دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 6 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 21 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 17 |
سنجش پرونده ای
معلمان عموماً بر این باورند که پرونده ای که آنان از دانش آموزان خود تهیه می کنند ابزار مهمی برای سنجش پیشرفت شاگرد و دارای چنان قابلیت انعطافی است که زمینه ساز رویکردهای گوناگون تدریس است . این پرونده سنجشی که حاوی اطلاعات فراوان و مستمر راجع به وضعیت پیشرفتهای دانش آموز است . برای قضاوت درباره شاگرد و مقایسه او با سایر دانش آموزان ، تصمیم گیر ی درباره جایدهی دانش آموز ، یه بکار گیر ی شیوه های متناسب تدریس ، و بررسی ثمر بخشی فعالیتهای معلم به کار می آید . این روش را برخی از محققان به عنوان یک شیوه مستقل و متفاوت سنجش به حساب می آورند که فرصتهای مناسبی را در اختیار معلم قرار می دهد تا سنجش دانش آموزان را به تدریس کلاس مربو ط نماید .
(آشباخر ، 1991 ؛ فرید من ، 1993 )
پرونده ای اختصاصی که برای دانش آموزان تهیه می شود . اگر چه معمولاً محتوای متفاوتی دارند و هدفهای کما بیش مختلفی را دنبال می کنند . عموماً نموداری از فعالیتهای دانش آموزان و حاوی پیشرفت کار ، انگیزه و علاقمند یو ، خود سنجیهای شاگرد هستند ( هرمان و همکاران ، 1993 ؛ آرتر و اسپاندل ، والنسیا و کالفی ، 1991 ؛ پاولسون و همکاران ، 1991 ) .
این پرونده ا گاهی توسط معلم ، گاهی با همکاری معلم و شاگرد و گاهی توسط یک ارزشیابی کننده خارج از کلاس درس تهیه می شود . چگونگی ارزشیابی این پرونده ها نیز با یکدیگر متفاوت است . این کار گاهی به رو ش نمره گذاری کلی یا تفضیلی ، و گاهی از طریق توصیف وضعیت دانش آموز صورت می گیرد .
رزنیک و رزنیک کارکرد سنجش یا آزمون در دورة کنونی را در سه مقولة اصلی توضیح داده و گفته اند که سنجش پرونده ای ابزار کار آمدی در هر سه مورد ( یعنی در اجرای تدریس ، گزینش و گواهی دادن به دانش آموز ، و ارزشیابی ثمر بخشی برنامه ها ) است . آنها می گویند برای هر نوع از سنجش موضوعات گوناگون و روابط متفاوت بین نتایج آزمون و برنامة درسی و تدریس وجود دارد .
آن نوع از سنجش که به اجرای تدریس مربوط است باید با برنامة درسی ارتباط داشته باشد . هدف از این سنجش آن است که به معلّم و شاگرد کمک کند تا در مورد میزان دانش شاگرد ( یعنی آنچه می داند و آنچه نمی داند ) و سطح مهارت های او اطّلاعات لازم را به دست آورند و این اطّلاعات را راهنمای تدریس قرار دهند . وصول به این هدف مستلزم سنجش مداوم ، بازخورد دادنِ سریع به دانش آموز ، و دستیابی به اطّلاعات دقیق راجع به او است .
نوع دیگری از سنجش که برای گزینش و پذیرش و یا گواهی دادن به دانش آموز به کار می رود باید همراه با دریافت اطّلاعات دقیق راجع به وی باشد . این نوع سنجش که معمولاً در آموزش ویژه به کار گرفته می شود وسیله ای برای پیش بینی عملکردهای آتی دانش آموز است و نیازی ندارد که به برنامة درسی ارتباط داشته باشد . همچنین ، به نظر رِزنیک و رِزنیک ، این آزمون ها می تواند حالت غیر مستمرّ داشته باشد و نیازی به بازخورد سریع نیز ندارد . به نوشتة آنها « در سنجشی که برای گزینش صورت می گیرد مهمّ این است که بتوانیم ، با کمک یک استاندارد مشترک ، دانش آموزان خود را با شاگردان سایر مدارس مقایسه کنیم .
در نوع سوم سنجش ، یعنی ارزشیابی میزان ثمر بخشی عمومی برنامه ها هدف این است که اطّلاعاتی راجع به عملکرد کلّی مدرسه به دست آوریم و به همین جهت به اطّلاعات دقیق راجع به یکایک دانش آموزان و مهارت های آنها نیازی نداریم . همچنین ، به بازخورد سریع و آزمون مستمرّ نیز احتیاجی نیست .
