آمار منتشره از سوی وزارت آموزش وپرورش (آمار آموزش و پرورش ص 10) در سال تحصیلی 74 – 73.تعداد دانش آموزان شاغل به تحصیل در مقطع متوسطه 627 ،886 نفر بوده است.با در نظر گرفتن 1 ساعت مشاوره در هفته به ازای هر 12 نفر، بیش از 000/650/2 ساعت در سال تحصیلی به او مشاوره دانش آموزان اختصاص می یابد که رقم قابل ملاحظه ای استو از طرف دیگر انتخاب رشته تحصیلی افراد، نقش اساسی در آیندة فرد و جامعه دارد و یک انتخاب صحیح بر سلامت روانی، اجتماعی، اقتصادی افراد جامعه تاثیر فراوان دارد با توجه به مطالب مطرح شده، سؤالی که مطرح می شد این است که کدامیک از دو گروه مطرح شده در امر تحصیل پیشرفت بیشتری دارند؟ گروهی که بر پایه توصیه مشاور انتخاب رشته کرده اند یا گروهی که خود شخصاً انتخاب رشته کرده اند

فرضیه تحقیق

دانش اموزانی که به توصیة مشاور انتخاب رشته کرده اند پیشرفت تحصیلی بیشتری نسبت به داش آموزانی که شخصاً انتخاب رشته کرده اند، دارند.

بدین ترتیب، نحوة انتخاب رشته تحصیلی در دبیرستان (توسط مشاور یا توسط خود دانش آموز) متغیر مستقل و پیشرفت تخصیلی متغیر وابسته این پژوهش را تشکیل می دهد.

آیا بین دو گروه مورد مطالعه از لحاظ نمرات دروس اختصاصی در پایان دورة سه ساله آموزش متوسط تفاوت وجود دارد؟

آیا بین ملاکهای هدایت تحصیلی در دورة تحصیلی در دوره متوسطه با پیشرفت تحصیلی دانش اموزان در دوره متوسطه رابطه ای وجود دارد

فصل دوم

«بررسی پیشینة پژوهش»

بررسی پیشینة تحقیق

شکل گیری مشاوره و راهنمایی در آموزش و پرورش

فرانک پارسوتر در سال 1908 دایرة شغلی و بستن را برای کمک شغلی جوانان و تربیت معلمان برای خدمت درست مشاورة شغلی تاسیس کرد.نقش این معلمان عبارت است از کمک به دانش آموزان در انتخاب مدارس حرفه ای و همچنین کمک به آنان برای انتخاب شغل مناسب و انتقال از مدرسه به دنیای کار بود.اندک زمان بعد از آن پارستور در (1909)کتاب انتخاب شغل را برای چاپ رسانید.کتابی که سرچشمة سایر کتابهای اساسی این رشته است.

وی سه عامل لازم برای انتخاب عاقلانة شغل را این گونه بیان می کند:

1- شناخت روشنی از خود، استعدادها، توانائیها، علائق، آمال، امکانات، محدودیتها و سایرعوامل مربوط به خود.

2- شناخت شرایط، امکان موفقیت، مزایا و محدودیتها، بیمه امکانات و چشم انداز رشته های مختلف شغلی.

3- استعداد صحیح در مورد رابطه این دو با یکدیگر.

تلاشهای پیشگامانه و آثار پارسوتر محبوبیت پیدا کرد و به رسمیت شناخته شدن وسربر آوردن یک حرفة یا ورانه جدید که همان مشاور راهنمایی باشد موفق بود.امروز پاستور را عموماً به عنوان پدر نهضت راهنمایی آموزش و پرورش می شناسند.(گیبسون و میشل، ترجمة ثنائی 1373)1.

در سال 1913 نهضت نوپای راهنمایی از نظر تعداد و تخصص آنقدر رشد کرده بود که زمینة تاسیس انجمن ملی راهنمایی شغلی، و دو سال بعد از آنهم نشر اولین مجلة راهنمایی شغلی رافراهم کرد.اصطلاح راهنمایی بیش از 50 سال متداول بود و به نهضت مشاوره مدارس اطلاق می شد.

