دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 22 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 39 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 22 |
مشخصات این متغیر:
منابع: دارد
پژوهش های داخلی و خارجی: دارد
کاربرد این مطلب: منبعی برای فصل دوم پژوهش، استفاده در بیان مسئله و پیشینه تحقیق و پروپوزال، استفاده در مقاله علمی پژوهشی، استفاده در تحقیق و پژوهش ها، استفاده آموزشی و مطالعه آزاد، آشنایی با اصول روش تحقیق دانشگاهی
تعداد صفحه: 22صفحه
نوع فایل:word
توضیحات از متن فایل
سرمایه فکری فراهمکننده یک پایگاه منابع جدید است که از طریق آن سازمان میتواند به رقابت بپردازد. بونتیس(1998) معتقد است سرمایه فکری عبارت از تلاش برای استفاده مؤثراز دانش(محصول نهایی) در مقابل اطلاعات (ماده خام) است. سرمایه فکری اصطلاحی برای ترکیب دارایی ناملموس بازار، دارایی فکری، دارایی انسانی و دارایی زیرساختاری است، که سازمان را برای انجام فعالیتهایش توانمند میسازد(مشبکی و قلیچ لی، 1386). سرمایه فکری شامل سه عنصر سرمایه ساختاری، سرمایه انسانی و سرمایه رابطهای میباشد. سرمایه رابطهای به روابط شرکت با سهامداران، مشتریان و عرضهکنندگان اشاره دارد. ذینفعان سازمان اغلب منابع ارزشمندی برای سازمان فراهم میکنند.بعنوان مثال، مشتریان درآمد را فراهم میکنند، عرضهکنندگان مواد خام را فراهم میکنند و توزیعکنندگان کانالهای توزیع را تدارک میبینند بنابراین طرفهای استراتژیک شرکت برای توسعه محصول جدید سودآور هستند(هسو و فانگ، 2009). در ادبیات بازاریابی این سرمایه در زمینههای متعددی از جمله روابط مشتری- فروشنده، شبکههای کسب و کار و تعامل مشتری- شرکت مطالعه شده است(گریفیث و همکاران، 2010).افراد با روابط و شبکههای بیشتر امکان کسب اطلاعات وتخصیص منابع بهتری را نشان میدهند. کارکنان با مهارتهای ارتباطی بهتر و با ارتباط بیشتر با افراد خارج فرصتهای بیشتری برای دسترسی به منابع مختلف دارند. این ارتباط امکان بهبود قابلیت توسعه فناوری را میدهد. ایجاد و حفظ سرمایه رابطهای پایدار مستلزم این است که یک سازمان روابط تعاملی خوبی با سهامداران، مشتریان و عرضهکنندگان خود ایجاد کنند. روابط بهتر فرصتهای بیشتری فراهم میآورد که شرکای کسب و کار فنآوریهای حرفهای خود را با یکدیگر به اشتراک بگذارند. در عین حال سازمانها اطلاعات جدیدتری از مشتریانشان برای بهبود قابلیت یادگیری سازمانی خود کسب میکنند. شرکتها همچنین برای بدست آوردن منافع و مزایای جدید میتوانند با استفاده از شبکههای مختلف همکاری نظیر ائتلاف در میان صنایع مشابه و یا متفاوت، انجام مطالعات با مؤسسات تحقیقاتی، منابع مختلف دانش نوآورانه بدست آورند و به دنبال فرصتهای کسب و کار باشند(هسو و فانگ، 2009). سرمایه رابطهای شامل مباحثی همچون اعتماد، دوستی و احترام میشود که به عنوان درجهای که طرفین احساس راحتی میکنند و خواهان اعتماد به طرف دیگر هستند در نظر گرفته میشود(آرینو و همکاران، 2001).