برخی دیگر از محقّقان ، علاوه بر ثمر بخشی عمومی آزمون ها که مورد توجّه معلّمان و مسؤولان آموزشی و دیگر نهادهای دولتی است ، به ضرورت پاسخگویی آزمون ها به نیازهای خود دانش آموزان و والدین آنها توجّه کرده و آن را یک ضرورت اخلاقی و وظیفة اختصاصی سنجش شاگرد دانسته اند ( نگاه کنید به بِرگس ،1992 ، و فار ، 1994 ) . آنها این « پاسخگویی به شاگرد یا مُراجع » را تا حدّ پاسخگویی به والدین و سرپرستان نیز فرا می برند و معتقدند که معلّم باید نتایج سنجش و تدریس را نه تنها با شاگرد در میان گذارد بلکه والدین و افراد ذیصلاح خارج از کلاس درس را نیز در جریان امر قرار دهد . نوع اطّلاعاتی که به هر یک از این افراد ارائه می شود ممکن است با دیگری متفاوت باشد . اطّلاعات مورد نیاز معلّم و شاگرد این است که پیشرفت شاگرد را مشخّص کنند و به این وسیله برنامة تدریس را تدارک ببینند . امّا عموم مردم نیازمند آنند که بدانند کارآیی مدرسه تا چه حدّی است . فار ( 1994 ) معتقد است که والدین به هر دو نوع اطّلاعات مذکور نیازمندند .
با چنین ادراکی از سنجش است که سنجش پرونده ای می تواند پاسخگوی نیازهای معلّم و شاگرد و والدین و یا افراد دیگری در خارج از کلاس درس باشد . این روش سنجش ، حتّی اگر شیوه ای مستقلّ و یا معادل با شیوه های روان سنجی به حساب نیاید ، کمک ارزشمندی برای معلّم و تدریس است و پروندة ارزشیابی و پروندة مستند دانش آموز و معلّم نیز به حساب می آید . در این نوع سنجش ، همان طور که پاولسون و همکاران( 1991 ) می نویسند : « دانش آموز به جای آن که موضوع سنجش باشد ، شریک سنجش است . » آرتر و اسپاندل ( 1992 ) براساس اظهار نظرهای تعدادی از متخصّصان تعلیم و تربیت در انجمن ارزشیابی شمال غرب ( NWEA ) تعریف زیر را از سنجش پرونده ای ارائه نموده اند :
« پروندة دانش آموز یک مجموعة هدفدار از فعالیت های او است که شرح حال تلاشها ، پیشرفتها ، و دستیابی های شاگرد در یک حوزة معیّن را ارائه می دهد . این مجموعه باید در برگیرندة سهم دانش آموز در انتخاب محتوای پرونده ، دستورالعمل های گزینش و پذیرش ، معیارهای قضاوت دربارة شایستگیها ، و شواهد مربوط به واکنش های شخصی دانش آموز باشد ».
برخی از متخصّصان پا را از این نیز فراتر گذاشته و تأکید می کنند که « واکنش های شخصی دانش آموز ، ارزشیابی وی از خود ، و انتخاب شخصی او ، اولویّت برتری از معیارهای استاندارد دارد » .
آنچه مسلّم است این است که آزمون های سنّتی ، و از جمله آزمون های استاندارد چند گزینه ای ، تناسب لازم را با نگرش ها و پیشرفت های تدریس و یادگیری ندارد . مشکل اساسی این آزمون های سنّتی همان پیش فرض های فلسفی رفتارگرایی و به خصوص جدا کردن موضوع مطالعه از زمینة طبیعی آن و نادیده گرفتن روابط عنصر مورد مطالعه با سایر اجزاء است .
در مورد پیش فرض اوّل ، یعنی جدا کردن موضوع مطالعه از زمینة طبیعی آن ، چنین پنداشته می شود که گویا هر جزء از یک مهارت ، مقولة ثابتی است و در هر جا و هر موقعیّتی شکل یکسان و همانندی به خود می گیرد . به همین جهت نتایج حاصل از آزمون در فضای روان سنجی را ، که معمولاً متفاوت از فضای طبیعی ـ مثلاً محیط کلاس درس ـ است ،به محیط های طبیعی تعمیم می دهند . امّا واقعیّت این است که ، به قول رزنیک و رزنیک ( 1992 ) « ما نمی توانیم سنجش معتبری از شایستگی فرد در یک وضعیّت کاملاً متفاوت از محیط طبیعی عملکرد او انجام دهیم .