جسی دیویس از دیگر پیشگامان نهضت راهنمایی، روشی مبتنی بر خود آموزی و مطالعه مشاغل را بکار گرفت.موضوع گیری دیویس در چهرچوب فلسفه اجتماعی مذهبی، با توسل رو به مفهوم ندای کلیسا، در رابطه با نحوه انتخاب شغل تعالی پیدا کرد.وقتی فرد برای ورود به حرفه فرا خوانده می شود، باید با پاکترین و برترین آرمانها و به کار روی آورد تا با تعالی بخشیدن به انسانیت، بهترین خدمت را به جامعه بنماید(گیبسون و میشل،ترجمة ثنایی 1373).

الی ویسور یکی دیگر از پیشگامان مشاوره موفق شد کمیته راهنمایی معلم را در کلیه دبیرستانهای نیویورک دایر کند . این کمیته ها در راستای کمک به جوانان برای کشف قابلیتهای خود و نحوه استفاده از این قابلیتها برای دست یافتن به مناسب ترین شغل فعالانه تلاش کردند ( راموک وراتنی 1961 ترجمه شناسی 1373 ).

راهنمایی و مشاوره در ایران تاریخچه ای طولانی دارد و از گذشته های بسیار دور چه در خانواده و چه در نظام آموزشی، به صور گوناگون اعمال شده است.راهنمایی مبتنی بر طرح و نقشه در ایران در سال 1332 شمسی با کمک وزارت کار و سازمان صنایع کشور و هیئت عمران بین المللی برای انتخاب صحیح کارمندان آغاز و پی ریز باشد و چند سالی ادامه یافت.


دانلود مبانی نظری و پیشینه تحقیق سبک مدیریت کلاس و پیشرفت تحصیلی

دانلود مبانی نظری و پیشینه تحقیق سبک مدیریت کلاس و پیشرفت تحصیلی
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 10
فرمت فایل docx
حجم فایل 173 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 79
دانلود مبانی نظری و پیشینه تحقیق سبک مدیریت کلاس و پیشرفت تحصیلی

فروشنده فایل

کد کاربری 4558
کاربر

تعریف مدیریت

مدیریت در مفهوم کلی و عام آن، به گونه ها و با دیدگاه های متعدد تعریف شده است. به طوری که باید گفت به تعداد نویسندگان این رشته، از مدیریت تعریف به عمل آمده است. با این همه اندیشمندان مدیریت در یک نکته اتفاق نظر دارند و آن، اداره کردن سازمان با استفاده صحیح و منطقی از منابع انسانی و مادی برای رسیدن به هدف سازمان می باشد ( قرائی مقدم، 1382).

از مدیریت تعاریف متعددی ارائه شده است و عمدتاً آن را شامل « برنامه ریزی، سازماندهی، کارگزینی، هدایت و رهبری، کنترل و نظارت » دانسته اند، اما با توجه به تحولات چند ساله اخیر و نظر به اینکه توجه به اخلاقیات و منابع انسانی در مدیریت امروز جایگاه خاصی پیدا کرده است، تعریف زیر برای مدیریت در شرایط حاضر، مناسبتر به نظر می رسد. از نگاه برخی صاحبنظران، مدیریت ترکیبی از علم و هنر برای پدید آوردن محیطی مناسب می باشد که در آن همفکری و همکاری با دیگران به منظور شکل دادن به فرایندی کارساز امکانپذیر می گردد و همچنین طی آن، استفاده بهینه از منابع، برای عرضه خدمات یا کالاهایی قابل رقابت، جهت جلب رضایت متقاضیان آنها، با پرهیز از بروز هرگونه عواقب نامطلوب تحقق می یابد ( رحمان سرشت، 1384 ).

« کیمبل وایلز[1]» در تعریف مدیریت و رهبری آموزشی می گوید: « رهبری آموزشی عبارتست از یاری و مدد به بهبود کار آموزشی و هر عملی که بتواند معلم را یک قدم پیش تر ببرد». همچنین به نظر او نقش مدیر و رهبر آموزشی عبارت است از « حمایت، تقویت، یاری و مساعدت و سرانجام همکاری کردن، نه دستور دادن و هدایت کردن » ( قرائی مقدم، 1382 ).