2-2-8-2 بیان مسأله
سرمایه اجتماعی در برگیرنده دانشی است که در تعاملات بین افراد و شبکه روابط متقابل آنها قرار دارد ومورد استفاده قرار میگیرد. سرمایه اجتماعی و شکل مشخص آن سرمایه رابطهای به عنوان جمع منابع بالقوه و بالفعل موجود در درون، قابل دسترس از طریق و شبکه روابط یک فرد یا یک واحد اجتماعی ناشی شده از آن تعریف میکنند(ناهاپیت و گوشهال، 1998). این نظریه ادعا میکند که اطلاعات، نفوذ و همبستگی ذاتی در روابط بین شبکهی میان سازمانی ارزش میآفریند(آدلر و ِکوون، 2002). تأثیر سرمایه اجتماعی بر عملکرد رابطه بوسیله سرمایه رابطهای که به عنوان استحکام روابط میان سازمانها تعریف شده و حس عمیقی از قابلیت اطمینان و صداقت شریک در مبادلات منابع را فراهم میآورد، مننتقل میشود. سرمایه رابطهای دارای پیامدهای مهم مزیت رقابتی برای شرکا میباشد. مزیت رقابتی میتواند با ارائه ارزش برتر برای ذینفعان از طریق حفظ روابط شریک بلندمدت یا به سمت عقب با عرضهکنندگان و یا به سمت جلو با مشتریان در کانال بدست آید. هر دو استراتژیهای رابطه با عرضهکنندگان و استراتژیهای وفاداری مشتری میتواند به عملکرد برتر مالی منجر شود که به نوبه خود منجر به مزیت رقابتی پایدار میشود. سازمانها با انتخاب سرمایه رابطهای به عنوان یک رویکرد استراتژیک به ناچار باید به روابط با ذینفعان خود تمرکز کنند. طرفداران سرمایه رابطهای شرکتها را به جستجوی شرکا برای روابط بلندمدت تشویق میکنند. برای مثال شرکتهایی که در فکر ورود به بازارهای ناآشنا هستند باید به دنبال ارتباط با سایرین که در این بازارها با تجربهتر هستند باشند. سرمایه رابطهای ایجاد روابط از طریق تعامل نزدیک بین شرکا را تسهیل میکند. چنین روابطی با شرکا منابعی منحصربه فرد با ارزش افزوده که شرکا از این منابع محافظت میکنند به شرکتها ارائه میدهد. بنابراین سرمایه رابطهای میتواند به سازمانها کمک نماید از طریق تعاملشان با شرکا در محیط کسب وکار با موفقیت منابع منحصر به فرد بدست آورند. سرمایه رابطهای همچنین میتواند یک شرکت را قادر به توسعه مزیت رقابتی براساس روابط مشتری میکند. که توسط بسیاری از محققان به عنوان مهمترین جزء سرمایه رابطهای در نظر گرفته شده است. سهم مشتریان در درآمد کنونی و جاری در ارزیابی چگونگی موفقیت یک شرکت در تبدیل روابط مشتری به مزیت رقابتی پایدار، اساسی است. شرکت ارتباطگرا با دانش آنچه که تمایل مشتریان است میتواند با تقویت روابط بلندمدت دوستانه، محصولات و خدمات ارائه شده به بازار خود را جذابتر نماید. سرمایه رابطهای بطور قابل توجهی توانایی سازمان برای مدیریت موفق هدفِ ایجاد روابط نزدیک با مشتریانش و همچنین محافظت از مزیت رقابتی اصلی خود، افزایش می دهد.