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 8 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 15 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 10 |
طرح درس آموزش نشانه ی "گ"
اهداف کلی:
1. آشنایی با نشانه صامت گ
2. شناخت جنگل و حیوانات و جنگل و خصوصیات آن
اهداف جزئی:
1. دانش آموز نشانه گ رابشناسدوان را در کلمات مختلف نشان دهد. (حیطه شناختی)
2.چند کلمه که نشانه گ داشته باشد بیان کند. ( حیطه شناختی)
3. دانش آموزکلماتی راکه صدای گ داردازمیان کلمات دیگرجدا نماید(حیطه شناختی)
4. دانش آموزان هر گروه، پازل مختص این نشانه را درست کنند.( حیطه مهارتی)
5. دانش آموزان نسبت به جنگل و حیوانات جنگل علاقه نشان می دهند( حیطه عاطفی)
6. دانش آموزنسبت به یادگیری صدای گ دقت و علاقه نشان می دهد(روانی حرکتی)
7. دانش آموزان با جانوران اهلی و وحشی آشنا می شوند( حیطه شناختی)
ارزشیابی تشخیصی فعالیتهای مدیر یادگیری فعالیت یادگیرندگان روش زمان
مدیر یادگیریمکعب های رنگی که روی انها کلمات نوشته شده است. در اختیار یادگیرندگان قرار داده سپس هر یک از آنها با توجه به رنگ مخصوص در یک گروه قرار می گیرند، مدیر یادگیری از آنها می خواهد با توجه به کلماتی که روی مکعب ها نوشته شده جمله ای بسازند.
( نام گروه ها عبارتند از: گل یاس، گل رز، گل مریم، گل بنفشه، گل نرگس) یادگیرندگان بعد از اینکه در گروه خود قرار گرفتند با توجه به صحبتهای مدیر یادگیری، جمله خود را آماده نموده و با اجازه معلم، نماینده گروه جمله را بیان می کند گروهی
هدف: تقویت هوش، کوشایی گسترش واژگان
آمادگی و ایجاد انگیزه فعالیتهای مدیر یادگیری فعالیت های یادگیرندگان روش زمان
معلم با دادنپازل به هرگروه از انها می خواهد پازل خود را درست کنند( با پخش یک موسیقی ملایم در کلاس، آنها به چیدن پازل مشغول می شوند) یادگیرندگان با شنیدن موسیقی آوای زمینی که شامل صداهای جانوران است پازل خود را می چینند و همزمان به سخنان مدیر یادگیری گوش فرا می دهند و به خلق و بیان اندیشه خود میپردازند پرسش و پاسخ
برای رسیدن به هدف گسترش واژگان برطرف کردن اشکالات تلفظی
رسانه های آموزشی مکعب های رنگی- پازل- کارتهایی که کلماتی با نشانه گ روی ان نوشته شده اند چارت- گچ- جعبه مغناطیسی- اسباب بازی های جانوران
ارائه درس معلم پس از اینکه همه دانش اموزان پازل خود را درست کردندجداگانه از هر گروه سوالاتی به صورت زیر انجام می دهد:
نماینده گروه گل رز: شما چه پازللی را چیده اید؟
- ایا تا به حال به جنگل رفته اید؟
-چه حیواناتی در ان جا زندگی
می کنند؟
نماینده گروه گل مریم: شما چه پازلی را چیده اید؟
- آفرین چه گربه ناز و قشنگی می توانی بگی گربه در کجا زندگی می کند یک نفر دیگر از گروه درباره گربه چند کلمه ای صحبت کند.
جواب احتمالی: جنگل
جواب احتمالی: بله یا خیر
جواب احتمالی: شیر، گرگ، پلنگ و...
جواب احتمالی: گربه
جواب احتمالی: در خانه در کوچه و...
دانش اموز با نشان دادن تصویر نمایشی ایفای نقش کرده و به جای گربه صحبت می کند و احتمالاً می گوید من گربه هستم. من دشمن موش هستم و...