مدیریت، فرایند به کارگیری مؤثر و کارآمد منابع مادی و انسانی در برنامه ریزی، سازماندهی، بسیج منابع و امکانات، هدایت و کنترل است که برای دستیابی به اهداف سازمانی و بر اساس نظام ارزشی مورد قبول صورت می گیرد. تاکنون تعاریف متعددی برای مدیریت ارائه شده است. برخی از مهمترین تعاریفی که ارائه شده، به قرار زیر است:

- هنر انجام امور به وسیله دیگران

- فرایندی که طی آن تصمیم گیری در سازمان ها صورت می پذیرد

- انجام وظایف برنامه ریزی، سازماندهی، رهبری، هماهنگی و کنترل

- علم و هنر هماهنگی کوششها و مساعی اعضای سازمان و استفاده از منابع برای نیل به اهداف سازمانی

بازی کردن نقش رهبر، منبع اطلاعاتی، تصمیم گیرنده و رابط برای اعضای سازمان ( کونتر[2] و همکاران، ترجمه چمران، 1380).

تعریف ذیل، مفاهیم کلیدی مدیریت را در بردارد:

- مدیریت یک فرایند است.

- مفهوم نهفته مدیریت، هدایت تشکیلات انسانی است.

- مدیریت مؤثر، تصمیم های مناسبی می گیرد و به نتایج مطلوبی دست می یابد.

- مدیریت کارا به تخصیص و مصرف مدبرانه می گویند.

- مدیریت بر فعالیت های هدفدار تمرکز دارد ( جاسبی، 1370).

« ماری پارکر فالت[3]» در تعریف مدیریت می گوید: « مدیریت هنر انجام دادن کارها به وسیله دیگران است». در این معنی هرکس بتواند کارها را با استفاده از نیروی دیگران به انجام برساند مدیر است. به عبارت دیگر، مدیر هماهنگ کننده و کنترل کننده فعالیت های دسته جمعی برای رسیدن به هدف مطلوب سازمان با حداکثر کارایی است. در همین رابطه « هنری فایول[4]» در تعریف مدیریت می گوید: « مدیریت عبارت است از علم و هنر متشکل و هماهنگ کردن، رهبری و کنترل فعالیت های دسته جمعی به منظور رسیدن به هدف مطلوب با حداکثر کارایی». برخی هم مدیریت را دانش اداره کردن و بهره گیری منطقی و عقلائی از منابعی که در راه رسیدن به هدف یا هدف های معلوم در اختیار گذاشته شده است، تعریف می کنند. استونر[5] می گوید: « مدیریت، فرایند، برنامه ریزی، سازماندهی، هدایت و کنترل کوشش های سازمان و استفاده از تمام منابع سازمان برای دستیابی به اهداف معین سازمانی است». آنچه از این تعریف بر می آید آن است که وظیفه اصلی مدیریت، استفاده از همه منابع و امکانات برای رسیدن به هدف های سازمانی می باشد. بنابراین می توان گفت: مدیر خوب کسی است که با استفاده صحیح، منطقی و عقلائی از منابع مادی و انسانی، سازمان را برای رسیدن به هدف خود که برآورنده یکی از نیازهای جامعه است، رهبری و هدایت می کند (قرائی مقدم، 1382 ).

2-1-2 . مدیریت کلاس

نهاد آموزش و پرورش، یکی از بزرگترین تولیدکنندگان اطلاعات و بی تردید عمده ترین مصرف کننده و ذخیره کننده اطلاعات و دانایی محسوب می شود. این مهم در کشور ما به علت توسعه کمی آموزش و پرورش و توجه به مؤلفه های دینی و ملی و فرهنگی از گستردگی و ارزش بالایی برخوردار است. تولید دانش و کاربرد آن در فرایند تعلیم و تربیت، موجب افزایش دانایی و توانایی یادگیرندگان و معلمان شده و آموزش و پرورش را در مهم ترین مأموریت خود؛ یعنی، تربیت نیروی انسانی توانمند و کارآمد بیش از گذشته توفیق خواهد داد ( جوادی بورا و نازکتبار، 1389).