2-2-8-3پیشینه متغیر
استوارت اظهار میکند که موضوع اصلی سرمایه مشتری، دانش موجود در کانالهای بازاریابی و روابط با مشتریان است. سرمایه مشتری نشاندهنده توانایی بالقوه یک سازمان به خاطر عوامل نامشهود بیرونی آن است. تعاریف جدید مفهوم آن را به سرمایه رابطهای توسعه دادهاند که شامل دانش موجود در همه روابطی است که سازمان با مشتریان، رقبا، تأمینکنندگان، انجمنهای تجاری یا دولت برقرار میکند(مشبکی و قلیچ لی، 1386 ). نتایج هسو و فانگ(2009) نشان میدهد که سرمایهگذاری سازمانی در سرمایه رابطهای و انسانی تأثیر معناداری بر انباشت سرمایه ساختاری شامل سرمایه فرآیند و سرمایه نوآوری دارد. سرمایه رابطهای نسبت به سرمایه انسانی اثر مشهودتری بر سرمایه ساختاری دارد و سرمایه رابطهای بطور مثبت بر قابلیت یادگیری سازمانی اثرگذار است
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 35 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 96 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 40 |
مشخصات این متغیر:
منابع: دارد
پژوهش های داخلی و خارجی: دارد
کاربرد این مطلب: منبعی برای فصل دوم پژوهش، استفاده در بیان مسئله و پیشینه تحقیق و پروپوزال، استفاده در مقاله علمی پژوهشی، استفاده در تحقیق و پژوهش ها، استفاده آموزشی و مطالعه آزاد، آشنایی با اصول روش تحقیق دانشگاهی
تعداد صفحه: 40صفحه
نوع فایل:word
توضیحات از متن فایل
رویکردهای عمده در فلسفه اخلاق
در اینجا میتوان به بیان انواع رویکردهای مطرح در فلسفهی اخلاق که عبارتانداز: رویکرد وظیفهگرایی، رویکرد نتیجهگرایی، سودگرایی( لذتگرا)، رویکرد فضیلتگرا، اشاره کرد.
رویکرد وظیفهگرایی
واژه وظیفهگرایی را نخستین بار، جرمی بنتام در کتاب وظیفهگرایی یا علم اخلاق، مطرح کرد. واژه انگلیسی Deontologismترکیبی است از Deontoبه معنی «تکلیف» و «وظیفه» و Logos به معنای «شناخت» (موحدی، 1389: 165). نظریات مربوط به وظیفهگرایی نظریاتیاند که بدون توجه به نتایج افعال، آنها را ذاتاً خوب یا بد میدانند. موضوعی که در این دسته از نظریههای اخلاقی تأکید میشود این است که همه ما وظایفی را بر عهدهداریم که شامل اعمالی است که باید انجام دهیم و یا نباید انجام دهیم. این اعمال صرفنظر از پیامدی که دارند، بر عهده ما هستند. (فرانکنا، 1385 : 47-46 ). وظیفهگرایی، مانند نتیجه گرایی، به دوشاخه وظیفهگرایی عمل نگر و وظیفهگرایی قاعده نگر تقسیم میشود. در اکثر متون و مباحث اگر از وظیفهگرایی بهطور عام سخنی گفته میشود، عمدتاً وظیفهگرایی قاعده نگر مراد است و حاکی از این میباشد که اگر وظیفه را همواره قاعدهای مشخص و تعیین کند، ارجح است از اینکه افراد بدون هیچ قواعد و مقرراتی به وظایفی که تشخیص میدهند، عمل کنند و باعث به وجود آمدن تعارض میان وظایف شوند. ازجملۀ وظیفهگرایان عملنگر میتوان به ریچارد پرایس و ایچ. ای. پریچارد و ازجمله نظریات وظیفهگرایانۀ قاعدهنگر میتوان به نظریه امر الهی، نظریه اخلاقی کانت و نظریات اخلاقی دبلیو. دیوید. رأس اشاره کرد. دراخلاق هنجاری، نظریات وظیفهگرایانه در مقابل نظریات نتیجهگرایانه قرار میگیرند. درحالیکه نتیجهگرایی، اعمال درست را بر اساس نتایج خیر مشخّص و معین میکند، وظیفهگرایی مدعی است که اگرچه نمیتوان از نتایج و پیامدهای اعمال صرفنظر، اما ویژگیهای مهم دیگری نیز وجود دارند که تعیینکننده درستی و نادرستی اعمال میباشند. در وظیفهگرایی، ملاک سنجش افعال اخلاقی، وظیفه است.
