فایل شاپ

فروش مقاله،تحقیقات و پروژه های دانشجویی،دانلود مقالات ترجمه شده،پاورپوینت

فایل شاپ

فروش مقاله،تحقیقات و پروژه های دانشجویی،دانلود مقالات ترجمه شده،پاورپوینت

مقاله بررسی استفاده از امواج ماورای صوت در نابودی لخته های خونی

مقاله بررسی استفاده از امواج ماورای صوت در نابودی لخته های خونی در 13 صفحه ورد قابل ویرایش
دسته بندی علوم پزشکی
فرمت فایل doc
حجم فایل 15 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 13
مقاله بررسی استفاده از امواج ماورای صوت در نابودی لخته های خونی

فروشنده فایل

کد کاربری 6017

مقاله بررسی استفاده از امواج ماورای صوت در نابودی لخته های خونی در 13 صفحه ورد قابل ویرایش


استفاده از امواج ماورا صوت در نابودی لخته‌های خونی

متخصصان عصب شناسی موفق به ابداع روشی جدید برای درمان بافت‌های مغزی آسیب دیده که در آن به کمک امواج ماورا صوت لخته‌های خونی‌ تشکیل شده در بافت مغز تجزیه می‌شوند.

متخصصان عصب شناسی موفق به ابداع روشی جدید برای درمان بافت‌های مغزی آسیب دیده که در آن به کمک امواج ماورا صوت لخته‌های خونی‌ تشکیل شده در بافت مغز تجزیه می‌شوند.اخیرا پس از برگزاری همایش متخصصان اعصاب اروپا در دوسلدورف آلمان، متخصصان عصب‌شناسی اعلام کردند راه موثر و تازه‌ای برای درمان بیماران مبتلا به سکته مغزی یافته‌اند.

اساس روش درمانی تازه که «سونوترومبولیز» (Sono-Thrombolyse) نام دارد، مبتنی بر روشی است که از آن در تجزیه سنگ‌های کلیه استفاده می‌شود و طی آن با استفاده از طول موج مشخصی از امواج ماورا صوت سنگ‌های تشکیل شده در بافت کلیه خرد و تجزیه می‌شوند.

در این روش به کمک امواج ماورا صوت لخته‌های خونی‌ تشکیل شده در بافت مغز تجزیه می‌شوند.

تشکیل لخته‌های خونی نتیجه واکنش سریع سیستم ایمنی است که پس از پارگی مویرگ به سرعت در محل خونریزی شبکه‌ فیبری ظریفی می‌سازد که گلبولهای خونی را به خود جذب کرده و با تشکیل لخته از خونریزی بیشتر جلوگیری می‌کند، اما حضور این لخته‌ها عملکرد مغز را مختل و به سکته‌های مغزی منجر می‌شوند. سونوترومبولیز تجزیه لخته خونی به کمک امواج ماورا صوت است. فرکانس مشخصی از این امواج با هدف قرار دادن فیبرهای شبکه لخته سبب بازشده‌گی و تجزیه لخته می‌شود.

روشی که هم اکنون برای تجزیه لخته‌های خونی در درمان بیمارن سکته مغزی استفاده می‌شود مصرف داروست. پروفسور ماریو سیبلا (Mario Siebler) متخصص اعصاب کلینیک دانشگاه دوسلدورف در این مورد می‌گوید: در سونوترومبولیز مصرف دارو که به صورت هدفمند برای تجزیه لخته خونی جذب شبکه فیبری آن شده، سبب می‌شود که لخته خونی بهتر هدف امواج قرارگیرد.

این روش درمانی تا کنون در کلنیک‌های دانشگاهی دو شهر دوسلدورف و مانهایم آلمان مورد استفاده قرار گرفته است و نتیجه آن موفقیت‌آمیز بوده است.

بر اساس پیش بینی پروفسور سیبلا در آینده نه چندان دور این روش جایگزین روش متداول کنونی خواهد شد و مورد استفاده تمامی بیمارستان‌های آلمان قرار خواهد گرفت.