تاکنون، تعاریف متعددی برای مدیریت کلاس، ارائه شده است. نظریه هایی که در خصوص سبکهای مدیریت وجود دارد بسیار است مانند نظریه همکاری چستر بارنارد[6] (1983)، نظریه همسازی وایت بک[7] وکریس آرگریس[8](1954)، نظریه سلسله مراتب مازلو[9](1954و1970)، نظریه های X وYداگلاس مک گرگور[10] (1960) و نظریه رنسیس لیکرت[11] (1961،1967) که همگی در خصوص فرد وسازمان می باشند (عرب شهراب؛ ساکی، 1389).

اما پژوهش حاضر سبکهای مدیریت را بر اساس نظریه وولفگانگ و گلیکمن ( 1996 )، مورد توجه قرار داده است. بر این اساس، سبکهای مدیریت کلاس عبارتند از : سبک مداخله گر ، سبک غیر مداخله گر و سبک تعاملی .

واژۀ «مدیریت کلاس» در اغلب تعاریف سنتی ، هم معنا با واژۀ انظباط به کار رفته است . به عنوان مثال دویل[12] (1986) مدیریت کلاس را "درمان بدرفتاری هاو اختلالاتی که در محیط آموزشی رخ می دهد" تعریف می کند. به عقیدۀ وی، هدف مدیریت کلاس ایجاد و حفظ نظم اجتماعی به منظور آرامش و یادگیری بهتر است ( زاکرمن[13]، 2000).

اگرچه اصطلاح انضباط را معلمان، مدیران و دانش آموزان فراوان مورد استفاده قرار می دهند، اما همیشه آن را بهترین کلمه ممکن برای آن منظور خاص نمی دانند. در واقع سال ها شده است که عبارت پسندیده تر مدیریت کلاس ( اداره کلاس) به دلیل محترمانه تر بودن ترجیح داده می شود. یکی از دلایل این ترجیح به حرکت های فلسفی اخیر در تعلیم و تربیت بر می گردد که می توان گفت آسان گیرتر، انسان گراتر و کودک محورتر شده است.

در متون علمی معاصر، مدیریت کلاس، وسیع تر از انظباط تعریف شده است؛ چنانکه لویز[14] ( 1997)، مفهوم انظباط را زیر مجموعۀ مدیریت به شمار می آورد و مدیریت کلاس را مثابه ترکیبی از آموزش، سازماندهی مواد و فعالیتهای درسی و تلاش برای کاهش بدرفتاری دانش آموزان توصیف می کند (جرمین[15]،2002).

ولفانگ و گلیکمن (1986) تعریفی جامع و دقیق از مدیریت کلاس ارائه داده اند؛ به گفتۀ آنها « مدیریت کلاس ، یعنی کلیۀ تلاشهای معلم برای سرپرستی فعالیتهای کلاس که شامل تعاملات اجتماعی، رفتار دانش آموزان و یادگیری است » . در این تعریف ، چند جنبۀ اساسی برای مدیریت کلاس فرض شده است که یکی از آنها انضباط است؛ در حالی که محدود به آن نیست ( مارتین[16] و بالدوین[17]، 1996).

اگرچه دو اصطلاح ایجاد انضباط و مدیریت کلاس اغلب مترادف دانسته می شوند، میان آنها تفاوت مهمی وجود دارد. به بیان ساده مدیریت کلاس به تنظیم فعالیت های کلاسی به منظور تسهیل تدریس و یادگیری اشاره دارد اما ایجاد انضباط به آن اعمالی اشاره می کند که معلمان به دلیل رفتارهای مختل کننده در فعالیت های کلاسی از جانب دانش آموزان انجام می دهند. اداره کلاس درس آن چیزی است که معلم انجام می دهد تا اطمینان یابد دانش آموزان روی تکلیف در دست اجرا، هرچه که باشد کار می کنند. به عبارت دقیق تر اداره کلاس درس یعنی: استفاده از فنون ایجاد و حفظ یک محیط سالم و خالی از مشکلات رفتاری. معلم از طریق اداره صحیح کلاس می تواند رفتارهای مخرب و مزاحم دانش آموزان را اصلاح کند و میزان مشارکت در یادگیری و سطح انگیزش یادگیری آنها را بالا ببرد. به منظور اداره موثر کلاس درس، معلم باید با انواع راهبردهای مختلف آموزشی آشنا بوده تا در صورت نیاز بتواند این راهبردها را به نحوی موثر در موقعیت خاص خودش به کار ببرد تا بدین وسیله محیطی آرام و بدون فشار روانی برای شاگردانش فراهم آورد ( زمانی، 1389).