همیاری- ایفای نقش
مهارتها: رسیدن به استقلال فردی
روش
گل یاس
شما چه پازلی را چیده اید؟ خوبه آفرین چه سگ بامزه ای، یکی از شما هم در مورد جانور با وفایی مثل سگ صحبت کنید.
گروه گل بنفشه:
شما چه پازلی را چیده اید؟
صدای گاو چیه
مدیریادگیر: گاو چه فایده هایی دارد؟
گل نرگس:
شما چه پازلی را چیده اید؟
گرگ کجا زندگی می کند؟
بچه ها گرگ چه کار می کند؟
آیا شما تا به حال داستانی در مورد گرگ شنیده اید
آفرین به شما بچه های خوب و زرنگ که گول آدمای بدکاری را که مثل گرگ می مانند نمی خورید. سگ
یکی از دانش اموزان نیز با تقلید صدای سگ به کلاس شادی می بخشد.
گاو
ما....ما....ما...
یکی از فرا گیران: از شیر آن استفاده می کنیم و...
گرگ
در جنگل بیابان
گوسفندان ما را می خورند
احتمالاً بله، گرگ و هفت بزغاله شنگول و منگول و...
همیاری
هدف: شادی، نشاط
ارائه درس جدید معلم تصویر جنگل را روی تابلو نصب نموده و با توجه فراگیران را به آن جلب می نماید
بچه های عزیز در این تصویر چه می بینید؟ چه جایی را نشان می دهد؟ فراگیران در گروه با هم صحبت می کنند و احتمالاً جواب می دهند جنگل همراه با حیواناتی مثل گرگ- شیر-ببر و.. پرسش و پاسخ
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 5 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 22 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 14 |
علل تشکیل کلاس هاس درس چند پایه
مقدمه:
بر پایه آمار موجود حدود یک میلیون دانش آموز در کلاس های درس چند پایه در کشور ما مشغول به تحصیل می باشند که اکثر دانش آموزان کلاس های چند پایه را دانش آموزان روستایی یا دانش آموزان حومة شهرهای کوچک و دورافتاده تشکیل می دهند.
که شاید بی مهری و تا حدودی عدم توجه خاص به آموزش در مدارس چند پایه از سوی نظام آموزشی این محرومیت را دو چندان ساخته و می توان به جرأت گفت که همان گونه که دانش آموزان مدارس چند پایه از محرومیت خاصی در امربرخورداری از امکانات مختلف رفاهی برخوردارند معلمان و مدیر آموزگاران شاغل در این مدارس نیز مظلوم و محروم از خیلی امکانات خصوصاً آموزشی واقع گردیده اند. امید است که برگزاری چنین همایشی بتواند تا حد امکان از جنبه های مختلف اهمیت و ارزش کار در این مدارس را به ظهور و اثبات رسانده و مسئولین محترم نظام آموزشی نیز با علم و آگاهی از آن بتوانند زمینه های لازم را برای رفع محرومیت های موجود فراهم نموده تا ان شاء الله در آینده ای نه چندان دور شاهد حضور نیروهای کارآمد، توانمند وفعال در امر آموزش مدارس چند پایه باشیم. چرا که کار در چنین مدارسی نعمت بزرگی است که شاید خیلی از ما معلمین اهمیت آن را درک نکرده و بیشتر سمتی کار در این مدارس برایمان تداعی شود امّا بنده مطمئن هستم زمینه تحقق اهداف مدرسه زندگی در چنین مدارس فراهم می باشد. امید است با شناخت چالش ها و مشکلات موجود بتوانیم حداکثر بهره را از ظرفیت ها و ظرافت های موجود در راه خدمت به دانش آموزان محروم در مدارس چند پایه را نام ببریم. ان شاء الله
وضعیت موجود
قطعاً برای رسیدن به وضعیت مطلوب نیازمند بررسی همه جانبه ی وضعیت موجود می باشیم تا بتوانیم با شناخت کامل اهداف، برنامه ها، ابزارها و امکانات و روشها و محتوای آموزش و... در مدارس کوچک وضعیت مطلوبی را پی ریزی نمائیم که تحقق بخش شعار مدارس کوچک، مدیریان بزرگ- آینده ی سبز باشیم.