در حال حاضر بخش اعصاب تمامی بیمارستانهای آلمان دستگاه‌های مخصوص سونوگرافی مغز و اعصاب را در اختیار دارند که می‌توان به کمک آنها امواج مورد نظر را ایجاد کرد. این دستگاه‌ها استفاده‌های درمانی گوناگونی دارند.

نکته‌ای که در این روش بر روی آن تأکید می‌شود، درمان به موقع است.

آن طور که متخصصان اعلام کرده‌اند موثرترین زمان درمان تا سه ساعت اولیه پس از بروز سکته است؛ البته هر چه سن بیمار از ۵۵ سال بالاتر باشد به علت کاسته شدن از تراکم استخوانی بافت جمجمه شانس درمان با این روش کاهش می‌یابد.

سونوترومبولیز اولین بار توسط پروفسور آندری الکساندروف (Andrej Alexandrow) در بیمارستان دالاس در ایالت تگزاس آمریکا طرح شد.

مهمترین نکته این روش استفاده از فرکانس مشخصی است که به گونه‌ای هدفمند از یک سو لخته خونی را مورد هدف قرار داده و از سوی دیگر به سایر مویرگ‌های خونی بافت مغز را آسیب نرساند.

استفاده از امواج ماورا صوت بخصوص در تجزیه لخته‌های خونی بزرگتری که با چرخش در جریان گردش خون سبب اختلال ضربان قلب و یا تنگی شریان‌های خونی گردن می‌شوند موفقیت آمیز بوده است.

بنا بر آمار موجود، تنها در آلمان سالانه ۲۰۰ هزار مورد سکته مغزی گزارش می‌شود. این آمار بدون در نظر گرفتن بیمارانی است که بیش از یک بار به سکته مغزی دچار شده‌اند. در ۲۰ درصد از موارد، سکته مغزی ظرف مدت چهار هفته به مرگ بیمار منجر می‌شود.

نزدیک به چهل درصد بیماران در مدت یک سال پس از سکته مغزی فوت می‌کنند. نیمی از بیمارانی که پس از سال اول زنده می‌مانند برای باقی عمر فلج و نیازمند کمک همراه می‌شوند.

فلج‌های یک سویه بدن، بی‌حسی دست و پا اختلال در بلع، تکلم، بینایی، عدم حفظ تعادل و افسردگی‌های شدیدی که سکته‌های مغزی به دنبال دارند بار اجتماعی است هر ساله با افزایش تعداد بیماران سنگین‌تر می‌شود.

مواد و روشها :

در ابتدا در شبکه medline/PubMed به جستجوی مقالات انگلیسی پرداختیم و از کلمات ( radiation ), ( radiotherapy ) و ( moya moya syndrome ) به عنوان کلمات جستجو استفاده کردیم. تشخیص بیماران با سندروم مویا مویا از طریق راهنماهایی که وزارت بهداشت ژاپن تعریف کرده بود انجام شد (4). بر اساس این راهنماها, آنژیوگرافی بیماران نشان از تنگی یا انسداد در بخشهای پایانی شریانهای کاروتید داخلی یا بخشهای ابتدایی شریانهای صافی و قدامی مغزی به همراه شبکه عروقی در نواحی فاز شریانی داشت. بیمارانی که در مورد آنها تصور می شد تغییرات اختلالی عروقی ناشی از فشار ثانویه توده تومورال است از مطالعه خارج شدند. 33 مقاله مربوط به سالهای 1976 تا 2002 مرور شدند که در جدول 1 آمده اند. این مقالات شامل 54 بیمار با تشخیص سندروم مویامویا ناشی از تابش بودند.