کلاس درس خط مقدم فعالیت های آموزشی، تربیتی و جایگاهی برای آماده نمودن افراد برای زندگی در جهان در حال تغییر است. کلاس درس محلی است که خدماتی مستقیم به دانش آموزان ارائه می شود تا آنان از جهت فردی و اجتماعی رشد یافته و زمینه توسعه سالم و همه جانبه جامعه فراهم گردد. چنانچه معلم فاقد توانایی مدیریت کلاس درس به طور مؤثر باشد، بعید نیست سایر مهارت هایش نیز بی اثر شود. بنابراین توجه به مدیریت کلاس، نحوه اداره کلاس ها و به کارگیری بهترین و مطلوب ترین سبک مدیریتی کلاس، امری حیاتی و ضروری است.

کلاس درس به عنوان کوچکترین خرده سیستم نظام آموزشی به تبع تحولات و تغییرات اجتماعی و آموزشی در حال تغییر است. از میان عناصر کلاس درس، نقش معلم و سبک مدیریتی او در تحقق اهداف آموزشی و تربیت افرادی متناسب با جهان امروز بسیار مهم و اساسی است. معلمان در کلاس های درس باید سبک های مدیریتی را متناسب با ویژگی های شخصیتی دانش آموزان و روش های تدریس، به گونه ای انتخاب کنند که دانش آموزان فرصت کسب انواع مهارت ها را از طریق عمل در کلاس درس بیاموزند. روش های تدریس فعال، توجه به علایق و نیاز های دانش آموزان، به کارگیری روش های حل مسئله مشارکتی، ایجاد رابطه سازنده و اثربخش با دانش آموزان می تواند محیط کلاس درس و فرایند آموزش را شوق انگیز و زمینه تحقق اهداف تربیتی و آموزشی را فراهم نماید. مدیریت کلاس درس تهیه تدارکات و اتخاذ شیوه های لازم برای ایجاد و حفظ محیطی اثر بخش برای آموزش و یادگیری است که بستگی به چگونگی ارزشیابی، دلایل انگیزش رفتار دانش آموزان، ایجاد جو یادگیری مطلوب و سبک های مدیریتی معلم دارد (خلخالی، سلیمانپور،فردی، 1389). همچنین، مدیریت احساسات در کلاس درس، یک عامل مهم برای آموزش مؤثر و موفقیت آمیز است ( کوپر[18]، 2001 ). نگاه اول از سوی معلم باید تشخیص توانایی های دانش آموزان باشد و عمل درست از سوی او، کشف استعداد بین آنهاست ( سلو[19] و دیومی[20]، 2013 ).

فرآیند تعلیم و تربیت دارای پیچیدگی‏ها، ظرافت‏ها، مراحل و سطوحی است که بدون مدیریت درست، علمی، کارآمد و اثربخش کلاس درس و یادگیری و یاددهی، ما را به اهداف نمی‏رساند و تعلیم و تربیت ناقص به اجرا درمی‏آید. در بررسی نقش‏های تک تک اجزای انسانی نظام آموزشی، نقش معلم به عنوان کارگردان و تأثیرگذار مستقیم بر فراگیران، نقش حیاتی و محوری است، لذا معلمان و مربیان در صورتی می‏توانند نقش خود را به درستی ایفا نمایند که بتوانند به گونه مناسب بر کلاس درس مدیریت اثربخش داشته باشند. نقش انضباط، کنترل صحیح کلاس و اداره نمودن آن بر موفقیت معلم به عنوان یاد دهنده و موفقیت فراگیران به عنوان یاد گیرنده امری اجتناب‏ناپذیر است، چنان‏که اگر کلاس به درستی مدیریت نشود زمان یادگیری کاهش یافته و بی‏انضباطی کلاس بر کیفیت فعالیت یاددهی و یادگیری نیز اثرات منفی دارد (عبداللهی، 1387).