2-1-2-2- رویکرد نتیجهگرایی
در سال 1958 در مقالهای تحت عنوان «فلسفهی اخلاق جدید»، نخستین بار انسکم، واژه"Consequentialism"را که به معنی نتیجهگرایی است در اشاره به نظریاتی که به نتایج و پیامدهای اعمال اشخاص نظر دارند، به کار برد. این نظریه به شکلی که اَنسکم آن را معرفی کرد،کاملاً با نظریهی اخلاقی سودگرایی پیوند خورد؛ به همین دلیل، اکثر اوقات این دو نظریه با هم تلفیق میشوند و بهجای هم به کار میروند. اما نباید از نظر دور داشت که سودگرایی،گونهای خاص از نظریات نتیجهگرایی است و زیرمجموعه آن قرا میگیرد (موحدی، 1389: 157).
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 27 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 78 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 33 |
مشخصات این متغیر:
منابع: دارد
پژوهش های داخلی و خارجی: دارد
کاربرد این مطلب: منبعی برای فصل دوم پژوهش، استفاده در بیان مسئله و پیشینه تحقیق و پروپوزال، استفاده در مقاله علمی پژوهشی، استفاده در تحقیق و پژوهش ها، استفاده آموزشی و مطالعه آزاد، آشنایی با اصول روش تحقیق دانشگاهی
تعداد صفحه: 33صفحه
نوع فایل:word
توضیحات از متن فایل
در سراسر تاریخ، بشر تلاش می کرد تا دلایل عذاب کشیدن و راه های فرونشاندن آن را پیدا کند. پیش از این، همه سوالات مشترکی می پرسیم: «چرا من احساس بهتری ندارم؟» «برای آن چه کار می توانم بکنم؟» زندگی در این دنیا به صورت اجتناب ناپذیر، موجب می گردد که بدن ما با دردهای فیزیکی، بیماری یا کهولت سن و مرگ رو به رو گردد. همچنین از زمان تولد تا مرگ به صورت ذهنی با شرایط نامناسب روبرو می شویم یا هنگامی که موقعیت ها را حتی زمانی که زندگی ما در شرایط مساعد و آسان قرار دارد، ناسازگار می یابیم و چیزی را که می خواهیم به دست نمی آوریم و با فقدان داشته هایمان روبرو می شویم در این شرایط سرسختانه تلاش می کنیم تا احساس بهتری داشته باشیم (کابات زین،2005 ).
یکی از ویژگی های انسان موفق کسب مهارت های لازم برای مدیریت بر خود (رفتار، هیجان، ذهن و ...) است. با توجه به مشغلههای مختلف روزمره، نشخوارهای فکری مداوم وشرایط پر استرسی که پیرامون اکثریت ما وجود دارد، اهمیت مدیریت کردن ذهن بیش از پیش نمایان میشود. برای مدیریت ذهن لازم است قوانین ذهن را به درستی شناخته و با مدیریت آن، از حداکثر توانمندیش بهره برد. ذهن آگاهی راهکاری موثر برای دستیابی به حداکثر توانمندی ذهن و مدیریت بر آن است. ذهن آگاهی یا حضور ذهن به معنای آگاهی از افکار، رفتار، هیجانات و انگیزه ها است به طوری که بهتر بتوانیم آنها را مدیریت و تنظیم کنیم. به عبارت دیگر ذهن آگاهی به معنای توجه کردن به شیوه ای خاص است. یعنی توجه و تمرکزی که سه عنصر در آن دخالت دارد: 1- بودن در حال حاضر2- هدفمند 3- بدون قضاوت. این نوع توجه موجب افزایش آگاهی، شفافیت و وضوح و پذیرش واقعیت حال حاضر می شود. بدین ترتیب متوجه می شویم که زندگی ما فقط در حال حاضر رخ داده و گره گشایی می شود.
از طرفی ذهن آگاهی یک عامل زیربنایی مهم برای رسیدن به رهایی است. زیرا روشی موثر و قوی برای خاموش کردن و توقف فشارهای دنیا و یا فشارهای ذهنی خود فرد می باشد.