مقالات را مورد بررسی قراردادیم تا پارامترهای وابسته به بیمار, تومور و درمان را به دست آوریم. فاکتورهای وابسته به بیمار عبارتند از: سن هنگام تابش گیری, جنسیت, وجود NF-1 , سابقه بیماریهای عروقی و نقصهای مادرزادی. نوع تومور تحت تابش نیز برای هر بیمار مورد بررسی قرار گرفت. فاکتورهای مرتبط با درمان عبارتند از : دوز تشعشع, حجم درمان, استفاده ترکیبی از روش شیمی درمانی با پرتودرمانی, تاریخچه جراحی تومور, موقعیت تغییرات عروقی و مدت زمان بین پرتودرمانی تا تشخیص سندروم مویا مویا. حجم درمانی پرتودرمانی به دو بخش تقسیم شد: پرتودرمانی Involved-Field یا Extensive-Field نظیر پرتودرمانی تمام مغز یا کرانیواسپانیال. برای مقایسه دوز تشعشع, دوره نهان تا وضعیت NF-1 , نوع حجم درمانی و استفاده از شیمی درمانی و جراحی از روش آماری Un paired-t-test استفاده شد. به علاوه آزمون یکطرفه A NOVA برای تحلیل رابطه دوز تشعشع و دوره نهان تا سن پرتودرمانی نوع تومور و جنسیت مورد استفاده قرار گرفت.

نتایج :

در جستجوی ما, 54 بیمار با سندروم مویا مویا ناشی از تابش ثبت شوند. متوسط سن بیماران در 48 بیمار در اولین پرتودرمانی 8/3 سال بود ( محدوده ای از 47- 4/0 سال ). سن 6 نفر از بیماران ذکر نشده بود. توزیع سن مورد بررسی قرار گرفت و نتایج آن در شکل 1 آورده شده است. از این موارد, 27 نفر ( %3/56 ) کودکانی بودند که در سنین کمتر از 5 سال پرتو دریافت کرده بودند. در بین باقیمانده ها, 11 نفر ( % 9/22 ) بین سنین 5 تا 10 , 4 نفر (%3/8 ) بین 11 تا 20, 3 نفر ( % 3/6 ) بین 21 تا 30, 1 نفر ( % 1/2 ) بین 31 تا 40 و 2 نفر ( % 2/4 ) بین 41 تا 50 سالگی تحت تابش قرار گرفتند. توزیع جنسی به این صورت بود که 18 مرد (% 6/34 ) و 26 زن ( %50 ) وجود داشت. در 10 بیمار (% 2/19 ) جنس ذکر نشده بود. 14 نفر از 54 نفر (% 9/25 ) مبتلا به NF-1 تشخیص داده شدند. هیچ کدام از بیماران سابقه بیماری عروقی یا نقصهای مادرزادی نداشتند.

نوع تومور متغیر و برای تمام جمعیت بیماران موجود بود. بیشترین نوع توموری که تحت درمان پرتو درمانی قرار گرفت گلیومای Low-grade بود که در 37 فرد ( %5/68 ) مشاهده شد که 29 نفر از آنها optic glioma بود. بقیه تومورها از انواع نادرتری بودند و عبارتند از آدنوما غده هیپوفیز, Craniopharyngioma و germinoma . بیشتر تومورها در ناحیه Parasellar قرار داشتند.
بیماران بر اساس نوع تومورشان تحت درمان پرتودرمانی قرار گرفتند. دوز متوسط Gy 2/55 ( محدوده Gy 120-22 ) بود. دوز در 8 بیمار ذکر نشده بود. دوز پرتودرمانی نیز براساس حالت NF-1 مورد بررسی قرار گرفت .دوز متوسط برای بیماران با NF-1 مثبت Gy 5/46 ( محدوده Gy 55-22 ) و برای بیماران با NF-1 منفی, Gy 1/58 ( محدوده Gy 120- 24 ) بود ( 02/0 = P ) .
سندروم مویا مویا در دوزهای پائین ( > 30 Gy ) در 4 بیمار دیده شدکه همه آنها در زمان پرتودرمانی کمتر از 7 سال سن داشتند. از این 4 نفر, 2 نفر (%50 ) دارای NF-1 مثبت بودند. استفاده از جراحی ( 22/0 = P ), نوع تومور (21/0=P ) و سن در زمان شروع پرتودرمانی ( 2/0 = P ) تاثیری بر میزان دوز تشعشع نداشتند.