ان شاء الله
علل تشکیل کلاس هاس درس چند پایه:
به منظور تبیین هر چه بهتر وضع موجود لازم است نگاهی گذرا به علل تشکیل کلاس های درس چند پایه در سطح کشور داشته باشیم که تیتر وار به آن اشاره ای گذرا می نمایم:
1- کاهش جمعیت دانش آموزی
2- رفع نیازهای آموزشی افراد واجب التعلیم
3- موقعیت جغرافیایی خاص
4- نیازهای اداری- مالی
5- ایجاد امکان دسترسی همگانی به مراکز آموزشی
6- فضای فیزیکی- آموزشی
7- امکانات و تجهیزات آموزشی
8- نیروی انسانی و ....
با توجه به دلایلی که ذکر آن گذشت بهتر می توان وضعیت موجود کلاس های چند پایه را تبیین نمود.
1- وضعیت موجود (فضای فیزیکی – آموزشی)
وضعیت موجود در خصوص فضاهای فیزیکی مورد استفاده در امر آموزش مدارس کوچک (چند پایه) نشان می دهد که به نسبت مدارس مستقل از فضای مناسب مبتنی بر استانداردهای فنی و مهندسی برخوردار نمی باشد به طور مثال کلاس های مدارس چند پایه از لحاظ اندازه، زیر بنای مفید، و نوردهی وضعیت مناسب ندارد.
2- تجهیزات و امکانات
امروزه مدارس چند پایه همان گونه که گفتم اگرچه در مناطق محروم و غیربرخوردار تشکیل گردیده ولی از لحاظ تجهیزات و امکانات نیز متأسفانه محروم واقع گردیده و ما کمتر شاهد مدارس کوچک با امکانات و تجهیزات کافی در زمینه های مختلف خصوصاً امکانات آموزشی از جمله مواد و وسایل آموزشی و رسانه ها می باشیم.
3- انتخاب معلم
شاید یکی از مهمترین مسائل تأثیرگذار بر روند آموزش کلاسهای چند پایه انتخاب معلم برای چنین مدارسی می باشد.
در حال حاضر به دلیل مسائل و مشکلات معیشتی بیشتر مدیر آموزگاران مشغول به کار در مدارس چند پایه، معلمین با مدارک تحصیلی پایین و سابقة بالا می باشند که بتوانند از مزایای مدیرآموزگاری آن بهره مند گردند و از سوی دیگر معلمین چند پایه باز معلمینی هستند که دارای سوابق پایین و امتیازات پایین در نقل و انتقالات می باشند که این مهم در جای خود نیازمند توضیح و تفسیر می باشد که در این مقوله نمی گنجد.
4- وجود دانش آموزان در اندازه های سنی و سبک های مختلف یادگیری و بعضاً دارای مشکلات خاص رفتاری و... قطعاً در وضعیت موجود وجود دانش آموزان در اندازه های سنی مختلف و دارای مشکلات بعضاً یادگیری و رفتاری یکی از مشکلاتی است که وجود داشته و باید راهکارهایی برای رفع آن اندیشیده شود.
5- عدم تسلط بر امر برنامه نویسی و اجرای صحیح آن در کلاس های چند پایه
در وضعیت موجود به دلیل عدم آموزشها و مهارتهای لازم حرفه ای خاص معلمین چند پایه اکثر معلمین ما با نحوه برنامه نویسی و ایجاد هماهنگی و تلفیق بین دروس پایه های مختلف دچار ضعف می باشند.
6- مشکل کمبود وقت
شاید یکی از مشکلات مهمی که اکثر معلمین در مدارس چند پایه به آن اشاره می نمایند کمبود وقت و زمان کافی برای آموزش می باشد که باز هم به نظر بنده به دلیل عدم آشنایی به شیوه های فعال و تعاملی در امر تدریس می باشد.
7- نبود برنامه مدون و آموزشی در جهت بالا بردن سطح تخصص و توانایی های حرفه ای معلمین چند پایه به جرأت می توان گفت در طول بیست سال سابقه معلمی ام حتی یک دوره یا جلسه در خصوص بالا بردن سطح اطلاعات و آگاهی های شغلی و حرفه ای برای معلمین چند پایه در زمینه های مختلف که می توانسته راهگشا باشد برگزار نگردیده است.
8- حجم بالای تدریس محتوای آموزشی
تدریس محتوای آموزشی 30 کتاب درسی (132 ساعت تدریس در هفته) را می طلبد که معلم چند پایه باید چنین محتوایی را در 28 ساعت در هفته تدریس نماید که این امر باعث گردیده در خیلی از موارد بعضی از دروس را نیمه تمام رها کرده و یا حتی بعضی از کتب درسی تدریس نگردد.