از نظر کارولین اورتون[21] (1987)، به کارگیری مدیریتی مناسب و سالم، تدوین قواعد و مقررات واضح و روشن و اثربخش، تفهیم مقررات به دانش آموزان با بیانی ساده و نظارت مداوم معلم بر رعایت قوانین و مقررات در اداره کلاس های درس بسیار اثربخش است. بنابراین معلمان باید برای اداره کلاس درس شیوه های مفید و کارایی را متناسب با شاگردان انتخاب و به کار گیرند. بازدهی نظام آموزشی وابسته به چگونگی مدیریت در کلاس درس سالم است (خلخالی و همکاران، 1389).

معلمان در کلاس با گروهی از دانش آموزان مواجه اند که تفاوت های فردی، پیشینه تحصیلی متفاوت، هوش و توانایی گوناگون و و دامنه ای از انگیزه برای آموختن دارند. شاید مهم ترین وظیفه معلم در کلاس، مدیریت یادگیری برای این طیف گسترده از دانش آموزان باشد. تحقق اهداف یادگیری در هر موضوعی، مستلزم تلاش معلم برای هم تراز کردن دانش و اطلاعات، توانایی و رغبت های یادگیرندگان با موضوع های جدید و خلق یادگیری معنادار است (یادگارزاده،1389).

یکی از اساسی ترین مؤلفه های تعلیم و تربیت، معلم است. مدیریت یکی از جنبه­های بسیار مهم در اثر­بخشی کلاس درس،دانش­آموزان و معلمان است (مینگ[22]،2007). پژوهشگران به طور کلی مدیریت کلاس درس را به عنوان طیف گسترده­ای از تلاش­های معلم برای نظارت بر تعامل اجتماعی و رفتار دانش­آموزان توصیف می­کنند (ریتر[23] و هانکوک[24]،2007). مدیریت کلاس درس به عنوان یک استراتژی کنترل برای فعالیت های آموزشی و برنامه های آموزشی مؤثر در جهت حصول اطمینان از کیفیت آموزش های مربوطه در تمام سطوح مشاهده شده است (آزوبوئیک[25]، 2012). مدیریت به ساختارها و قوانین رفتار دانش­آموزان و تلاش برای اطمینان از این که دانش­آموزان با این قوانین موافقت می­کنند اشاره دارد (مارتین و شوهو[26]،1999)؛ و دو هدف اساسی آن؛ اطمینان از ایمنی مربیان و فراگیران و ایجاد محیطی که منجر به تدریس و یادگیری گردد، می­باشد (فریرا[27] و همکاران، 2009).

( لردانوگلو[28]، 2007 )، معتقد است که یک معلم در کلاس درس، رهبر است و یافته های وی نشان داد که معیار انتخاب معلم، علاوه بر توانایی های شناختی، برای اطمینان از عملکرد مناسب مربیان، مهارت های هیجانی نیز باشد. مدیریت مؤثر کلاس درس یکی از تمایلات اصلی معلمان است و معلمانی که دارای رویکرد مداخله ای در کلاس درس هستند رابطه مثبت و نزدیکی با دانش آموزان ندارند
( احمدی و همکاران، 2008 ). همچنین تحقیق ( ونینگ[29]، 2004 )، نشان داد، هر چه قدر بعد مدیریت در کلاس بیشتر باشد، تعامل معلم و شاگرد کمتر می شود. مطالعه در مورد شیوه های مؤثر کلاس درس و متغیر های مربوط به آن ( ویژگی های معلم و سبک تدریس) می تواند آگاهی را به حمایت از شیوه های مدیریت کلاس خوب ارائه دهد ( اُپدناکر[30] و دَم[31]، 2004 ).


[1] - Kimblle Wiles

[2] - Kounter

[3] - Mary Parker Follet

[4] - Henry Faiol

3 - Stonner

[6]- Chester Barnard

[7] - White Back

[8] - Chris Argyris

[9]- Mazlow

[10] - Mc Gregor

[11] - Likert

[12] - Doyl

[13] - Zukerman

[14] - Lewis

[15] - Germine

[16] - Martin

[17]- Baldwin

[18] - Cooper

[19] - Celo

[20] - Dumi

[21] - Carolyn Orton

[22] - Ming

[23]- Ritter

[24]- Hancock

[25] - Azubuike

[26] - Shoho

[27] - Ferreira

[28] - Lordanoglou

[29] - Wening

[30] - Opdenakker

[31] - Van Damme