حضور ذهن صحیح بدان معنا است که شخص آگاهی خود را از گذشته و آینده به حال حاضر معطوف کند. زمانی که فرد در حال حاضر حضور داشته باشد، واقعیت را با تمام جنبه های درونی و بیرونی اش می بیند و در می یابد که ذهن به دلیل قضاوت و تعبیر و تفسیرهایی که انجام می دهد دائما در حال نشخوار و گفتگوی درونی است.وقتی فرد در می یابد که ذهن دائما در حال تعبیر و تفسیر است قادر می شود با دقت بیشتری به افکار خود توجه کند و بدون بیزاری یا قضاوت آنها را مورد بررسی قرار دهد و علت وجود آنها را دریابد. تمرین ذهن آگاهی این توانایی را به فرد می دهد که دریابد « افکار صرفا افکار هستند» و زمانی که می فهمد افکارش ممکن است حقیقت نداشته باشند راحت تر می تواند آنها را رها کند. انسان همواره پیام ها یا صداهایی را از طریق ذهن استدلالی خود می شنود. بسیار مهم است که وی از پیام هایی که در طی فکر کردن از ذهن خود می شنود آگاه باشد، درگیر افکارش نشود و بتواند آنها را رها کند. (کابات زین،2005).
ذهن آگاهی به معنای هوشیاری و آگاهی کامل در هر لحظه از زندگی است. همان گونه که حافظ می فرماید:" حضوری گر همی خواهی زخود غافل مشو حافظ" غفلت از خود موجب از بین رفتن هوشیاری و آگاهی است. زمانی که فرد دچار غفلت می شود و در واقع تماس خود را با جهان اطراف از دست می دهد به تدریج دچار افسردگی می شود و نمی تواند از زندگی لذت ببرد. تکنیک ذهن آگاهی موجب می شود که فرد بتواند با تجارب زندگی در تماس باشد و از آن ها لذت ببرد (عیوضی، 1390).
حواس جمع بودن و بیداری صد درصد و آگاه بودن نسبت به همه رخ دادهایی که همین الان در اطراف و همین طور درون بدن در حال اتفاق افتادن هستند. به این شکل که هیچ گونه قضاوت و پیش داوری نسبت به درست و نادرست بودن اتفاقات صورت نگیرد و این بیداری و حواس جمعی، آگاهی را تحت تاثیر قرار ندهد. ذهن آگاهی کیفیتی از بیداری است که در آن شخص از آگاه بودن خود آگاه می شود. یعنی می فهمد که در حال فهمیدن است. یعنی وقتی فکر می کند متوجه می شود که در حال فکر کردن است. به زبان ساده موضوعی را که راجع به آن فکر می کند می بیند، هم متوجه فکر کننده و هم متوجه پدیده تفکر است. این کیفیت بیداری شاید برای آدم های معمولی به راحتی قابل درک نباشد اما مفهومی بسیار ساده و قابل فهم است، با این وجود وقتی پای عمل به میان می آید مشخص می شود که رسیدن به حالت ذهن آگاهی پیچیده ترین مساله ساده عالم است (کابات زین،2005).
قبل از اینکه ذهن آگاهی اتفاق بیفتد بیداری و هوشیاری دستکاری شده و نیمه خواب است. واکنش های انسان از قبل شرطی و برنامه ریزی شده است و به جای این که در زمان حال باشد، برنامه های آرشیوی و قدیمی مربوط به گذشته را نظاره می کند. البته این قیاس چندان هم کامل نیست چون در حالت واقعی دنیای اطراف ما بی اعتنا به شکل آگاهی ما، در حال پخش دایم صحنه های جدید و تازه است و ما برای زنده ماندن در این هستی، بسیاری مواقع مجبوریم به صحنه های تازه و به روز واکنش درست نشان دهیم. در مجموع می توان گفت هر چه انسان بیدارتر و هوشیارتر باشد و حواسش نسبت به اتفاقات جاری و اکنون زندگی اش جمع تر باشد ذهن آگاه تر است و پاسخ هایش به تحریکات زندگی خردمندانه تر و مؤثرتر و آرامش و اطمینان قلبی او بیشتر است.