9- عدم آشنایی معلمان راهنمایی تعلیماتی با ویژگی های و شرایط خاص مدارس چند پایه
قطعاً یکی از مشکلاتی که مزید بر علت در فشار بر معلمان کلاس های چند پایه گردیده عدم درک شرایط خاص کلاس های چند پایه از سوی معلمان راهنما می باشد که این امر باعث گردیده معلمان راهنما صرفاً در زمان حضور در مدارس عادی به اعمال اداری توجه کرده و با پرسیدن چند سئوال از دانش آموز و با نوشتن صرفاً جملاتی مانند ضعیف می باشد و نیاز به تلاش بیشتر دارد سال تحصیلی را به پایان رساند بدون اینکه نقش تسهیل کننده و مشاوره ای و ارائه اطلاعات شغلی و حرفه ای را به معلمین ایفا نمایند.
10- نقصان تجربه و کمبود اطلاعات معلمان چند پایه
کمبود تجربه لازم در امر تدریس در کلاسهای چند پایه حتی برای نیروهای جوان و فارغ التحصیل از تربیت معلم که هیچ آموزشی پیش از خدمت خود که زمینه ساز تجربه عملی و تفکر جدی دربارة تدریس در کلاس های چند پایه باشد برخوردار نیستند.
11- عدم هماهنگی بین مدرسه و خانواده
عدم ارتباط و تعامل سازنده بین اولیاء دانش آموزان و مدارس در وضعیت موجود قطعاً تاثیر بسیار زیادی در روند آموزشی و کیفیت آموزشی در مدارس چند پایه دارد که در جای خود نیازمند تفسیر و توضیح می باشد.
12- انجام امور آموزشی و اداری در حجم بالا
در مدارس چند پایه در مواردی معلم به عنوان مدیر، دفتردار، خدمتگزار، معاون، نامه رسان هم ایفای نقش می کند که این هم یکی از دیگر مسائل مهم و مورد توجه در وضعیت موجود می باشد.
13- نوع نگرش مسئولین
با توجه به مشکلات عدیده در مدارس چند پایه نگرش مسئولین آموزشی در یک منطقه یا اداره نیز دارای اهمیت خاص می باشد به گونه ای که در خیلی از موارد در طول سال حتی یکبار هم یک مسئول حتی برای خسته نباشید گفتن هم به مدارس چند پایه سر نمی زند.
14- عدم آشنایی معلمین با رسانه های آموزشی و تأثیر گذار بر فرآیند آموزش
خیلی از معلمین محترم چند پایه به ندرت از رسانه های آموزشی که تا حدود زیادی می تواند در کیفیت بخشی آموزشی در کلاس های چند پایه مؤثر باشد استفاده می کنند.
15- آشنا نبودن معلمین با شیوه های نوین یاددهی- یادگیری
امروزه استفاده از یافته های علمی در زمینه های آموزشی باید در اولویت کار معلم قرار گیرد ولی متأسفانه خیلی از معلمین ما با شیوه های نوین آشنا نیستند و هنوز که هنوز است از شیوه های سنتی و ناکارآمد خصوصاً در مدارس چند پایه بهره می برند.
16- عدم بهره مندی از تجارب موفق معلمین توانمند و کارآمد
تاکنون حتی یکبار هم نشده که آموزش و پرورش زمینه های لازم را برای تهیه و تدوین تجارب سودمند و موفق معلمین چند پایه را برای سایر معلمین فراهم نماید.
17- عدم رضایتمندی شغلی و حرفه ای معلمان چند پایه
زمانی که یک معلم سه پایه آن هم در یک روستای محروم را تدریس می نماید با یک معلم تک پایه در یک روستا یا مدرسه برخوردار از لحاظ مزایای شغلی، سختی کار و... یکسان باشد قطعاً عدم رضایتمندی شغلی را به دنبال خواهد داشت که این امر در کیفیت کار آموزشی معلم تأثیر گذار خواهد بود.
18- وضعیت معیشتی و اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و... اولیاء فراگیران
قطعاً به دلیل محرومیت روستاهایی که کلاس های چند پایه در آن تشکیل می گردد این امر و پایین بودن سطح درآمد و اطلاعات و آگاهی های والدین، عدم توجه به نیاز فرزندان و ارتباط با مدرسه نیز یکی از مسائلی است که در وضعیت موجود قابل تأمل می باشد.
19- عدم یک نگرش سیستمی و هدفمند در فرآیند آموزشی مدارس چند پایه
نبود یک برنامه مدون و سیستمی از سوی نظام آموزشی و تهیه برنامه جامع میان مدت و بلند مدت در جهت رفع مشکلات و ارتقاء جایگاه مدارس چند پایه باعث گردیده در طول 27 سال پس از انقلاب تغییر محسوسی در فرآیند آموزشی و ارتقاء کیفیت آموزشی در مدارس چند پایه احساس نشود.
20- نبود یک عزم عمومی بین مسئولان محلی و منطقه ای در راه رفع موانع موجود بر سر راه مدارس چند پایه
21- وجود گویش های محلی و دوزبانه یا چند زبانه بودن فراگیران مدارس چند پایه
22- حضور کودکان و دانش آموزان در صحنه کار و تلاش و ایجاد وقفة تحصیلی در مدارس چند پایه
23- متناسب نبودن میزان کار و فعالیت معلمین چند پایه با پاداش و حقوق دریافتی
24- عدم وجود نگاه ویژه و خاص هم به مدارس چند پایه و هم معلمین چند پایه از سوی مسئولین
25- رابطه مدار بودن انتخاب مدیر آموزگاران در مدارس چند پایه
26- انعطاف ناپذیر بودن برنامه های درسی و محتوای آموزشی در مدارس چند پایه
27- عدم بهره گیری از توانمندیها و استعدادهای فراگیران در کلاس های چند پایه
28- عدم بهره مندی از حمایت های سایر معلمین
29- طولانی بودن راه و مسیر مدارس چند پایه و خستگی ناشی از آن برای معلمین
30- ناهماهنگی و ناهمگونی تربیتی- آموزشی خانواده های دانش آموزان
31- تمرکز فعالیتهای آموزشی معلمان چند پایه بر سطح *** (حفظ طوطی وار مطالب) در فرآیند آموزش
32- آشنا نبودن با طراحی آموزش (تفکر تدریس) معلمین چند پایه
33- عدم ایجاد تغییر در فرآیند یاددهی- یادگیری مختصر مدارس چند پایه
34- آشنا نبودن مدیر آموزگاران با مباحث مدیریتی خصوصاً مدیریت زمان و راه های استفاده بهتر از وقت
35- عدم توجه به شناخت درون داد سیستم کلاس در کلاس های چند پایه از سوی معلمین
36- عدم آشنایی معلمین با فرهنگ خاص و ویژه در بعضی از مناطق
37- عدم بهره گیری از محیط های یادگیری تعاملی
38- متمرکز بودن فعالیت های آموزشی معلم در محدودة کلاس درس (of line) بودن آموزش
39- آشنا نبودن با سبک های یادگیری
40- عدم وجود برنامه های حمایتی و مشاوره ای هم برای معلمین و هم برای فراگیران کلاس های چند پایه
41- عدم تسلط بر شیوه های کنترل رفتار و پیامدهای آن در فراگیران توسط معلمین چند پایه با توجه به شرایط خاص کلاس های چند پایه
42- به روز نبودن شیوه های ارزشیابی در کلاس های چند پایه
43- آشنا نبودن معلمین با ارزشیابی های جایگزینی که جایگاه خاصی در روند آموزشی کلاس های چند پایه دارد.
44- وجود مشکل در بهداشت، ایمنی و تغذیه فراگیران در مدارس چند پایه
45- نبود و عدم ایجاد فرصت های مناسب برای رشد شغلی بلندمدت معلمین چند پایه
46- تغییر و جابجایی معلمین به صورت متوالی (سالیانه) در مدارس چند پایه
47- محروم بودن دانش آموزان چند پایه از برنامه های متنوع فرهنگی- تفریحی و...
48- به حاشیه رفتن و خنثی شدن دروس مهمی چون هنر- ورزش- انشا در کلاس های چند پایه
49- فراهم نبودن مقدمات حضور فعال فراگیران کلاس های چند پایه در فرآیند تصمیم گیری مسائل آموزشگاه
و.... البته قلم زدن و نوشتن مطلب در خصوص موضوع وضعیت موجود و مطلوب مدارس کوچک و تبیین آن با توجه به حجم تعیین شده آسان نیست و بنده به همین مقدار بسنده نموده و وارد مقوله وضعیت مطلوب می شوم.